< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید کاظم مصطفوی

95/12/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: صورت سوم از صور مربوط به شبهه ملاقی و ملاقا

محقق خراسانی قدس الله نفسه الزکیه درباره این شبهه سه صورت را تصویر فرمودند. صورت اول عبارت است از حالتی که واجب است اجتناب از ملاقا و نه ملاقی. صورت دوم که دو مورد داشت نتیجه این بود که اجتناب بشود از ملاقی نه ملاقا. این دو صورت را گفتیم و شرح دادیم. صورت سوم در شبهه ملاقی و ملاقا علی الاجمال این است از ملاقی و ملاقا اجتناب شود. و اما وجه این حکم به اجتناب: وجه این است که در این صورت سوم ملاقات قبل از علم اجمالی صورت گرفته، شبهه ای داریم بین انائین که یکی از این دو اناء نجس است و این شبهه و این علم بعدا آمده. صورت مسئله از این قرار است که دو انائی بوده است و یک لباسی یا ثوبی به یکی از این دو اناء ملاقات کرد و اصابت کرد، پس از این ملاقات علم حاصل شد که یکی از این دو تا اناء نجس است. اینجا علم اجمالی منجّز است و تنجیزش فراگیر هم شامل انائین می شود و هم شامل ملاقی انائین و حکم به نجاست ملاقی و ملاقا صادر می شود. نکته اصلی را هم گفته بودیم که علم اجمالی قبل از ملاقات و بعد از ملاقات فرق می کند. اگر قبل از ملاقات باشد همان مشتبهین را مورد تنجیز قرار می دهد شئ دیگری که ملاقات کرده از قلمرو علم اجمالی خارج کرده، یک شک بدوی است. و اما اگر ملاقات قبل از علم اجمالی بوده علم اجمالی که بیاید متعلق خودش را پوشش می دهد، متعلق خودش را اعم از اصل و فرع، اصلش که انائین است و فرعش که ملاقی است. براساس همان ضابطه این صورت سوم سرنوشتش معلوم شد که ملاقات قبل از علم اجمالی است علم اجمالی که پس از ملاقات می آید هم مشتبهین یعنی انائین و هم ملاقی اناء که ثوب بود در مثال ما در قلمرو تنجیز قرار می دهد و حکم به وجوب اجتناب از ملاقی و ملاقا اعلام می شود. کلام محقق خراسانی تا اینجا کامل شد با توضیحاتی که داده شد.

 

نظر محقق نائینی درباره شبهه ملاقی و ملاقا

محقق نائینی قدس الله نفسه الزکیه درباره شبهه ملاقی و ملاقا مبنائی دارد. می فرماید اگر شبهه موضوعیه تحریمیه وجود داشته باشد نجاست بین دو ظرف، در این صورت اگر یک شئ ای به یکی از این دو طرف ملاقات کند می فرمایند: در این وضعیت شک در وجوب اجتناب به وجود می آید نسبت به ملاقی. از طرفین شبهه که شبهه محصوره است قاعده این بود که شبهه محصوره تحریمیه واجب الاجتناب است و علم اجمالی قطعا در مثل چنین شبهه تنجیز دارد. اما اگر شئ ای با یک طرف یعنی با یک اناء ملاقات بکند نتیجه این ملاقات شک در وجوب اجتناب از این ملاقا چون یقین نداریم طرف علم اجمالی نیست یک طرف است اطراف نیست. شک می کنیم که اینجا هم اجتناب واجب است یا واجب نیست. شک در وجوب است و مسئله هم از مصادیق ما لا یعلمون است به هیچ اشکال به حدیث رفع مراجعه می کنیم. با استفاده از «رفع ما لا یعلمون» می گوییم اجتناب از ملاقی واجب نیست. دقیقاً مورد هم مورد حدیث است و خود حدیث هم بلا مانع از جریان است. بعد می فرماید به عکس آن اگر کسی ادعاء کند که باید از ملاقی طرف شبهه اجتناب کرد وجوب اجتناب درباره ملاقی اعلام شود باید دلیل اقامه کند که دلیلی وجود ندارد. آنچه که وجود دارد حدیث رفع است دلیل بر نجاست ملاقی از اساس وجود ندارد. این مبنای ایشان است. روی این مبنا هر کجا ملاقی بود در هر صورتی عنوان ملاقی اگر وجود داشت ملاقی بما هو ملاقی حکم به وجوب اجتناب نداریم چون یک احتمال وجوب اجتناب است که آن هم به وسیله حدیث رفع برداشته می شود. مبنای ایشان را فهمیدیم آنگاه پس از این بیان بسیار متین و مستحکم به مطالبی که شیخ ایشان یعنی محقق خراسانی بیان فرموده اند اشارت دارند.

 

مبنایی در جایی که دو علم اجمالی قرین هم قرار داشته باشد

می فرماید: اگر دو علم اجمالی قرین هم قرار داشته باشند که در صورت دوم از صور سه گانه محقق خراسانی بحث کردیم سرنوشت بحث چه می شود که دو تا علم اجمالی در کنار قرار می گیرد؟ در این رابطه یک مبنایی را بیان می کند که به این مبنا توجه کنیم. و این مبنا عبارت از این است که می فرمایند: هر کجا دو علم در طول هم یا در عرض هم قرار گرفتند آن علم اجمالی که مقدم باشد از حیث معلوم او مقدم می شود بر علم اجمالی دوم. با توضیح بیشتر می فرماید: تقدم هر کدام نسبت به دیگری به دو صورت است: صورت اول این است که در بین دو تا علم اجمالی یکی از آن دو تا معلومش یعنی متعلق علم اجمالی اش سابق و مقدم باشد زماناً نسبت به معلوم و متعلق علم اجمالی دوم. مثال: می فرماید اگر کسی علم اجمالی پیدا کند به نجاست احد الانائین، اناء شماره یک یا شماره دو. کی این علم اجمالی را پیدا کرد؟ روز شنبه. علم دوم روز یکشنبه علم اجمالی به دست آورد که یا این ظرف شماره یک نجس است یا ظرف شماره سه. علم دوم علم به نجاست ظرف شماره یک یا شماره سه، که علم دوم است. اما این علم معلومش کی بود؟ علم پیدا کرد روز یکشنبه که روز جمعه یا ظرف شماره سه نجس شده است یا ظرف شماره یک. که معلوم مقدم است. خود علم اول شنبه بود علم دوم یکشنبه بود، خود علم اول مقدم بود اما معلوم و متعلق علم دوم مقدم است چون متعلق علم اول این بود که روز شنبه بود و علم حاصل شد که یکی از دو اناء در همان روز شنبه یکی از اینها نجس است و روز یکشنبه علم حاصل شد که یکی از این دو اناء قبلی اناء شماره یک نجس است یا ظرف شماره سه به وقوع نجاست در بین این دو تا نجس در روز جمعه. پس معلوم علم دوم مقدم است زماناً بر معلوم علم اول که روز شنبه بود. بناء این بود که تقدم یکی از این دو علمی که کنار هم هستند بر دیگری به دو صورت است: صورت اول تقدم معلوم بود، بنابراین حکم این می شود که اعلام می کنند که آن علم اجمالی دوم که معلوم و متعلقش در روز جمعه بود و مقدم بود بر معلوم و متعلق علم اول که در روز شنبه بود او مقدم می شود. چون که علم اجمالی هرگاه که محقق بشود حالت منتظره ندارد. علم همان و تنجیزش همان. روز جمعه که تنجیزش محقق شد ظرف شماره یک و ظرف شماره سه را مورد تنجیز و وجوب اجتناب قرار می دهد. و می فرماید: به وسیله آن تنجیز علم اول که متعلقش در روز شنبه هست و متاخر است منحل می شود که ظرف شماره یک می رود و ظرف شماره دو بلا معارض می ماند. بنابراین تقدم هر کدام بر دیگری به دو صورت است: صورت اول تقدم معلوم و متعلق بر معلوم و متعلق دیگری که به توسط تقدم معلوم و متعلق اول معلوم و متعلق دومی منحل می شود. و اما می فرماید: اگر یک شئ ای اتفاق افتاد که به یکی از این اطراف ملاقات کرد محکوم به نجاست نیست مطلقا. مبنا این بود که ملاقی دلیل بر وجوب اجتناب ندارد مورد حدیث رفع هست. صورت دوم در جهت تقدم احد العلمین مربوط به شبهه ملاقی و ملاقا، می فرماید: اگر فرض کنیم که متعلق هیچ یکی از این دو تا علم بر دیگری مقدم نباشد در این صورت آن علمی که مقدم هست او باید تنجیز را اعلام کند و به وسیله او علم بعدی منحل بشود. مثلاً اگر در روز شنبه هر دو علم هم زمان بود یعنی علم به نجاست اناء شماره یک و شماره دو و علم به نجاست شماره یک و شماره سه هر دو در روز شنبه بود از حیث معلوم تقدم و تاخر وجود نداشت. اینجا نوبت می رسد که به تقدم خود علم ترتیب اثر بدهیم. به طور طبیعی در یک روز هم که باشد یکی از این دو علم مقدم است هر کدام که مقدم بود به وسیله او آن علم دومی منحل می شود. مثلا در ساعت ده علم پیدا کردید که این ظرف شماره یک نجس است یا ظرف شماره دو، در ساعت ده و نیم علم پیدا کردید که یا ظرف شماره یک نجس است یا ظرف شماره سه، زمان معلوم یک روز است، علم اولی را مقدم می دارید. چون علم که محقق شد منجّز می شود و این دو مورد را پوشش می دهد و حکم به اجتناب صادر می کند و پس از آن یک طرف از علم دوم را هم در پوشش خود گرفته که شماره یک باشد، شماره سه بلا معارض باقی می ماند. بعد می فرماید: تقدم علم لازم نیست که همیشه زمانی باشد، اگر تقدم رتبی هم بود آن علمی که رتبتاً مقدم هست او باید مقدم داشته باشد و به مقتضای آن عمل بشود. اگر نتیجه اش انحلال علم بعدی بود انجام گیرد.[1]

سوال:

پاسخ: اصطلاحات اصول با اصطلاحات فلسفه فرق دارد. آن تقدم رتبی که در فلسفه می گویید آن مربوط به علت و معلول است، علت و معلول تقدم و تاخر زمانی ندارد فقط تقدم و تاخر رتبی دارد. این تقدم و تاخر در اصول است. پس تقدم و تاخر زمانی و تقدم و تاخر رتبی ان شاء الله فردا.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo