« فهرست دروس
درس فقه استاد علی‌اکبر رشاد

1401/09/22

بسم الله الرحمن الرحیم

شوون ولی امر/شروط قاضی /فقه القضا

 

موضوع: فقه القضا/شروط قاضی /شوون ولی امر

 

ضرورت تاسیس دستگاه و نهادی برای نظارت بر کارگزاران توسط ولی أمر

 

گذشت که ولی امر اگر ناچار پاره ای از شؤون خود را به دیگری واگذاشت برخی از آنها ها همچنان بر عهده او می مانند. از جمله اینکه باید هنگام گماردن والیان افراد درستکار را برگزیند. دیگر اینکه باید پیوسته و از راه های گوناگون و روشمند بر کارگزاران دیدوری و نظارت داشته باشد. باید بازرسانی را آشکار و نهان برای در دید داشتن آنها بگمارد. باید با مردم پیوند پایدار داشته باشد و مردم بتوانند مسائل را به ولی أمر گزارش کنند. گاه باید خود رو در رو به نهادها سرکشی کند و گوشزد بدهد یا اگر بایسته بود بلندپایگان را برکنار کرده و کیفر دهد. پیش از این یک رشته از آیات قرآن را آوردیم که دلالت می کردند که سنتی در میان است در امر دیدوری و دیدبانی و برآورد و کیفر و پاداش و شدنی نیست که این سنت در تکوین جاری و در تشریع ساری باشد ولی از سوی ولی أمر رها شود. ولی امر در آغاز باید افراد درستکار را برای جایگاه ها برگزیند، سپس برای آنها سیاست و قانون بنهد سپس کردار ایشان را دیدبانی کند. ولی امر باید یک نهاد و دستگاهی را برسازد که فرآیند دیدوری و نظارت را بگرداند. مجموعه روایات ما به ویژه روایات حضرت امیرالمومنین علیه السلام دلایت می کنند که ولی أمر چنین دستگاهی را نیاز دارد تا کارگزاران خود را دیدوری و پایش کند. گرچه نظارت و روشهای گوناگون آن شیوه عقلائی است ولی روایات هم بر آنها دلالت دارند.

 

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

 

الگوسازی امری عقلائی است

 

از اساس الگوپردازی و نهادسازی یک امر عقلائی است نه تشریعی. اینگونه نیست که شارع مقدس همه الگوهای شدنی برای همه دوران ها و شرایط گوناگون را در متن شریعت آورده باشد. پیش از این گفته شد که نظام در متن شریعت نهفته است اما الگوها اینگونه نیستند. الگوها و نهادهایی که الگو از آنها ساخته می شود و همچنین روش ها و سازوکارهایی که در الگوها نهاده می شوند همه پیرو آوند ها و شرائط هستند. الگوها تشکیل می شوند از نهادها ، روش ها و ابزارها و یک سامانه ای را بر می سازند از ذاتیات ایستا و عرضیات پویا. ایستاها وارون پویاها در متن شریعت بوده و استوار هستند. ولی پویاها با آوندهای اجرا و شرایط اجتماعی، فرهنگی، سیاسس و جغرافیایی دگرگون می شوند. از این روی در هر برهه ای الگو دگرگون می شود.

 

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

 

آیا حکومت اسلامی حتما باید جمهوری باشد ؟

 

اینکه نظام جمهوری اسلامی، به این نام خوانده می شود از سر رواداری است مگر اینکه کسی علی المبنی باور داشته باشد که نظام اسلامی بایسته است که جمهوری باشد که مقام معظم رهبری چنین باوری دارند که جمهوری بودن بخشی از سرشت و جوهر حکومت اسلامی است. ولی برخی باورمند هستند که جمهوری بودن بخشی از بندهای نهادین نظام اسلامی نیست بلکه یک پیکر و رویه برای نظام اسلامی است و پویا است نه پایا. گاه در یک آوند شایسته است که نظام اسلامی را در پیکر جمهوری اداره کنیم و گاه در آوندی دیگر شایسته است که آن را در پیکر دیگری جز جمهوری اداره کنیم. برآیند اینکه ایستاها الگو ها من جمله نظام اسلامی را بر می سازند

 

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

 

ثابتات و متغیرات در نظام حوزه علمیه

 

مانند حوزه علمیه که از سه رکن نهادهای سخت افزاری ، نهادهای نرم افزاری و نهادهای کنشگر پایه ریزی شده است. رکن سخت افزاری مانند ساختمان و کتابخانه و مانند اینها است. رکن نرم افزاری مانند برنامه، روش، محتوا، کتاب و مانند اینها است. رکن کنش‌گر هم کارگزاران انسانی حوزه از بزرگان حوزه تا متولیان و واقفان و مدیران و معاونان و مدرسین و کارکنان و طلاب و خدمه اینها رکن کنش‌گر هستند و ما ویژگی های این ارکان سه گانه حوزه را بیان کرده ایم و نتیجه گرفته ایم که نظام آموزشی حوزه باید پرورش مآل باشد نه فراگرفت مآل

 

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

 

آیا به الگوها در متن شریعت تصریح شده است

 

این نهادهای سخت افزاری و و نهادهای نرم افزاری شاید در متن شریعت نام برده نشده باشند. برای نمونه نهاد قرض الحسنه در اقتصاد تَطَوّعي با اینکه سامان و نظام نیست بلکه نهاد و یک امر جزئی است ولی در قرآن از آن نام برده شده است. ولی همه نهادهای سخت افزاری و نرم افزاری نه بایسته است که در قرآن و روایات نام برده شوند و نه از اساس شدنی است که نام برده شوند. از بنیان اینها نَهِش شرعی و حقیقت شرعیه ندارند. بسیاری از این نهادها به شرایط و آوندها و رویه های عقلائیة وابسته هستند. مشروط بر اینکه یک نهاد بازداشت و منع شرعی نداشته باشد. برای نمونه نهاد ربا در اقتصاد که بانک است را همه انسان ها در دنیا بکار می برند. ولی شارع ما را از این نهاد بازداشته است. ولی نهاد قرض الحسنه تایید شده است. نهاد ربا و نهاد قرض الحسنه با هم همانند هستند و هر دو وام می دهند. برخی از نهادها هم به تازگی پدید آمده اند مانند دگرگونی های فن آورانه در قلمرو رمز ارزها که باید بررسی شود که آیا اینها مورد تایید شرع هستند یا نیستند .

 

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

 

بحث روایی درباره انتخاب افراد صالح برای مناصب حکومتی

 

روایت درباره انتخاب افراد درستکار برای جایگاه های دولتی فراوان است

امیرالمومنین علیه السلام در عهدنامه مالک اشتر می فرمایند:

 

فَوَلِّ مِنْ جُنُودِکَ أَنْصَحَهُمْ فِي نَفْسِکَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَ لاِمَامِکَ، وَأَنْقَاهُمْ جَيْباً، وَأَفْضَلَهُمْ حِلْماً، مِمَّنْ يُبْطِئُ عَنِ الْغَضَبِ، وَيَسْتَرِيحُ إِلَى الْعُذْرِ، وَيَرْأَفُ بِالضُّعَفَاءِ، وَيَنْبُو عَلَى الاَْقْوِيَاءِ، وَمِمَّنْ لاَ يُثِيرُهُ الْعُنْفُ، وَلاَ يَقْعُدُ بِهِ الضَّعْفُ. ثُمَّ الْصَقْ بِذَوِي الْمُرُوءَاتِ وَالاَْحْسَابِ وَأَهْلِ الْبُيُوتَاتِ الصَّالِحَةِ، وَالسَّوَابِقِ الْحَسَنَةِ، ثُمَّ أَهْلِ النَّجْدَةِ وَالشَّجَاعَةِ، وَالسَّخَاءِ وَالسَّمَاحَةِ؛ فَإِنَّهُمْ جِمَاعٌ مِنَ الْکَرَمِ، وَشُعَبٌ مِنَ الْعُرْفِ.

 

در اینجا روی سخن حضرت با والیان نظامی است ولی این دستورات ویژه ایشان نیست حتی شاید به دلیل فحوی الغاء خصوصیت کنیم و بگوییم در پاره ای از جایگاه ها پاسداشت این دستورات پر ارج تر است و به طریق أولی باید بیشتر این دستورات پاس داشته شوند. برای نمونه فرهنگ در آوندهای امروز جامعه ما بی گمان از امور نظامی ارجمندتر است. چرا که امروزه نه با جنگ نظامی و لشگرکشی بلکه به صورت فرهنگی و شناختی یا ترکیبی جنگ می کنند. از این روی برای جایگاه های فرهنگی باید ریزبینی بیشتری کرد. گرانیگاه دیگر در روایات پرسمان بث عیون است

دیدبانها و جواسیس و بازرسانی باید گماشته شوند تا اوضاع را پایش کنند. در همان نامه به مالک اشتر حضرت می فرمایند:

 

﴿ثُمَّ انْظُرْ فِي أُمُورِ عُمَّالِکَ فَاسْتَعْمِلْهُمُ اخْتِبَاراً، وَلاَ تُوَلِّهِمْ مُحَابَاةً وَأَثَرَةً، فَإِنَّهُمَا جِمَاعٌ مِنْ شُعَبِ الْجَوْرِ وَالْخِيَانَةِ …. ثُمَّ تَفَقَّدْ أَعْمَالَهُمْ، وَابْعَثِ الْعُيُونَ مِنْ أَهْلِ الصِّدْقِ وَالْوَفَاءِ عَلَيْهِمْ ﴾

 

حضرت پیرامون این عیون یعنی بازرسان و جواسیس دو صفت پر ارج را بیان می کنند یکی راستگویی و دیگری وفا. یکی از سخنان امیر مومنان که فراوان به کار می رود جمله «و لقد بلغنی» است . یعنی به من از راه جواسیس و یا از راه مردم اینگونه رسیده است. همچون داستان عثمان بن حنیف که فرماندار بصره است و حضرت می فرمایند شنیده ام بر سر سفره های کذایی نشسته ای و او را سرزنش می کنند .

حضرت در دنباله می فرمایند گاه خود رو در رو با مردم در پیوند باش و در بازارها و خیابان ها راه برو و خبرهای مربوط به کارگزاران و بلندپایگان و دادخواهی مردم از ایشان را به گوش خود بشنو

نامه های پرشماری در دست است که حضرت به کارگزاران خویش بایستگی دیدوری و دیدبانی از بلندپایگان دولتی را گوشزد کرده اند. برای نمونه به کعب بن مالک والی عراق می نویسند کسی را در دارالخلافه در جای خود بگذار و به بازار در میان مردم برو و ببین چگونه رفتار و گفتار می کنند. پیرامون حساب کشی و سرزنش کارگزاران هم روایات پرشماری آمده است‌. پیرامون چگونگی کیفر دادن کارگزاران و دادگاهی کردن بزهکاران، نمونه های پرشماری در روایات آمده است. رویهم رفته ده‌ها روایت آمده است که انسان را آسوده خاطر می کند که اقتضای اجرای این دستورات برساختن یک دستگاه نظارتی از سوی ولی امر است .

 

logo