< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد مصطفوی

94/09/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: آراء صاحبنظران اصول در معنی امکان تعبد به امارات ظنیه
«من علامات المومن زیاره الاربعین» سعادتی دارید بعضی از عزیزان زیارت اربعین مشرف می شوند. سعادت بزرگی است، حال و هوایی است که آدم احساس می کند رویاست دیگر از وضع مادیات چند روزی تمام برنامه ها جدا می شود. یک انفکاکی است و یک جدایی است و یک ارتباطی است با نور الهی و یک روح مقدس و معصوم سید الشهداء. نه رفتن جنبه مادی و معادلات دارد و نه جمعیت و نه استقبال و نه زیارت. اربعین است که گفته می شود اربعین یک حد کاملی است برای خیلی از چیزهایی که در مسیر کمال هستند. سن انسان و عمر انسان با اربعین کامل می شود. این اربعین خودش را نشان داد که آن توجه الی الله کامل بشود شرط کمال این است که مصداق « فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى »[1]. مصداق آیه مصادیق زیادی رجاءً می شود گفت. « فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ » در مشاه پیاده روهای زیارت اربعین است که خلع نعلین یعنی دل از همه آنچه در عالم مادیات کنده است. وادی المقدس است. شادی روح سید الشهداء و اصحاب و انصارش صلوات.

آراء صاحبنظران اصول در معنی امکان تعبد به امارات ظنیه
گفته شد که معنی امکان در منطق دو چیز است و در فلسفه سه معنی گفته شده است و در اصول هم سه معنا اعلام شده است که چهارمش را هم محقق نائینی اضافه می کند که در ضمن بحث امروز اشاره می کنیم.

کلام شیخ انصاری
شیخ انصاری قدس الله نفسه الزکیه در کتاب رسائل تحت عنوان امکان تعبد به امارات ظنیه، آنچه از بیان ایشان استفاده می شود هرچند تصریح نکرده اند منظور از این امکان امکان وقوعی است. امکان وقوعی یعنی شئ ای که از تحققش محالی به وجود نیاید یعنی مستلزم محال نشود، چه محال ذاتی و چه محال عرضی. در مقام اثبات این مطلب رأی مشهور و نظر خودشان را به این شکل بیان می کنند، می فرمایند: مشهور این است که با تعبد به امارات ظنیه قطعا استحاله و محال لازم نمی آید. و تعبد به امارات ظنیه مستلزم محال نمی شود قطعاً. و می فرماید اولی این است که بگوییم بعد از که تامل بکنیم در معنای تعبد به امارات ظنیه می بینیم که از امکان این تعبد استحاله ای لازم نمی آید. تعبد به امارات ظنیه مستلزم محال نمی شود. و این طریقی است که سلکه العقلاء، و این شیوه که بعد از تامل ببینند تعبد به امارات ظنیه مستلزم محال نمی شود مسلک و بنای عقلاء است.[2] و منظور از این اصل در مورد شک اصل عقلائی است که عقلاء در موقع شک به امکان و امتناع بناء را بر امتناع می گذارند تا اینکه امتناع ثابت بشود. پس در حقیقت دلیل بر اثبات امکان تعبد به امارات ظنیه بنای عقلاء است و بناء هم در حدی است که می توانیم به عنوان یک اصل برگرفته از بنای عقلاء اعلام کنیم.

فرق بین اصل عقلائی و بنای عقلائی
فرق بین اصل عقلائی و بنای عقلائی این است که اگر بنای عقلاء مستقر باشد ولیکن در مرحله عمل به آن صورت خودش را نشان ندهد این مرحله بنای عقلاء است. و اگر این بنای عقلاء درست جا بیافتد و بعد به عنوان اصل در بین عقلاء حاکم بشود در این صورت می گوییم اصل عقلائی. به عبارت دیگر سیره عقلاء مواد خام قضیه است و اصل یک سازه ساخته و پرداخته است. اصل بنیاد دلیل و تولید دلیل اصل است و خود دلیل سیره است. و شیخ انصاری به هر دو نکته اشاره می کند، هم بنای عقلاء در ابتدای کار و بعد مسئله را بالا می برد تا اینکه می گوید اصل است. این بیان شیخ انصاری است.


منظور محقق خراسانی از امکان، امکان احتمالی است و دلیل آن
اما محقق خراسانی دیروز گفتم که منظور از امکان، امکان احتمالی است که امکان احتمالی را معنا کردم. اما دلیل که به چه دلیل منظور از امکان تعبد امکان احتمالی است. امکان احتمالی برخواسته از بیان شیخ الرئیس و خود محقق خراسانی ترجمه می کند که این احتمال وقوع است و امکان به معنای احتمال وقوع است. دلیلی که بر این مطلب ایشان اشاره می کند، که یکی از ادله ای که زیاد تمسک می کند دلیل وجدان. ما تعبد به ظن را که می گوییم تعبد به اماره ظنیه را که ملاحظه می کنیم وجدانا احتمال می دهیم که این درست باشد. تعبد مستلزم محال نشود. این احتمال یک امر وجدانی است بلکه بعضی از اعاظم در شرح این معنا گفته اند که احتمال امر تکوینی است. تکوینی که بود پس وجدانیاتش بسیار به خوبی استفاده می شود. می فرماید پس از که وجدانی بود لا یحتاج الی بینه و لا برهان، نه شاهدی می خواهد حکم فقهی و نه برهانی می خواهد فلسفی. به عبارت دیگر منظور از بینه و برهان دلیل نقلی و دلیل عقلی است.

نظر محقق نائینی منظور از امکان تشریعی است
محقق نائینی می فرماید: منظور از امکان در امکان تعبد به ظن امکان تشریعی است نه امکان تکوینی. قسم چهارم در اقسام امکان در اصول اضافه کنید امکان تشریعی و امکان تکوینی. برای اینکه ما بحث در جعل و تشریع داریم آیا تشریعاً امکان دارد که شارع مکلف را متعبد به ظن بسازد به عبارت دیگر شارع اعلام کند که یجب التعبد باماره ظنیه. پس عملیات شرعی در عالم تشریع است. از این رو امکان تعبد به ظن می شود امکان تشریعی. امکان تشریعی که شد با این خصوصیات امکان تکوینی منتفی است و امکان تکوینی که منتفی شد از عقل و معقول در این امکان استفاده نمی شود تا بگوییم که امکان از آن مفاهیمی است که در این مورد عقل حکم می کند که وجود دارد و امکان دارد یا عقل حکم می کند که در این مورد امکان جا ندارد. جایی برای حکم عقل نیست.[3] و این را گفته اند که در ضمن ردّ ایمائی به نظر شیخ انصاری به حساب می آید.

سوال: امکان تشریعی به چه معناست؟
پاسخ: امکان تشریعی معنایش این است که از سوی شرع اگر شارع واجب کند تعبد به امارات ظنیه را مستلزم محال نشود. این کل باب می شود شرع و تشریع و به عقل و تکوین و عالم تحقق و واقعیت های تکوینی مساسی ندارد. وادی جداست.

نظر سید الخوئی و ادله ایشان موافق شیخ انصاری
سیدنا الاستاد قدس الله نفسه الزکیه می فرماید منظور از امکان امکان ذاتی نیست، چون بحث ما بحث فلسفی نیست تا ما از امکان ذاتی و امتناع ذاتی و وجوب ذاتی بحث کنیم، آنها مباحثی است مربوط به فلسفه و کلام و در فقه و اصول ربطی ندارد. و منظور از امکان امکان احتمالی هم نیست برگرفته از شیخ الرئیس که فرموند «ما قرع سمعک من الغرائب فذره فی بقعه الامکان ما لم یذدک عنه واضح البرهان» که احتمال هم می دهیم. برای اینکه می فرماید احتمال یک امر تکوینی است. امر تکوینی به این معنا که غیر اختیاری است. تکوین و تشریع دو تا فرق دارد. یک فرقی برای امر تکوینی و تشریعی وجود خارجی و وجود مفهومی است. تحقق مفهومی و تحقق خارجی. آنچه که دارای تحقق خارجی است تکوینی است و آنچه که دارای تحقق ذهنی و مفهومی است تشریعی است. فرق دیگر این است که گفته می شود تشریعی آن است که با اراده و اختیار و انتخاب تحقق پیدا کند. و امر تکوینی تحت اراده مکلف نیست، واقعیتاً موجود به اراده ما خاضع نیست. احتمال هم به اراده ما خضوع نمی کند. لذا ما از امر تکوینی بحث نمی کنیم چون به اراده که خضوع نکند، و در بحث های فقهی ما از مسائلی بحث می کنیم که تحت اراده مکلف باشد. بنابراین می فرماید منظور از امکان در امکان تعبد به ظن امکان وقوعی است و آن این است که از تحقق آن محالی لازم نیاید و تعبد به آن مستلزم محال نباشد.[4] آراء گفته شد. آنچه برای ما معلوم شد این است که رأی سیدنا الاستاد با شیخ انصاری موافق است یعنی منظور از امکان امکان وقوعی است. محقق خراسانی می فرماید منظور از امکان امکان احتمالی است. و محقق نائینی هم می فرماید منظور از امکان امکان تشریعی است که فقط امکانش را در شرع و تشریع مورد توجه قرار می دهیم. چون شیخ انصاری و محقق خراسانی و محقق نائینی و سیدنا الاستاد و شهید صدر ابداع اصطلاح دارند. کسانی که به جایی برسند می توانند ابداع اصطلاح بکنند. این پنج نفر در اصول که می گوییم حق دارند و قدرت دارند که ابداع اصطلاح بکنند. ابداع اصطلاح امکان تشریعی است. به آن نکته هم اشاره کردم که باید انصاف و ادب طلبگی این است که آنهایی که به جایی رسیده اند اولا می بینیم تسلط و تسیطر شان چقدر شامل و کامل است. و واقعا درباره محقق خراسانی می گویند البحر المتلاطم تعبیر به جایی است. می بینیم مسائل یک چیزی است که برایشان مثل آماده روی کف دست است. و نظرات آنقدر دقیق است که فهمش یک توفیق می خواهد. یک وقتی در آینده تاریخ برای شهید صدر این حالت فعلی فرق کند چون تاریخ روشن تر می شود و فهم بالا می رود، برای شهید صدری که این حلقات را نوشته است و حلقات ساده نیست. همین حلقه ثالثه یک وقتی روزگار تاریخ برسد که این درک چه بوده، و این مفکّر چه مفکرّی بوده است. بنابراین در اصول امکان به چهار معنی به کار می رود: 1. امکان ذاتی، 2. امکان وقوعی، 3. امکان احتمالی، 4. امکان تشریعی. رأی شیخ انصاری و سیدنا الاستاد دقیقا موافق است و رأی شهید صدر هم موافق با رأی استاد شان سیدنا الاستاد. و رأی محقق نائینی چیزی نزدیک با امکان وقوعی است که شبیه رأی شیخ انصاری می شود. اما محقق خراسانی به تنهایی می فرماید منظور از امکان امکان احتمالی است.


تحقیق و جمع بندی
اما تحقیق این است که این امکان تشریعی که خوب مورد توجه قرار بگیرد برمی گردد به امکان وقوعی. چون در عالم تشریع می گوییم امر به تعبد در جعل و تشریع مستلزم محال نمی شود. این یعنی در مرحله وقوع تشریعی مستلزم محال نشود. و اما رأی محقق خراسانی که با استفاده از کلام شیخ الرئیس آمده است امکان احتمالی، این امکان احتمالی هم در مقام تجزیه و تحقیق همان امکان وقوعی است که احتمالش را می دهیم که به محال برنخورد. همین که احتمالش را دادیم که در عالم جعل و تشریع به محال برنخورد، نتیجه امکان احتمالی می شود امکان وقوعی. فتحصل من مجموع ما ذکرنا که مقصود از امکان تعبد به امارات ظنیه امکان وقوعی است. و در بحث اصول به طور کل وقتی که بحث از امکان به میان می آید امکان وقوعی است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo