1403/10/03
بسم الله الرحمن الرحیم
/ برررسی روایات/مقاصد الشریعه
موضوع: مقاصد الشریعه/ برررسی روایات/
هیچ کدام از روایات دلالت ندارند که عقل به مقاصد شریعت دسترسی ندارد بلکه روش هایی مانند قیاس و تفسیر به رای را رد می کنند افزون بر اینکه این روایات معارض های پرشماری نیز در قرآن و روایات دارند که بر ارج و گرانسنگی عقل دلالت دارند. بلکه بیشترین وزانت و گرانسنگی در میان مصادر و مجاری معرفت یعنی کتاب و سنت و اجماع و فطرت و شهود از آن عقل است. عقل پیامبر درونی انسان و نقل عقل بیرونی آدمی است. انبوهه ی قواعد فقهیه که مبانی فقه هستند مانند قاعده ملازمت نیز همین دلالت را دارند. روایات فراوانی هم هستند که بر حجیت عقل و نهی از عمل به قیاس و رأی و تمسک به ذوق و استحسان و ظن و گمان منع می نمایند. پاره ای دیگر از این روایت تفسیر به رأی را نهی کرده و ناروا می شمارند.
دانستیم که یکی از اسالیب کشف مقاصد شریعت عقل است. ولی برخی از بزرگان بر این اسلوب خرده هایی گرفته اند و توانایی عقل را در کشف مقاصد شریعت زیر سؤال برده اند که به پاره ای از آنها پاسخ می دهیم. برای نمونه مرحوم شیخ انصاری به برخی از روایات دست یازیده اند تا نشان دهند که عقل برای فهم شریعت سنجه ی خوبی نیست و نمی توان تنها به یاری عقل دین را درک کرد. برای نمونه این روایت که
اَلصَّدُوقُ فِي كَمَالِ اَلدِّينِ ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِصَامٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ اَلْكُلَيْنِيِّ عَنِ اَلْقَاسِمِ بْنِ اَلْعَلاَءِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ اَلثُّمَالِيِّ قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ :
إِنَّ دِينَ اَللَّهِ لاَ يُصَابُ بِالْعُقُولِ اَلنَّاقِصَةِ وَ اَلْآرَاءِ اَلْبَاطِلَةِ وَ اَلْمَقَايِيسِ اَلْفَاسِدَةِ وَ لاَ يُصَابُ إِلاَّ بِالتَّسْلِيمِ فَمَنْ سَلَّمَ لَنَا سَلِمَ وَ مَنِ اِهْتَدَى بِنَا هُدِيَ وَ مَنْ دَانَ بِالْقِيَاسِ وَ اَلرَّأْيِ هَلَكَ وَ مَنْ وَجَدَ فِي نَفْسِهِ شَيْئاً مِمَّا نَقُولُهُ أَوْ نَقْضِي بِهِ حَرَجاً كَفَرَ بِالَّذِي أَنْزَلَ اَلسَّبْعَ اَلْمَثَانِي وَ اَلْقُرْآنَ اَلْعَظِيمَ وَ هُوَ لاَ يَعْلَم.[1]
حتی روایاتی در وسائل آمده است مبنی بر اینکه اگر کسی با عقل به کشف دین بپردازد گرچه مصیب باشد مأجور نخواهد بود ولی اگر مخطئ باشد عقاب می شود. این روایات که شمار آنها به پنجاه و دو روایت می رسد در وسایل در ذیل مبحث
«عدم جواز القضاء و الحکم بالرای و الاجتهاد و المقاییس»
آمده است. گرچه برخی از این روایات در نهی از عمل به قیاس است. پاره ای دیگر از آنها مومنین را از عمل به رأی یعنی تمسک به ذوق و استحسان باز می دارند. برخی دیگر از این روایات ما را از تکیه به ظن و گمان منع می نمایند. پاره ای دیگر از این روایت تفسیر به رأی را نهی کرده و ناروا می شمارند. برای نمونه آیه تطهیر که خداوند متعال می فرماید
﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[2]
در روایتی آمده است که
وَ عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ اَلْحَجَّاجِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَقُولُ: لَيْسَ أَبْعَدُ مِنْ عُقُولِ اَلرِّجَالِ مِنَ اَلْقُرْآنِ [3]
یا در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام آمده است که
وَ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: مَنْ فَسَّرَ اَلْقُرْآنَ بِرَأْيِهِ فَأَصَابَ لَمْ يُؤْجَرْ وَ إِنْ أَخْطَأَ كَانَ إِثْمُهُ عَلَيْهِ.[4]
به نظر می رسد که هیچ کدام از این روایات دلالت ندارند که عقل به مقاصد شریعت دسترسی ندارد بلکه روش هایی مانند قیاس و تفسیر به رای را رد می کنند افزون بر اینکه این روایات معارض های پرشماری نیز در قرآن و روایات دارند که بر ارج و گرانسنگی عقل دلالت دارند. بلکه بیشترین وزانت و گرانسنگی در میان مصادر و مجاری معرفت یعنی کتاب و سنت و اجماع و فطرت و شهود از آن عقل است. روایات فراوانی هم هستند که بر حجیت عقل دلالت دارند از جمله این روایت که
فِي أُصُولِ اَلْكَافِي بَعْضُ أَصْحَابِنَا رَفَعَهُ عَنْ هِشَامِ بْنِ اَلْحَكَمِ قَالَ قَالَ لِي أَبُو اَلْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : يَا هِشَامُ إِنَّ لِلَّهِ عَلَى اَلنَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً، فَأَمَّا اَلظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ اَلْأَنْبِيَاءُ وَ اَلْأَئِمَّةُ عَلَيْهِمُ اَلسَّلاَمُ ، وَ أَمَّا اَلْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ. [5]
یعنی عقل پیامبر درونی انسان و نقل عقل بیرونی آدمی است. انبوهه ی قواعد فقهیه که مبانی فقه هستند مانند قاعده ملازمت نیز همین دلالت را دارند. عالم عقلگرایی چون شیخ انصاری بی گمان به نقش عقل در کشف مقاصد شریعت اذعان دارند و حتی برای کشف و کاربست عقل در این عرصه ضابطه قرار می دهند. شیخ می فرمایند اگر عقل حکمی از احکام الهی را کشف کند آن حکم عقلی، حکم ارشادی شرعی خواهد بود که مورد تایید و پشتیبانی شرع بوده و به هر روی آن نیز به گونه ای حکم شرع است. بر وارون حکم مولوی که عقل گرچه مخالف آن نیست ولی خود به تنهایی توان درک آن را ندارد. احکام شرعی گرچه شاید در دسترس عقل نباشند ولی عقل ستیز نیستند. البته این سخن بدین معنی نیست که عقل می تواند همه ی مقاصد شریعت را درک کند چرا که چنین ادعایی دشوار است بلکه عقل یکی از مجاری و مصادر فهم دین و کشف مقاصد شریعت است که شمار این مجاری و مصادر به بیست مجری و مصدر می رسد. کما اینکه به حکم عقل و نقل بی گمان یکی از مقاصد والای شریعت برپایی عدل و داد است و هیچ عقل سلیمی ستمگری و بیداد را از مقاصد شرایع الهی بر نمی شمارد.