« فهرست دروس
درس فقه استاد علی‌اکبر رشاد

1401/09/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 شوون ولی امر/شروط قاضی /فقه القضا

 

موضوع: فقه القضا/شروط قاضی / شوون ولی امر

 

یکی از شؤون خاص ولی أمر سیاستگذاری و رفع خلأهای قانونی با إفتاء و حکم حکومتی است

 

گفته شد که رئیس قوة قضائیة بازوی قضایی ولی أمر قلمداد شده و شؤون و کارنوشت های ولی أمر در قلمرو دادرسی را بر عهده می گیرد از این رو شؤون و کارنوشت های رییس قوه قضائیه همان است که از آن ولی أمر است. گرچه پاره ای از شؤون به شَوَند جایگاهی که ایشان دارند ایستا به فرد ایشان هستند و شایان واگذاری به دیگری نیستند ولی پاره ای دیگر شایان واسپاری و واگذاری به دیگران هستند. آن بخش از کارنوشت های ولی فقیه که ایستا به فرد ایشان هستند را باید در فقه السیاسة و فقه الحکومة بر شمرد و آن بخش را که در قلمرو قضا بوده و شایان واسپاری به قاضی القضاة و دیگر قضاة هستند را در اینجا در میان می نهیم. البته ولی أمر کارنوشت ها و دسترسی های شایان واگذاری دیگری هم در قلمرو إجراء و قانونگذاری دارند همچنین کارنوشت هایی که فراتر از قوای سه گانه هستند. ولی أمر هر فضای تهی در کشور باشد باید با قانونگذاری ، إفتاء یا حکم حکومتی پر کند. حتی اگر آن فضای تهی در قلمرو فرهنگ یا نظامی، دفاعی، و امنیتی باشد. این کارنوشت فراگیر رهبر است. همچنین رهبر وظیفه سیاستگذاری دارد. نهادن اصولی که بر تمام رفتارها و مناسبات حاکم باشد. در تمام حوزه ها فراتر از قانونگذاری و اجرا و قضاء و فرهنگ و امور نظامی و امنیتی و دیگر حوزه ها. قانونگذاری رهبری در تراز بالاتری نسبت به دیگر نهادهای قانونگذار مانند مجلس شورای اسلامی است.

 

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

 

مجلس تنها نهاد قانونگذاری نیست

 

گاه گفته می شود که قانونگذاری تنها بر عهده مجلس است. باید دید قانون به چه معنی است و گوینده چه معنایی را از این واژه اراده کرده است. قانون در معنای فراگیر و گسترده هر هنجاری است که از یک سپهر گرانمایه و شایسته سر می زند و بر پیوندها و پیوستگی های توده مردم چیره است و همه باید از آن پیروی کنند. در این معنی سیاستگذاری هم گونه ای قانونگذاری و بخشی از دسترسی های رهبری است. گاه به شیوه اجرای سیاستگذاری ها و بندهای قانونی هم قانون گفته می شود. حتی گاه دستورالعمل ها و آیین نامه ها را هم قانون می نامند. از این روی مجلس تنها سپهر قانونگذاری نیست. پس از رهبری چندین نهاد سیاستگذاری دیگر هم در کار هستند که در قلمرو اداری و اقتصادی و فرهنگی سیاستگذاری و قانونگذاری می کنند مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی که آئین نامه و اساس نامه تصویب می کند یا سیاستگذاری می کند.

در نتیجه یکی از شؤون ولی أمر إفتاء و قانونگذاری است و شأن دیگر ایشان ترسیم سیاست های کلان در قلمرو قانونگذاری و اجرا و داوری و غیره است. پیرامون مجلس هم اینگونه نیست که هر قانونی که از مجلس گذشت پذیرفته شود بلکه شش فقیه از سوی ولی أمر قانونگذاری مجلس را پاس می دارند.

 

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

 

یکی از شؤون خاص ولی أمر نصب افراد در مناصب بالای حکومتی است

 

از کارنوشت های دیگر ولی أمر که شایان واسپاری نیست آن است که افرادی را برای جایگاه های ارجمند حکومتی از جمله در قلمرو قضاء برگمارده و اموری را به آنها واسپاری کند. هنگامی که چند و چون قلمرو حکومت گسترش پیدا می کند اداره همه امور از عهده شخص ولی أمر بر نمی آید. از این روی نهادسازی می کند و جایگاه هایی را نشان می کند و پاره ای از شؤون و إختیارات خود را به ایشان وا می گذارد. گماردن قاضی القضاة هم از جمله همین شؤون به شمار می آید.

 

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

 

یکی از شؤون خاص ولی أمر اعلام عفو عمومی است

 

گاه در یک شرائط و به مصالحی ولی امر از حکم به بخشش همگانی برای بزهکاران می دهد. این هم از شؤون و دسترسی های ولی فقیه و ویژه ایشان است. این شأن هم شایان واسپاری به دیگری نیست و ایستا به فرد ولی أمر است. موارد بالا شؤون و وظائفی بودند که شایان واگذاری و واسپاری به دیگری نیستند

فتوا و نَهِش قانون، دادن حکم تدبیری برای پر کردن خلأهای قانونی در شؤون حکومتی و قضائی، ترسیم سیاستهای کلان و خطوط کلی حکومتی، راهنمایی در شؤون گوناگون قانونگذاری و اجرا و داوری، گماردن اشخاص شایسته در و واگذاری شؤون گوناگون حکومتی و قضائی به آنها، حکم بخشش همگانی بر حسب مصالح و آوندهای مقتضی همه اینها شؤونی هستند ویژه ولی أمر که شایان واگذاری به دیگری نیستند و رهبر باید بر اساس نیازها برای آنها نهادسازی انجام دهد.

 

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

 

بعضی از شؤون و اختیارات ولی أمر که قابل تقویض به دیگران هستند

 

پاره ای از شؤون و دسترسی های ولی أمر شایان واسپاری و تقویض به دیگران هستند. و در قلمرو قضاء طبعاً به قاضی القضاة واگذار می شوند.

شأن نخست تحقیق و بررسی و صدور حکم است. هنگامی که ظلمی رخ دهد و حقی پایمال بشود یا کشمکشی میان افراد پیش می آید رسیدگی به آنها در اصل از کارنوشت های ولی أمر است که آن را به رییس قوه قضائیه و نهاد قضائی کشور واگذار می کند.

دوم پیگری احکام صادره و اجرای حدود و تعزیرات است. اینگونه نیست که قاضی حکم را صادر کند و کار پایان پذیرد بلکه باید دنبال کند و حکم را اجرا کند و در جای خود باید حد جاری کند، تعزیر کند، جریمه و حبس کند. این امور هم از کارنوشت های ولی أمر هستند که به رییس قوه قضائیه و نهاد قضائی کشور واگذار می کند.

 

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

 

تصدی حسبة

 

سوم عهده داری امر حسبة و مراقبت جدی از آن است. حسبة یکی از امور پرارج در حکومت دینی است که دو بخش دارد.‌ گاه به احتساب و مراقبت های عمومی از جرائم و مجرمین گفته می شود که در این معنی با امر به معروف و نهی از منکر یکسان است. و گاه در یک معنای گسترده تری به کار می رود.

تصدی حسبة در معنای گسترده آن، مراقبت جدی از قیمت‌های اشیاء و مصنوعات و همه لوازم مورد نیاز جامعه است. قیمت گذاری باید به درستی انجام شود. باید بر راستگویی صاحبان صنایع دیدوری و بازرسی شود تا مردم به شَوَند نیرنگ یا گرانفروشی یا کم فروشی آنها زیان نبینند. پیکار با تباهی های اداری، اقتصادی و غیره در قوای گوناگون از کارنوشت های ولی أمر است ولی شایان واگذاری به دیگری است.

 

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

 

تخفیف و تعلیق حکم مجرمین

 

یکی از شؤون ولی امر کاستن از حکم بزهکاران مانند زندان یا تاوان است. او اختیار کاستن حکم یا بخشودن آنها را دارد. اینها از شؤون ولی أمر هستند که شایان واگذاری به دیگری هستند و ایستا به فرد ولی أمر نیستند

 

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

 

بازرسی از تخلفات کارکنان حکومت

 

یکی دیگر از شؤون ولی امر بازرسی و دیده وری بر سرپیچی های کارکنان و کارگزاران قوای گوناگون و همچنین گماشتن بازرسانی در نقاط گوناگون کشور برای این کار است. اینها همه در منابع شیعه فرنود و دلیل دارد. این هم از شؤون ولی أمر است که شایان واگذاری به دیگری است

 

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

 

ایجاد عدالت در تمام حوزه ها

 

همینگونه عدالت گستری در جامعه نیز از شؤون و کارنوشت های ولی أمر است که شایان واگذاری به دیگری است. چه در عدالت قضایی و چه در عدالت إجرائی. عدالت باید مانند روح در کالبد جامعه گردش کند. در فرهنگ، در آموزش و پرورش، در اقتصاد، در سیاست، در ادارات و در همه جا طبعاً این را ولی امر می تواند به دیگر نهادها یا افراد واگذار کند

 

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

 

نگهبانی از حقوق عمومی مردم

 

یکی از شؤون ولی امر که شایان واگذاری به دیگری است نگاهبانی از حقوق مشروع توده مردم و ستیز با کسانی است که حقوق مردم را تباه می کنند. این هم از وظایف ولی امر است که می تواند به نهادهای دیگر واگذار کند و از آنها بخواهد که این کار را انجام دهند بلکه گاه بایسته است که این امور را واگذار کند به سبب اینکه پاره ای از این امور از اساس به دست یک نفر شدنی نیستند و اگر ولی امر اینها را واسپاری نکند این امور بر زمین می مانند. از این روی گاه بر ولی امر بایسته است که پاره ای از امور را به دیگران واگذارد.

 

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

 

برقراری امنیت

 

یکی از کارنوشت های ارجمند ولی أمر برساختن و پاسداری از امنیت است. این کارنوشت نه تنها شایان واگذاری است بلکه بایسته است که به نهادهای کارآزموده واگذار شود و گرنه ولی امر که نمی تواند در دفتر خود در پایتخت بنشیند و به تنهایی در کشور امنیت را برپا کند. نیاز به قوا و نهادهایی هست که ابزارها و امکانات بایسته را داشته باشند.

 

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

 

حفظ آزادی های مشروع و پیشگیری از جرم

 

یکی از کارنوشت های ولی امر حفاظت از آزادی های مشروع مردم است

یکی دیگر از وظایف ولی امر پیشگیری از بزه است. البته پیشگیری از بزه بر دو گونه است گاه در جامعه کارهای مناسبی مانند کارهای آموزشی، پرورشی، اخلاقی و فرهنگی انجام می شود و اخلاق جامعه بالندگی می یابد. قوانین درخور نهاده می شوند، جامعه از دیدگاه اقتصادی آسوده می شود تا مردم گرسنه و فقیر نباشند و با این شیوه ها بزهکاری کاهش یابد. جامعه فقیر دستخوش دزدی، رشوه و ناهنجاری های دیگر است . گرچه گاه مردم ثروتمند هستند ولی آن اندازه از دیدگاه اخلاقی درهم شکسته اند که مرتکب بزه می شوند. از این روی هر چیزی که گونه ای خویشتن داری درونی در افراد پدید آورد پیشگیری از بزه به شمار می آید. این را اعمال الوقایة نیز می نامند که تقوی نیز از همین ماده است

نوع دوم، پیشگیری های بیرونی است یعنی پدید آوردن موانع در برابر جرایم. مانند دوربین های شهری که در بسیاری از موارد مانع از دزدی و یا تخلفات دیگر می شوند. هر دو این پیشگیری ها از کارنوشت های ولی امر هستند که شایان واگذاری به دیگری هستند.

 

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

 

استیفاء حقوق عامة که شاکی خصوصی ندارند

 

پاره ای از جرائم هستند که دادخواه خصوصی یا دادخواه عمومی دارند یعنی مردم می آیند و درخواست می کنند که این فرد حق ما را تباه کرده است. ولی پاره ای دیگر از جرائم نیاز به دادخواه ندارند و ولی أمر باید در آن قلمرو گام نهد. مانند جایی که حقوق الهی تباه می شود. در این موارد بر ولی امر بایسته است که به حسب مورد گام پیش بگذارد. این از وظایف ولی أمر است ولی می تواند آن را به قوة قضائیه واگذار کند.

 

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

 

مبارزه با مفاسد علنی

 

یکی دیگر از شؤون ولی امر که شایان واگذاری به دیگری است ستیز با بزه گناه آشکار در جامعه است. حتی اگر دادخواه خصوصی نداشته باشند. این بر عهده ولی امر است ولی می تواند آن را به قاضی القضاة و قضاة دیگر واگذار کند و آنها گرچه این بزه و گناه دادخواه خصوصی ندارد در زدودن آن گام می نهند .

 

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

 

سرپرستی افراد غائب و محجور و خانواده آنها

 

یکی دیگر از شؤون ولی امر که شایان واگذاری به دیگری است آن است که گاه کسی ناپدید شده و از او هیچ خبری در دست نیست، یا قاصر و سفیه است، یا در زندان است. جان و مال و حقوق این افراد باید پاسداری شود. این هم از کارنوشت های شایان واگذاری ولی أمر است که به رییس قوه قضاییه واسپاری می شود تا به خانواده این افراد رسیدگی کند

 

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

 

اعمال و اجرای امر به معروف و نهی از منکر است

 

یکی دیگر از شؤون ولی امر که شایان واگذاری به دیگری است امر به معروف و نهی از منکر است. امر به معروف و نهی از منکر مراتبی دارد . پاره ای از مراتب آن تنها از دولت بر می آید و بر عهده ولی أمر است . ولی أمر این مراتب را می تواند به قوة قضائیه واگذار کند. پاره ای از مراتب امر به معروف و نهی از منکر هم بر عهده مردم است مانند پند دادن گفتاری و رفتاری ولی گام عملی بر عهده حکومت است.

 

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

 

پرداخت دیه افراد فاقد بضاعت

 

یکی دیگر از شؤون ولی امر که شایان واگذاری به دیگری است آن است که گاه یک تبهکار می گریزد یا جان کسی را می ستاند و یا به کسی آسیبی می زند و توان پرداخت دیه و ارش ندارد دیة و ارش ایشان بر عهده حکومت است که پرداخت کند. این از کارنوشت های ولی أمر است ولی می تواند این گونه امور را که وابسته به قلمرو قضا هستند را به رییس قوه قضائیه و دستگاه قضا واگذار کند.

 

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

 

حکم در موضوعات خارجیة

یکی از کارنوشت های دیگر ولی امر که شایان واگذاری است حکم کردن در موضوعات است برای نمونه اینکه آیا این کودک به سن بالیدن و رشد رسیده است یا خیر تا احکام رشد بر او استوار شود.

و آیا این نکاح درست روی داده است و همسری و خویشی رخ داده است یا نه

 

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

 

اصلاح مجرمین

 

یکی دیگر از شؤون ولی امر که شایان واگذاری به دیگری است به سامان آوردن بزهکاران است چرا که بزهکاران نباید رها شوند بلکه باید سر و سامان داده شوند و برای ایشان گام های پرورشی برداشته شود. چون نوجوانان بزهکار را که نمی توان قصاص یا جریمه کرد یا از آنها دیة گرفت. اینها از کارنوشت های ولی امر است که می تواند به دستگاه قضا واسپاری شود. برآیند اینکه پاره ای از کارنوشت ها که واگذاری آنها به دیگری شدنی نیست و ایستا به فرد ولی أمر هستند شایان واگذاری نیستند.

ولی پاره ای از شؤون و کارنوشت ها هست که می توان به دیگران واگذاشت و حتی گاه بایسته است که واگذار شوند طبعاً در قلمرو قضا اینها به رییس قوه قضاییه سپرده می شوند.

 

logo