< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

99/03/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فقه الحدیث روایت اول

اقول: می شود گفت که این فرمایش میلانی بر گشت آن با مقدار تغییر به کلام آخوند بر حاشیه رسائل دارد.مراد از نوم خواب واقعی است و فاصله ای بین نوم و خواب نباید باشد.

اشکال که متصور است که سوال شد از خفقة و خفقتان خوب اگر مراد از نوم خواب واقعی است دیگه بعد از نوم واقعی خفقة و خفقتان معنی ندارد بعد از نوم واقعی انسان چرت نمی زند و چرت قبل از نوم واقعی است و حال در روایت است خفقة و خفقتان بیان کرد لذا بعد از خفقه و خفقتان یا باید این جور معنا کنیم که بین نوم واقعی و بین اون خفقة و خفقتان برای نوم مراتب قائل باشیم یک نوم واقعی و کامل و یک نوم مقدمه است و این ینام در روایت نومی است که مرحله اول نوم است تا با خفقة و خفقتان بسازد و یا باید گفت مراد از ینام که بعضی گفتند اراده نوم است یعنی اراده نوم کرده در حالی با وضوء است و خفقه و خفقتان با اراده می سازد و یا مراد از ینام مرتبه اول از نوم است تا بعد از ان خفقه درست باشد و یا مراد از ینام اراده نوم است و لو خلاف ظاهر است تا با خفقه و خفقتان بسازد.

جمله سوم که در فقه الحدیث باید بیان شود آن خفقه و خفقتان است که به چه گفته می شود در کتب لغت عرب مثل لسان العرب [1] الخفقة اضطراب الشی وقتی که شی مضطرب و ثابت نبود.

دوم: وخفَق بِرَأْسِهِ مِنَ النُّعاس: أَمالَه.گاهی بخاطر چرت زدن سر انسان پایین می افتد و یا این بر و یا ان بر می افتد.

سوم: وَقِيلَ: هُوَ إِذَا نَعس نَعْسةً ثُمَّ تَنَبَّهَ وقتی چرت می زد و بعد متوجه شود.

چهارم: وخفَقَ الشئ: غَابَ؛

والخَفقانُ: اضْطِرَابُ واضْطِرَابُ الْقَلْبِ او الجناح.یعنی اضطراب قلب و اعضای بدن

کلمه چهارم در فقه الحدیث: و الا فانه علی یقین من وضوئه

سید علی قزوینی که حاشیه بسیار خوبی بر قوانین دارد در این حاشیه می فرماید این (الا) لفظی در اینجا مرکب از سه چیز است الف: حرف شرط ان است و ب: نفی لا باشد و ج: فعل منفی که محذوف است والا یعنی اگر چنانچه یقین پیدا نکرد پس وضوئش باطل نیست و جواب شرط هم گاهی محذوف واقع می شود

معنای (والا یستیقن انه قد نام فلیس علیه وضوء) و الا اگر چنانچه یقین نکرد که خوابیده است بر او وضوئی نیست.

به بیان دیگر: و این جمله( فانه علی یقین )چهار احتمال برای او است

آیا این جمله بنفسه جواب شرط است و یا خیر؟

جواب شرط چیست آیا خود فانه جواب شرط است و خیر؟

احتمال اول: جواب شرط حذف شده و فانه علی یقین من وضوئه علت است برای جوابی که حذف شده و این علت جای آن جواب قرار گرفته است و الا یعنی لا یجب علیه الوضوء بوده که او حذف شده است و این فانه که علت است جای لا یجب علیه الوضوء را گرفته است.

احتمال دوم: خود این ولا تنقض الیقین بالشک در متن روایت جواب شرط است و فانه علی یقین من وضوئه مقدمه و توطئه برای جواب بیان شده است یعنی او یقین به وضو دارد و بعد جواب می آید نباید یقین با شک نقض شود پس (فانه) نه خودش جواب و نه علت بلکه مقدمه برای جوابی است که لا تنقض الیقین باشد.

احتمال سوم: خود فانه علی یقین من و ضوئه خودش جواب است و اگر چه فانه علی یقین من وضوئه جمله اسمیه خبریه است و در اینجا استعمال شده در مقام انشاء معنایش فانه علی یقین من وضوئه یعنی گویا امام فرمودند فلیکن علی یقین یعنی تو یقین داری و لسان هم لسان حکومت است یعنی امام به عنوان حکومت مخاطب را متعبد می کند که تو وضوء داری و تعبد به موضوع تعبد به حکم است اگر مولی کسی متعبد کند که موضوع را قبول کند و موضوع را قبول کند لا محاله حکم بر او بار خواهد شد.

احتمال چهارم: خود فانه علی یقین من وضوئه قضیه خبریه است و صغری است و لا تنقض الیقین الخ کبری است و این لا تنقض نهی نیست و بلکه نفی است و اخبار می کند که یقینم نقض نشده است و جمله لا تنقض الیقین بالشک کبری است و نتیجه قضیه منطقی جواب شرط است مرحوم میلانی می فرمودند که واقع شدن نتیجه قیاس بعنوان جواب و جزاء شرط از افصح کلمات است چه حکم تکلیفی و چه حکم وضعی باشد و این فاء فانه داخل بر صغری است و کبری هم بعدا می آید و نتیجه هم محذوف نیست تا خلاف ظاهر باشد بلکه مذکور است.

این سه احتمال در رسائل شیخ بیان شده است و شیخ احتمال دوم را قبول کردند و مرحوم آخوند در کفایه احتمال اول را اختیار کردند و مرحوم نائینی احتمال سوم و مرحوم میلانی احتمال چهارم را انتخاب کردند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo