1402/03/09
بسم الله الرحمن الرحیم
صفت دادگری/شرائط قاضي /کتاب القضاء
موضوع: کتاب القضاء/شرائط قاضي /صفت دادگری
صفت دادگری در قاضی القضاة
به صفت دادگری و عدالت در قاضی القضاة از دو سوی جدا می توان نگریست. نخست اینکه او از بازوان اجرایی کلان ولی امر است و آنچه که در ولی امر بایسته باشد مانند عدالت در او نیز شرط است. و دوم اینکه او هم به هر روی قاضی است و هر شرطی که در قاضی بایسته باشد مانند دادگری در او نیز واجب است. فرنود های فطری و عقلی را گفتیم و به برخی از آیات نیز برای استوانش این شرط در قاضی القضاة دست افکندیم. اینک روایاتی که می توان برای اثبات این شرط بدانها دست یازید را پیش می کشیم. روایات نیز مانند آیات قرآن از ارجمندی دادگری در قاضی القضاة سخن می گویند. روشن است که برپا داشتن و گستردن عدل و داد نخست بر دوش ولی امر و پس از او به تبع بر عهده سران قوا و به ویژه رییس قوه قضائیه است. چرا که از اساس قضا و داوری برای اجرای دادگری و عدالت است. بلکه از اساس برپایی و گسترش عدل و داد آرمان دین است. خداوند متعال می فرماید:
﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ۖ ﴾
قسط و داد از اساس آرمان و هدف وحی است. خداوند در قرآن می فرماید:
﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ ﴾
و در آیه دیگری می فرماید:
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴾
و در آیه دیگری می فرماید:
﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ ۚ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا ﴾
پروردگار متعال در نبوت و در فرمانروایی اساس را دادگری و عدالت می داند.
روایات عام در اثبات ارجمندی عدالت
روایات نیز در این قلمرو از پرباری و پرمایگی فراوانی برخوردار هستند. پیامبر اسلام صلی السلام فرموده اند :
﴿عنه صلى الله عليه و آله : عَدلُ ساعَةٍ خَيرٌ مِن عِبادَةِ سِتّينَ سَنَةً قِيامِ لَيلِها و صِيامِ نَهارِها، و جَورُ ساعَةٍ في حُكمٍ أشَدُّ و أعظَمُ عِندَ اللّه ِ مِن مَعاصي سِتّينَ سَنَةً ﴾
حضرت می فرمایند دمی دادگری برتر از شصت سال بندگی است که روزها روزه و شب ها به نماز باشید و دمی ستمگری بدتر از شصت سال تبهکاری است.
امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند:
العَدلُ حَياةُ
دادگری مایه زندگانی است و ستم مایه نابودی است
در روایت دیگری آن حضرت می فرمایند:
اَلْعَدْلُ نِظَامُ اَلْإِمْرَةِ.
در روایت دیگری آن حضرت می فرمایند
مِلاَكُ اَلسِّيَاسَةِ اَلْعَدْلُ
در روایت دیگری آن حضرت می فرمایند
مَنْ عَمِلَ بِالْعَدْلِ حَصَّنَ اللّه ُ مُلْكَهُ
و می فرمایند
مَن عَمِلَ بِالجَورِ عَجَّلَ اللّه ُ هُلْكَهُ
و می فرمایند
اَلرَّعِيَّةُ لاَ يُصْلِحُهَا إِلاَّ اَلْعَدْلُ
و می فرمایند:
ما عُمِّرَتِ البُلدانُ بِمِثلِ العَدلِ
روایات خاص برای اثبات عدالت قاضی القضاة
گذشته از روایات بالا که به گونه فراگیر بایستگی عدالت را استوار می کنند روایاتی هم هستند که به عدالت قاضی می پردازند.
برای نمونه در وسائل الشیعة آمده است که
أيُّما مؤمنٍ قَدَّمَ مُؤمنا في خُصومَةٍ إلى قاضٍ أو سُلطانٍ جائرٍ فَقَضى علَيهِ بغَيرِ حُكمِ اللّه ِ فَقَد شَرِكَهُ في الإثمِ
حضرت می فرمایند هرگاه مومنی مومن دیگر را به دادگاه فرمانروایی ستمگر یا قاضی او بکشاند و بر وارون حکم الهی حکم شود این مومن در گناه آن فرمانروا و قاضی او همباز و همدست است. این در واقع از باب حرمت همیاری در گناه است. و در روایت دیگری آمده است که حتی اگر این فرمانروای ستمگر و قاضی او به عدل و داد و به سود این مومن حکم کنند مالی که این مومن با حکم ایشان به دست می آورد سُحْت و حرام است.
در حدیث دیگری از امام صادق علیه السلام آمده است که :
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: أَيُّمَا رَجُلٍ كَانَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ أَخٍ لَهُ مُمَارَاةٌ فِي حَقٍّ فَدَعَاهُ إِلَى رَجُلٍ مِنْ إِخْوَانِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُ فَأَبَى إِلاَّ أَنْ يُرَافِعَهُ إِلَى هَؤُلاَءِ كَانَ بِمَنْزِلَةِ اَلَّذِينَ قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «أَ لَمْ تَرَ إِلَى اَلَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمٰا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ مٰا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحٰاكَمُوا إِلَى اَلطّٰاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِه
حضرت می فرمایند هرگاه میان مومنی با برادر مومنش کشمکشی رخ دهد و او را نزد فرمانروای ستمگر یا قاضی او بکشاند مورد خطاب این آیه بوده و روی سخن خداوند در این آیه با او خواهد بود
در روایتی دیگر از امام صادق علیه السلام آمده است که :
عنه عليه السلام ـ لمّا سَألَهُ أبو بَصيرٍ عن قَولِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ في كتابِهِ : «و لا تَأْكُلُوا أمْوالَكُم بَيْنَكُم بِالباطِلِ و تُدْلُوا بِها إلَى الحُكّامِ» .حديث ـ : يا أبا بَصيرٍ ، إنَّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ قد عَلِمَ أنَّ في الاُمَّةِ حُكّاما يَجُورُونَ ، أما إنّهُ لم يَعنِ حُكّامَ أهلِ العَدلِ و لكنَّهُ عَنى حُكّامَ أهلِ الجَورِ
يا أبا محمّدٍ ، إنّهُ لو كانَ لكَ على رجُلٍ حَقٌّ فَدَعَوتَهُ إلى حُكّامِ أهلِ العَدلِ فَأبى علَيكَ إلاّ أن يُرافِعَكَ إلى حُكّامِ أهلِ الجَورِ لِيَقضُوا لَهُ لَكانَ مِمَّن حاكَمَ إلَى الطاغوتِ ، و هُو قَولُ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ : «أ لَم تَرَ إلَى الّذينَ يَزعُمُونَ
از امام پرسیده اند که روی سخن این آیه با چه کسانی است حضرت می فرمایند با کسانی است که در کشمکش های میان خود برای داوری به قضاة ستمگر که از سوی طاغوت گمارده شده اند روی می آورند.
در روایت دیگری حضرت م فرمایند
عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلَيْنِ مِنْ أَصْحَابِنَا يَكُونُ بَيْنَهُمَا مُنَازَعَةٌ فِي دَيْنٍ أَوْ مِيرَاثٍ فَتَحَاكَمَا إِلَى السُّلْطَانِ أَوْ إِلَى الْقُضَاةِ أَ يَحِلُّ ذَلِكَ فَقَالَ مَنْ تَحَاكَمَ إِلَى الطَّاغُوتِ فَحَكَمَ لَهُ فَإِنَّمَا يَأْخُذُ سُحْتاً وَ إِنْ كَانَ حَقُّهُ ثَابِتاً لِأَنَّهُ أَخَذَ بِحُكْمِ الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أَمَرَ اللَّهُ أَنْ يُكْفَرَ بِهِ قُلْتُ كَيْفَ يَصْنَعَانِ قَالَ انْظُرُوا إِلَى مَنْ كَانَ مِنْكُمْ قَدْ رَوَى حَدِيثَنَا وَ نَظَرَ فِي حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْكَامَنَا فَارْضَوْا بِهِ حَكَماً فَإِنِّي قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ حَاكِماً فَإِذَا حَكَمَ بِحُكْمِنَا فَلَمْ يَقْبَلْهُ مِنْهُ فَإِنَّمَا بِحُكْمِ اللَّهِ قَدِ اسْتَخَفَّ وَ عَلَيْنَا رَدَّ وَ الرَّادُّ عَلَيْنَا الرَّادُّ عَلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَلَى حَدِّ الشِّرْكِ بِاللَّهِ
حضرت می فرمایند اگر مومنی حق خود را با حکم طاغوت به کف آورد آن مال بر او حرام است.
روایت معروف دیگری از امام صادق علیه السلام هست که حضرت می فرمایند:
عنه عليه السلام : إيّاكُم أن يُحاكِمَ بعضُكُم بَعضا إلى أهلِ الجَورِ ، ولكنِ انظُرُوا إلى رجُلٍ مِنكُم يَعلَمُ شيئا مِن قَضايانا فاجعَلُوهُ بينَكُم، فإنّي قد جَعَلتُهُ قاضيَا فتَحاكَمُوا إلَيهِ
حضرت می فرمایند در کشاکش ها به ستمگران و قضاة ایشان روی نیاورید بلکه به کسی روی کنید که چیزی از احکام ما را می داند یعنی مجتهد است و من او را میان شما به داوری گماردم.