< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید کاظم مصطفوی

99/11/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مفاهیم/مفهوم حصر /مفهوم حصر از منظر محقق نائینی

 

بحث مفهوم حصر از منظر محقق نائینی

کتاب اجود التقریرات، ج2، ص283: مفهوم حصر دارای دو مرحله است: مرحله‌ی اول بحث در باره‌ی حصر به ادوات حصر است. مرحله‌ی دوم: حصر به وسیله‌ی استثنا.

مرحله اول: مثل کلمه انما، بل اضرابیه، در این صورت حصر که ثبوت شیء برای شیء و نفی حکم از غیر آن شیء به وسیله‌ی خود آن لفظ (کلمه انما) صورت می‌گیرد، این حصر است؛ ولی دلالت منطوقی است و از محل بحث ما خارج می‌باشد و ما می‌خواهیم از مفهوم حصری بحث کنیم که مدلول یک جمله یا دلالت التزامی آن باشد.

اما بحث استثنا که اصلی ترین بحث در وادی حصر، بحث استثنا است؛ مثل «اکرم العلماء الا عمرا» یا «جاء القوم الا زیدا»، باید بحث شود که مفهوم دارد یا نه؟

کلمه «الا» که تحت عنوان استثنا به کار می‌رود، از حیث استعمال، به دو صورت است: یکی این که استعمال الا به نحو الای استثنائیه باشد؛ مثل «جائنی القوم الا زیدا» و دیگری وصفیه که این کاربرد هم وجود دارد، هر چند که کثرت در کاربرد اول است.

الّا اگر استثائیه باشد که فقط مستثنا را از مستثنی منه اخراج کند، در این صورت، مفهوم حصر محقق می‌شود؛ مثل «جاء القوم الا زیدا» و اگر «جاء القوم الا زید» بگوییم وصفیه می‌شود؛ زیرا ما بعد الا مرفوع است و وصف می‌باشد؛ چون تابع ما قبل الا است و ترجمه اش این می‌شود که قوم آمده نه این که بگوییم زید تنها آمده و در آن اخراج و حصر نیست.

ما به ادبیات بیان نگاه می‌کنیم، دلالت بر اساس ساختار کلمات و اعراب است و ما در باره‌ی مفهوم حصری بحث می‌کنیم که از نصوص عربی استفاده شود و در زبان عربی اعراب نقشش مثل اصل کلمه است. اگر کسی بگوید «جاء القوم الا زید» این اعراب می‌فهماند که این استثنا نیست و وصف است و در صورتی که وصف باشد قید خاص می‌شود و نفی حکم شخصی می‌گردد نه سنخ حکم تا مفهوم به دست آید.

اگر کلمه‌ی الا به صورت استثنا باشد، جمله اگر منفی باشد، مستثنی مرفوع می‌آید و اگر مثبت بود، مستثنی منصوب می‌آید؛ مثلا در مثبت می‌گوییم «جاء القوم الا زیدا» و در منفی می‌گوییم «ما جائنی القوم الا زید.»

در مثال سومی از محقق حلی مثال آورده: «علیّ لزید عشرة الا درهما» با این بیان در ذمه‌ی مقر نه درهم ثابت می‌شود برای این که الا در اینجا استثنائیه است ؛ زیرا ما بعد الا منصوب است و اگر وصفیه باشد، باید ما بعد الا از ماقبل آن در اعراب تبعیت کند. اگر بگوید «علیّ لزید عشرة الا درهم» در ذمه‌ی مقر ده درهم ثابت می‌شود؛ چون الا وصفیه است و معنایش این می‌شود که ده درهمی متصف به این وصف که غیر از یک درهم است، بر ذمه‌ی من است.

اگر مقر بگوید «لیس علیّ لزید عشرة الا درهم» بر ذمه‌ی او یک درهم ثابت می‌شود؛ چون الا استثنائیه است و مرجح ما اصل است و اصل در الا استثنائیه بودن است، در نتیجه اخراج است و مفید حصر.

اگر مقر بگوید: «لیس لزید علیّ عشرة الّا درهما» استثنا در کلام منفی باید مرفوع باشد و این منصوب است، پس استثنا نمی‌تواند باشد و اعتراف به عشره هم نیست؛ بنابراین جمله تقریبا بیان واضحی نیست؛ یعنی در اقرار باید بیان واضح باشد و چون واضح نیست پس اقرار صدق نمی‌کند.

در نتیجه محقق نائینی مفهوم حصر را برای استثنا قائل است در صورتی که الّا برای استثنا باشد و اگر الّا وصفیه باشد، سالبه منتفی به انتفای موضوع می‌باشد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo