« فهرست دروس
درس اصول استاد علی‌اکبر رشاد

1404/01/30

بسم الله الرحمن الرحیم

/مناسبت حکم و موضوع /مقاصدالشریعه

 

موضوع: مقاصدالشریعه/مناسبت حکم و موضوع /

 

شاید کسی خرده بگیرد که «مناسبت حکم و موضوع» تفاوتی با قیاس ندارد، زیرا در قیاس نیز حکمی از موضوعی به موضوع دیگر سرایت داده می‌شود، حال آنکه قیاس از نظر شیعه باطل است. پاسخ این است که در قرینه‌ی مناسبت، هدف کشف ملازمه‌ای است که در ظهور کلام نهفته است، نه استنباط مستقل حکم شرعی. یعنی مناسبت میان حکم و موضوع، موجب پیدایش ظهور عرفی در سخن شارع می‌شود و چنین ظهوری حجت است، برخلاف قیاس که مبتنی بر تشخیص عقلی و ظنیِ ملاک حکم است و چنین روشی از نظر شیعه فاقد حجیت می‌باشد.

 

دانستیم که مناسبت حکم و موضوع قرینه ای است که می توان با آن به برخی از مقاصد شریعت پی برد.

در استوانش و اثبات حجیت این اسلوب نخست به ظهور عرفی تمسک کردیم و گفتیم که عرف متشرعه یا حتی عرف عام هنگامی که از فرد حکیم یک موضوع و حکم آن را می شنود از ظاهر حال و مقال او چنین در می یابد که بی گمان باید میان این حکم و این موضوع مناسبت و پیوندی برقرار باشد و در دانش اصول حجیت ظهور امری است پذیرفته.

فرنود دوم در اثبات این اسلوب آن بود که این اسلوب از جنس مقدمات حکمت است. حکمت اقتضا می کند که حکیم به لسان عرف سخن بگوید. شارع مقدس حکیم است و بی گمان به شیوه ی عرف سخن می گوید و هر کجا که عرف به مناسبت میان حکم و موضوع حکم کند شارع حکیم نیز این فهم عرفی را لحاظ می کند و بدان ملتزم است. و در این عرصه فرقی میان خود حکم و مقاصد آن نیست و اگر بتوان با قاعده ی مناسبت حکم و موضوع به حکم یک موضوع پی برد بی گمان می توان به علل و مقاصد آن نیز پی برد. برای نمونه می توان به این آیه ی شریفه دست یازید که

﴿فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ﴾[1]

 

در آیه واژه ی مریض مطلق است و شامل همه ی بیماری ها و همه ی درجات بیماری اعم از خفیف و شدید می شود. ولی ما می دانیم که بسیاری از بیماری ها زیانی برای انسان روزه دار ندارند و روزه موجب تشدید آن بیماری یا افزایش درد بیمار نمی شوند و او می تواند روزه بگیرد. پا درد و کمردرد انسان با روزه گرفتن او افزون نمی شوند. پس منظور شارع از بیماری آنگونه از بیماری است که مناسبتی میان روزه و تشدید آن هست یعنی با روزه گرفتن تشدید می شود یا هراس آن هست که تشدید شود‌. مناسبت حکم و موضوع افزون بر عرف از جانب عقل نیز پشتیبانی می شود. اما اگر روزه مثلاً در شخص کهنسال موجب مشقت شدید شد که عرفا تحمل آن دشوار است در اینجا هم از آن جهت که مذاق شارع تیسیر بر عباد است و هم از من مناسبت حکم و موضوع در می یابیم که روزه بر او واجب نیست چرا که واجب دانستن روزه بر او تکلیف ما لایطاق است و این تکلیف مناسبتی با این فرد ندارد و از حکیم صادر نمی شود. شاید کسی خرده بگیرد که قرینه ی مناسبت حکم و موضوع با قیاس که نزد عامه حجت است تفاوتی ندارد چرا که آنها نیز با قیاس، حکم را از یک موضوع به موضوع دیگر تسری می دهند و قیاس از دیدگاه شیعه باطل و فاقد حجیت است. پاسخ آن است که در قرینه ی مناسبت حکم و موضوع ملاک ظهور است که نزد شیعه حجت است ولی در قیاس، ملاک ذوق و استحسان است که از نظر شیعه پذیرفته نیست. لذا امام معصوم ما را از کاربست قیاس در استنباط بازداشته و آن را به ابلیس نسبت داده و فرموده است:

أَوَّلُ مَنْ قَاسَ إِبْلِيسُ [2]

 


logo