1404/02/01
بسم الله الرحمن الرحیم
/مقاصد الشریعه و نطریه ابتنا /مقاصدالشریعه
موضوع: مقاصدالشریعه/مقاصد الشریعه و نطریه ابتنا /
مقاصد الشریعة و نظریه ی ابتناء
یکی از شیوههای کشف مقاصد شریعت، بهرهگیری از نظریهی ابتناء است. این نظریه بر آن است که شریعت پیام الهی است که از ساحت ربوبی به عالم انسانی فرود می آید. این پیام، که از طریق پیامبر به انسانها میرسد، در مسیر فهم و اجرا با هفت خاستگاه پیام یعنی ساحت الهی، محتوای پیام، شرایط دریافت آن مانند زمینههای تاریخی، فرهنگی و جغرافیایی که در فهم آن مؤثرند، ابزارهای انتقال پیام نظیر وحی، سنت، عقل و فطرت، واسطهی پیام یعنی پیامبر، مخاطب انسانی و متعلق پیام یعنی آنچه پیام به آن تعلق دارد.
بر این اساس، دین تنها به سه بخش عقاید، اخلاق و رفتار مرزبسته نیست، بلکه علم دینی و معنویت نیز دو ضلع دیگر آناند. هر یک از این اضلاع ممکن است متعلق پیام الهی باشند، و در نتیجه پیام دینی ویژگیهای متفاوتی پیدا میکند. مثلاً خبر واحد موثق در عقاید حجت نیست، ولی در اخلاق و فقه حجیت دارد. برای فهم درست شریعت و نیز مقاصد آن، باید خصائص این عناصر و مقتضیات آنها را شناخت و از دل آنها قواعدی برای فهم استخراج کرد و بهکار بست.
یکی دیگر از اسالیب کشف مقاصد شریعت کاربست نظریه ی ابتناء است. نظریه ی ابتناء دارای چهار اصل است و اصل سومش آن است که شریعت نوعی پیام الهی است که از سپهر الهی به ساحت انسانی فرود می آید. این پیام الهی رسالت نامیده شده و پیامبر که واسطه رساندن آن به انسان هاست را رسول می خوانند. این رسالت و خطاب الهی در فرآیند رسیدن به بندگان و اجرا با هفت عنصر سر و کار دارد.
نخست مبدأ و خاستگاه پیام که ساحت الهی است.
دوم ماده و محتوای پیام
سوم ظروف و شرایط دریافت پیام از سوی انسانها مانند ظروف سیاسی، فرهنگی، تاریخی و غیره. برای نمونه روایات طبی ما در شرایط اقلیمی خاص جزیره العرب صادر شده اند و چه بسا در شرایط اقلیمی دیگر مفید نباشند.
چهارم وسائل انتقال و دریافت وحی مانند وحی و سنت و عقل و فطرت
پنجم وسائط رسیدن پیام الهی یعنی پیامبر.
ششم مخاطب پیام یعنی انسان که در تلقی و اجرا مخاطب وحی الهی است.
هفتم متعلق پیام الهی است.
به نگره ی ما دین افزون بر سه ضلع عقاید و اخلاق و رفتار از دو ضلع علم دینی و معنویت دینی نیز برخوردار است. گزاره های دینی کاشف از واقع، اگر ایمانی باشند عقاید اند و اگر ایمان بدانها بایسته نیست علم دینی هستند. هر کدام از این پنج ضلع می توانند متعلق پیام الهی باشند و بدین اعتبار در پیام، ویژگی های پنجگانه ای متصور خواهد بود. برای نمونه خبر واحد موثق، در حوزه ی عقاید حجت نیست ولی در حوزه اخلاق و فقه حجت است.
باید خصائص این هفت عنصر و مقتضیات آن خصائص را کشف کرده و این مقتضیات را تبدیل به قاعده ی فهم کنیم و آن قواعد را به کار ببندیم تا به فهم درستی از شریعت برسیم. همین فرآیند را افزون بر فهم پنج ضلع دین در فهم مقاصد الشریعة نیز می توان به کار بست.