< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید کاظم مصطفوی

96/06/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادله اعتبار استصحاب از دیدگاه محقق خراسانی

محقق خراسانی قدس الله نفسه الزکیه برای اعتبار استصحاب به چهار مدرک استدلال فرموده اند: 1. سیره عقلاء، 2. حجیت ظن، 3. اجماع، 4. نصوص صحاح. به ترتیب کتاب اولین دلیل عبارت است از سیره عقلاء. می فرمایند: استدلال شده است برای اعتبار استصحاب به سیره قطعیه عقلاییه. به این معنا که گفته می شود که سیره بین عقلاء استمرار دارد بر این صورت که عقلاء به علم قبلی اعتماد می کنند و به شک عارض توجه نمی کنند. می فرماید:‌ این سیره اختصاص به عقلاء ندارد بلکه عمومیت دارد حتی در حیوانات هم این سیره دیده می شود. مثلاً اسبی و گوسفندی که یک جا آب و مرتع دیده باشد بار دیگر که از محل حرز و نگهداری بیرون بیاید به سمت همان محل می رود که این رفتن به سوی آن محل یعنی اعتماد به حالت سابقه. بنابراین استصحاب نه تنها یک امر عقلائی است که یک امر غریزی هم هست. عقلاء ‌را می بینیم که در رفتارهایشان محلی را می بینند که موعظه می کنند امروز هم دلش موعظه خواسته است به همان محل می رود. محلی است که برای آدم مشاوره می دهد برای آدم الان مشاوره می خواهیم طرف همان محل می رود. محلی است که نماز جماعت سابقا برپا بود الان وقت نماز شده است براساس استصحاب به همان محل می رویم. این سیره عقلاء مستقر است بر اعتماد بر یقین سابق و عدم توجه به شک لاحق. و این سیره هم مستحدث نیست بین کل عقلاء بما هم عقلاء‌وجود دارد. پس از آنکه بین کل عقلاء بود استمرارش هم به اثبات می رسد چون آن راه و رسمی و آن روشی که بین کل عقلاء حاکم است و مقطعی و متقطع نیست می شود عموم عقلائی بما هم عقلاء و ریشه اش وصل می شود به زمان معصوم و از سوی معصوم هم ردعی وارد نشده است اما در صورتی که ردی ندیده باشیم عدم الرد همان امضاء‌ هست. در حجیت سیره دو چیز لازم داریم: 1. استمرار،‌2. امضاء یا عدم رد و این هر دو وجود دارد اگر سیره عقلاء‌ باشد اما اگر سیره متشرعه است فقط یک شرط لازم است و آن استمرار دیگر نیازی به تایید و عدم ردع نداریم. چون که استمرار تا شرع ثابت شد با خود شرع در ارتباط باشد یعنی الزام و برخواسته از دل شرع است و امضای مجدد لازم ندارد. این شرح سیره، محقق خراسانی می فرماید: این سیره قابل التزام نیست. اولاً تحقق این سیره محرز نیست و ثانیا اعتبار این سیره کامل نیست.

 

شرائط سیره

اما محقق خراسانی فرمودند که این سیره محقق نیست. به جهت این نکته که سیره عقلاء‌ مضافا بر دوخصوصیت که باید استمرار و امضاء‌ داشته باشد شرط اصلی اش این است که سیره یک مبنای عقلائی داشته باشد و یک عمل خردمندانه و عقلائی باشد مثل سیره در بیع معاطات یک عمل عقلائی است ولی در این سیره مبنای عقلائیه وجود ندارد. درست است گاهی مردم به حالت سابقه اعتماد می کنند ولیکن این اعتمادش براساس رجاء و احتیاط است و گاهی براساس اطمینان و وثوق است و گاهی براساس حصول ظن است و گاهی براساس غفلت است. می بینیم یک دسته از عقلاء‌ را که به حالت سابقه اعتماد می کنند اگر ازشان سوال کنیم بگویند که شاید حالت سابقه به قوت خودش باقی باشد که این شاید می شود رجاء و یا بگوییم حالت سابقه ما یک امری مهمی بود که از استاد مسئله شرعی سوال می کردیم الان باشد یا نباشد احتیاط می کنیم به آن حالت سابقه اعتماد می کنیم که این اعتماد ما برخواسته از احتیاط است. و گاهی هم اعتماد به حالت سابقه براساس اطمینان است. فرد براساس قرائن حالت سابقه را مطمئن است به حالت سابقه اعتماد می کند چون اطمینان دارد و اطمینان خودش حجیت شرعی دارد و نیاز به استصحاب ندارد. و گاهی هم به سمت حالت سابقه می رود از روی غفلت، اگر سوال بشود که مگر می شود از غفلت به سمت آن حالت برود؟ ‌این را به اش می گوییم از روی عادت. عادت کرده ولی اصلا حالت سابقه اعتبار دارد یا ندارد غافل است و توجه نمی کند. این شرحی بود که محقق خراسانی داشتند با توضیحاتی که ارائه شد. براساس این شرح گفته می شود که سیره عقلاء در حقیقت برخواسته از یک مبنای عقلائی نیست تا اصل سیره ماهیتا درست بشود سیره عقلاء‌ وقتی ماهیتا درست می شود که مبنای عقلائی داشته باشد اصلا سیره از اساس به این مبانی اگر ارتباط داشت محقق نشده است. اما اگر سیره بر فرض که درست باشد، تا حالا سیره را نقد کنیم که سیره ای نیست و امضای معصوم روی سیره می آيد که مبنای عقلائی داشته باشد در زمان معصوم هم جریان داشته باشد. یک بخشی از مردم غفلتا یک کاری انجام می دهد سیره نیست زمینه برای امضاء ندارد. اگر بگوییم یک چیز مشابه اش در همان مرحله معصوم اعلام می کند می شود نص و دیگر امضاء نمی شود. محقق خراسانی می فرماید: بر فرض اینکه تنزل بکنیم،‌ یک نکته بگویم که شما برخورده اید به وجه تامل اما برنخورده اید به وجه تنزل. اگر یک محققی از یک مرحله از بحث تنزل کرد قطعا یک دغدغده ذهنی برایش وجود دارد که برود وجه تنزل را پیدا کند. الان ایشان که می فرماید مع التنزل، وجه تنزل این است که عقلاء چنین راه و روش مستمر و ممتدی دارند این وجه تنزل است.

 

اشکالات محقق خراسانی بر سیره عقلاء

می فرماید بر فرضی که تنزل بشود می فرماید: این سیره معتبر نیست. چون از سوی شرع تایید و امضاء‌ نشده است. امضاء‌نشده است یعنی ردع است، عدم الردع چیزی در عداد امضاء ‌نیست عدم الردع خود امضاء ‌است معنای اصلی امضاء ‌عدم الردع است تنزیلا عدم الردع را امضاء نگویید عدم الردع خود امضاست در حضورش انجام می شود می بیند و رد نمی کند این امضاء‌ است منتها در عرف عوامیانه امضاء‌ را اختصاص دادیم به نوشتن اسم ولی در حقیقت عدم الردع خود امضاء است. می گوید امضاء‌ نیست بلکه ردع آمده است و آن آیات ناهیه ای از عمل به ظن که در بحث حجیت خبر خواندیم. «وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ»[1] پشت سر ظن و شک حرکت نکنید نهی شده است و این سیره الان از ظنیات است بنابراین نهی آمده و ردع شده پس این سیره اعتبار ندارد. اما این بیان محقق خراسانی خالی از اشکال نیست. برای اینکه این حرف ایشان تعارض دارد با حرفی که در خبر واحد گفته بودند. در خبر واحد اشکال شد که شما خبر واحد را حجت می دانید براساس چه حجت قائلید؟ براساس سیره عقلاء و بعد هم اشکال شد که آیاتی این سیره را ردع می کند، آیه نهی از عمل به غیر علم این حجیت خبر را رد می کند. عمل و اعتماد به خبر واحد می شود اعتماد به غیر علم و آیه می گوید «وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ»‌، ایشان آنجا جواب دادند، ما یک جوابی از مجموع آراء‌ و اقوال صاحب نظران گفتیم که آن نهی ای که آمده است مربوط است به ظن و ظنونی که اعتبار شرعی نداشته باشد اما اگر ظنی مثل خبر واحد که اعتبار شرعی دارد این مورد نهی نیست اعتبار شرعی از این اطلاق نهی این مورد را خارج می کند. و قد یقال که امارات معتبره از قلمرو نهی از عمل به ظن تخصصا خارج است. چون آن امارات معتبره در حقیقت علم تعبدی است ظن دیگر نیست و غیر علم نیست. ما جواب را آنجا دادیم برگرفته از بیان محقق خراسانی و هم از بیان سیدنا الاستاد. اما اینجا چرا این حرف را زدیم؟ همین حرف را دست اینجا هم تکرار می کنیم می گوییم ردع و نهی آیات ناهیه از عمل به غیر علم مربوط می شود به ظن غیر معتبر و سیره عقلاء که ظن معتبر است. شاید در حد زیادی یعنی در حد اقل جمع صاحب نظران این اشکال را بر محقق خراسانی مطرح کرده اند.

 

آیا کلام محقق خراسانی در سیره عقلاء با حجیت خبر واحد تعارض دارد

ما می گوییم اشکال بر محقق خراسانی وارد نیست. در دید ابتدائی همین اشکالی که گفته شد اشکال واردی به نظر می آيد درست فرموده اند محققین که تنافی در کار است منتها می گوییم تنافی در مرحله بدوی است هر اشکال یک مرحله بدوی دارد و یک مرحله تصدیقی. در مرحله بدوی وارد است و اما در مرحله تحقیقی می توانیم بگوییم که محقق خراسانی که اینجا سیره را رادع می داند و در خبر واحد سیره را رادع نمی دانند این دو مورد با هم فرق می کند فرقش این است که اولاً از لحاظ ماهیاتی درباره خبر واحد سیره مبنای عقلائی دارد اینجا گفته شد که سیره مبنای عقلائی ندارد و ردع که آمده است ردع به آن سیره تعلق می گیرد که آن سیره مبنای عقلائی ندارد آن یک عمل به ظن است آن منهی عنه است اما اگر یک سیره مبنای عقلائی دارد اعتبار شرعی دارد و آیات ناهیه به آن تعلق نمی گیرد. بین این دو مورد فرق دارد به عبارت دیگر اشکال خلاصه می شود که یک جا محقق خراسانی سیره را می فرماید مورد ردع نیست و از قلمرو ردع خارج است در خبر واحد،‌ و یک جا محقق خراسانی می فرماید سیره مورد ردع است جوابش این است که آنجا که فرمود مورد ردع نیست و از قلمرو ردع خارج است بر این اساس است که سیره مبنای عقلائیه دارد و اما اینجا که متعلق ردع است این سیره مبنای عقلائیه ندارد و سیره که مبنای عقلائیه ندارد یا از روی غفلت است یا از روی احتیاط است «وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ» شاملش می شود این را ردع می کند. بنابراین ردعی اینجا به مورد است و عدم ردع آنجا هم به جاست. فرق این دو مورد روشن شد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo