< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید کاظم مصطفوی

96/02/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: بحث الحاقی در پایان مسئله اقل و اکثر

محقق خراسانی تحت عنوان تذنیب یعنی یک دنباله کوتاه مربوط به بحث اقل و اکثر، ارتباطش هم هرچند ارتباط نزدیکی نیست ولیکن از باب تداعی بحث اقل و اکثر که کامل شد و قاعده میسور که بحث شد این نکته به ذهن شیخ انصاری و محقق خراسانی آمده باشد که اگر امر دائر بشود بین شرط و جزء و همین طور امر دائر بشود بین شرط و مانع یا دائر بشود بین جزء و قاطع، در این صورت از مسئله چه حکمی را می توان در نظر گرفت؟. در بدو ورود که گفته شد اگر امر دائر بشود بین شرط و جزء به این معنا که یک عمل واجبی است دارای اجزاء و شرائط یک جزئی را شک می کنیم که این جزء شرط است برای این عمل یا جزء هست؟ مثلاً در نماز استعاذه شک می کنیم قبل از ورود به نماز «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» که بگوییم که خارج از عمل که بود می شود شرط. یا وارد نماز و پس از تکبیر استعاذه انجام بگیرد امر که دائر بشود بین شرط و جزء، شیخ انصاری می فرماید: تقدم با جزء هست. برای اینکه در این صورت امر دائر می شود بین وصف و موصوف. به طور طبیعی در تعارض و در عرض هم قرار گرفتن وصف و موصوف یا در تزاحم این دو عنوان باید موصوف را مقدم داشت و از وصف رفع ید کرد. وصف بودن شرط و موصوف بودن جزء که معلوم است. تا اینجا مسئله محل اختلاف قرار نگرفته است بین صاحب نظران،

 

فرق مانع و قاطع

اما درباره جزء و قاطع، و شرط و مانع، اولا نکته توضیحی کوتاه فرق بین مانع و قاطع، آنچه گفته اند صاحب نظران، مانع آن است که در اثنای صلاه ایجاد اختلال کند همان جا که به وجود می آید آن قطعه از عبادت را از قابلیت تقرب منع کند. مثل لبس غیر ماکول اللحم و لبس اجزای غیر ماکول اللحم که مانع است و در ماقبل و ما بعد کار ندارد. در وسط نماز اگر کسی یک جزئی و یک قطعه لباسی از غیر ماکول استفاده کند آن لحظه و آن مرحله ممانعت از تقرّب ایجاد می کند. و اما قاطع منظور از قاطع این است که یک حالتی یا وصفی در وسط نماز به وجود بیاید ما قبل و ما مضی را از دائره خارج کند و باطل سازد. قاطع به عبارت دیگر مبطل هم هست و مانع به طور کامل مبطل نیست. مثل استدبار، در حالت نماز اگر کسی پشت به قبله بکند هرقدر از افعال نماز انجام شده باشد خارج می شود از اعتبار. این دو تا فرقی بود که گفتیم. استادنا العلامه شیخ صدرای باکویی قدس الله نفسه الزکیه یک فرق دیگری را هم اعلام می کند که از بیان ایشان هم استفاده کنیم. می فرماید: مانع به خود اجزاء یا جزء تعلق می گیرد و قاطع در حد فاصل بین اجزاء. مثلا می گوید شما اگر در وسط افعال نماز یک مرتبه همان جا شروع کنید به زیارت نامه خواندن، در وسط حمد و سوره یک زیارت نامه امین الله بخوانید این می شود قاطع. مانع آن است که در خود جزء هم وارد می شود نه در حد فاصل. مثلاً شما قرائت تان قرآن بود یک مرتبه کسی وارد شد شما قرائت تان را با یک حالت خاصی انجام دادید و یک «و لا الضالین» گفتید که بدانند من بلدم. در وسط جزء این مانع است و آن تکه را خراب می کند. به ما قبل کار ندارد.

 

طرح مسئله و اختلاف نظر

الان رسیدیم به طرح مسئله، طرح مسئله از این قرار است که یک امر عبادی هست مثل قرائت در صلاه، درباره این قرائت در صلاه که قرائت مربوط به حمد و سوره می شود، نسبت به اذکار قرائت مربوط نیست آن جهر و اخفات ندارد. قرائت مربوط به حمد و سوره است. امر دائر می شود بین وجوب و حرمت که شک می کنیم جهر شرط است در قرائت جمعه یا مانع است که باید اخفات بخوانیم. امر دائر شد بین شرط و مانع، در این صورت که امر دائر بشود بین شرط و مانع، یک اختلاف نظری وجود دارد بین صاحب نظران،

 

نظر شیخ انصاری

شیخ انصاری قدس الله نفسه الزکیه در این مسئله به عنوان امر چهارم در پایان بحث اقل و اکثر می فرماید: این مسئله ممکن است از باب دوران امر بین محذورین باشد. در دوران بین محذورین تخییر عقلی بود. مثل قرائت جهر و اخفات در نماز جمعه که یک قرائت است یا جهر است و یا اخفات، یا جهر واجب است یا حرام، این امر که دائر بشود بین واجب و حرام از قبیل دوران امر بین محذورین است. در آن یک نماز که احتیاط ممکن نیست پس اقوی تخییر است. به علم اجمالی هم می فرماید که صدمه نمی زند چون که موافقت احتمالیه کافی است و موافقت قطعیه ناممکن است. مطلب از نظر شیخ انصاری به تخییر است هرچند احتمال احتیاط را هم رد نمی کند.

 

نظر محقق خراسانی

اما محقق خراسانی قدس الله نفسه الزکیه در همان تذنیب می فرماید: در مورد دوران امر بین شرط و مانع در حقیقت می شود از قبیل دوران امر بین متباینین. حکم در مورد دوران بین متباینین احتیاط بود. در صورتی که احتیاط ممکن باشد احتیاط بود. پس در جمع بندی بحث اقل و اکثر ارتباطی محل اختلاف بود، نظر شیخ و محقق خراسانی گفته شد و اقل و اکثر غیر ارتباطی قطعا برائت بود و متباینین قطعا احتیاط، و بین المحذورین قطعا تخییر. ایشان می فرماید: دوران امر بین متباینین است. می فرماید: یک نماز با جهر و یک نماز با اخفات، وقت هم هست و دو بار نماز می خواند، احتیاط است و ممکن است. چرا این کار را می کنید: 1. علم اجمالی داریم و منجّز، 2. اصل در هر دو طرف جاری می شود ولی با تعارض تساقط می کند. اصل عدم وجوب جهر و اصل عدم وجوب اخفات جاری است ولی با تعارض تساقط می کند. اصل ساقط و علم اجمالی نافذ و احتیاط ممکن است. این سه نکته باعث می شود که موافقت قطعیه عملیه باشد. همین جا یک جمع بندی کوتاه بین دو رأی: از طرح مسئله توجه کنید که جهت نظر شیخ انصاری یک نماز بود که یا جهر واجب است یا حرام. و نظر محقق خراسانی صلوات متعدده بود، پس اینجا احتیاط ممکن است و متباینین می شود نه محذورین. پس جمع بین این دو نظر هم معلوم شد که منظور نظر شیخ یک نماز بود و منظور نظر محقق خراسانی نمازهای متعدد.

 

سوال:

پاسخ: مسئله این است که حکم جهر و اخفات در نماز مورد بحث است. ولی جهر و اخفات که در یک نماز نمی شود بنابراین اگر تخییر بود یعنی فقط جهر را انتخاب کنید یا اخفات را انتخاب کنید، دیگر نیاز به تکرار ندارد. اما عمل به احتیاط این است که یک بار با جهر بخوانید و یک بار با اخفات بخوانید. اما رأی محقق خراسانی این است که زمینه برای احتیاط هست و می شود نماز را تکرار کنید. صلوات متعدده به اعتبار افراد است نه به اعتبار صلوات های جدا از هم. شیخ انصاری می فرماید فقط یک نماز به احتیاط ممکن نیست که یک نماز باشد و باید یکی اش را انتخاب کند یا جهر و یا اخفات. و اما رأی و نظر محقق نائینی و سیدنا الاستاد که برای جلسه آینده.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo