« فهرست دروس
درس فقه استاد علی‌اکبر رشاد

98/10/08

بسم الله الرحمن الرحیم

/استقلال قاضی /فقه القضا

 

موضوع: فقه القضا/استقلال قاضی /

 

قاعده «استقلال القاضی»

 

یکی دیگر از قواعد فقهیه قضاییه قاعده «استقلال القاضی» است. این قاعده بسیار پر اهمیت است و بدون آن اساس قضا به مخاطره می افتد و غایات و اهداف محقق نمی شوند. قاضی برای استیفاء حقوق ستمدیدگان، برپایی عدل و داد، مبارزه با فساد، تامین امنیت و امثال این امور قضاوت می کند. اگر قاضی مستقل نباشد هیچ کدام از این امور تحقق پیدا نمی کنند. باید توجه داشت که استقلال قاضی غیر از استقلال قوه قضاییه است. استقلال قوه قضاییه یک امر سازمانی و در مقام نظام سازی و نهاد سازی است که بر اساس آن قوا باید مستقل از هم باشند تا قوا در شؤون هم دخالت نکنند چرا که خدشه در استقلال قوا از کارایی آنها می کاهد. اما استقلال قاضی چه بسا مهمتر از استقلال قوه قضاییه باشد چرا که بدون استقلال قاضی استقلال قوه قضاییه ارزشی نخواهد داشت. قاضی نباید به امر و نهی این و آن یا خواست و فشار احزاب و افراد و گروه ها ترتیب اثر دهد. از اساس بدون استقلال قاضی استقلال قوه قضاییه محقق نمی شود. از این رو استقلال قاضی در اسلام بسیار مورد عنایت و توجه است و در آیات و روایات و سیره معصومین علیهم السلام شواهد فراوانی یافت می شود که بر اهمیت این قاعده دلالت دارند. استقلال قاضی بر دو گونه است. استقلال آفاقی و استقلال انفسی. استقلال آفاقی یعنی از بیرون هیچ چیز و کسی در فرآیند دادرسی و صدور حکم دخالت نکند. و این شامل تهدید و تطمیع اشخاص و گروه های اجتماعی هر دو می شود.‌ این نوع استقلال را تا حدی در برخی از کشورهای دیگر جهان نیز می توان شاهد بود. ولی از آن بالاتر و مهمتر استقلال انفسی قاضی است. یعنی قاضی باید از درون مستقل باشد. مانند مبحث آزادی و آزادگی که آزادی را به رهایی بیرونی و آزادگی را به رهایی درونی انسان از تعلقات و دلبستگی ها تعبیر می کنند. در آنجا نیز آزادی بدون آزادگی محقق نمی شود. انسانی که تعلق به دنیا دارد به راحتی با عوامل بیرونی تطمیع و یا تهدید شده و از راه به در می شود. از این رو در اسلام صد چندان بیش از استقلال آفاقی بر استقلال انفسی تاکید شده است و بیشتر صفات و شرایطی که برای قاضی برشمرده اند برای تامین استقلال انفسی است. مثلاً صفت عدالت یک صفت درونی است که البته مظاهر بیرونی دارد و بدون عدالت امکان ندارد که قاضی دارای استقلال باشد. قاضی باید شجاع باشد، قاضی نباید طماع و جاه طلب باشد، قاضی نباید ضعیف النفس باشد و با کمترین خطر خود را ببازد. اینکه حکم قاضی قابل نقض و خود قاضی قابل عزل نیست هم برای تامین استقلال قاضی است. همچنین اینکه نصب قاضی به دست ولی فقیه است نه به دست مردم و احزاب و انتخابات برای آن است که استقلال قاضی تحت تاثیر فضاسازی های حزبی و سیاسی قرار نگیرد.

 

logo