1404/07/22
بسم الله الرحمن الرحیم
بررسی قطع قطاع/قطع /امارات و حجج
موضوع: امارات و حجج/قطع /بررسی قطع قطاع
بحث و تحقیق در بارهی احکام قطع و قطع قطعاع:
گفته شد که قطاع قطاع اعتبار دارد، شیخ انصاری و محقق خراسانی با صراحت و قاطعیت تمام میفرمایند که قطع قطاع معتبر است و قابل تخصیص نیست؛ اما شیخ انصاری مطلبی دارد که محقق خراسانی هم به آن اشاره میکند و آن این است که اخباریها میگویند قطعی که از مقدمات عقلیه به دست آید اعتبار ندارد. اعتبار به آن قطعی است که از نصوص وارده از طریق آل البیت علیهم السلام محقق شود؛ برای این که در تجربه دیده ایم که حکم عقل به خطا میرود و همیشه از واقع کشف نمیکند و مطابقتش قطعی نیست؛ لذا منشأ قطع اگر حکم عقل باشد به آن قطع اعتماد نمیشود. در رأس اخباریها محدث استرآبادی است که در کتاب فوائد المدنیه، ص129 و به تبع از او محدث جزائری در مقدمه تهذیب و به تبع از آنان محدث بحرانی در مقدمه حدائق و به عنوان تأیید ببیشتر سید صدر در شرح وافیه، فرمایش محدث استرآبادی را تأیید کرده اند. استرآبادی بعد از بیان مقدمات میفرماید: «إذا عرفت ما مهّدنا من الدقيقة الشريفة، فنقول: إن تمسّكنا بكلامهم فقد عصمنا عن الخطأ وإن تمسّكنا بغيره لم نعصم عنه ، ومن المعلوم أنّ العصمة عن الخطأ أمر مطلوب مرغوب شرعا وعقلا.»[1]
شیخ انصاری با توضیحاتی میفرماید: اگر قطع بما هو قطع حاصل شود، مخالفت با دلیل نقلی نخواهد داشت. به عبارت دیگر قطع وجدانی طریقی، مخالفت با نقل نخواهد داشت؛ لذا سخن استرآبادی با اعتبار قطع منافات ندارد.
اشکال:
بعد شیخ انصاری میفرماید: اگر شما اشکال کنید که مستند رأی اخباریها روایات اند و ما روایاتی داریم که در آن این مطلب آمده که فقط به مستندات نقلی در جهت اثبات احکام اکتفا شود. ممکن است از آن روایات استفاده کنند. شیخ اعظم انصاری سه روایت را یادآور میشود:
روایت اول صحیحه زراره است: وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الصَّلْتِ جَمِيعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي حَدِيثٍ طَوِيلٍ فِي الْإِمَامَةِ وَ أَحْوَالِ الْإِمَامِ قَالَ: أَمَا لَوْ أَنَّ رَجُلًا صَامَ نَهَارَهُ وَ قَامَ لَيْلَهُ وَ تَصَدَّقَ بِجَمِيعِ مَالِهِ وَ حَجَّ جَمِيعَ دَهْرِهِ وَ لَمْ يَعْرِفْ وَلَايَةَ وَلِيِّ اللَّهِ فَيُوَالِيَهُ وَ تَكُونَ جَمِيعُ أَعْمَالِهِ بِدَلَالَتِهِ إِلَيْهِ مَا كَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ ثَوَابٌ وَ لَا كَانَ مِنْ أَهْلِ الْإِيمَانِ.[2] محل استشهاد در این روایت این جمله است: «مَا كَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ ثَوَابٌ» این همه اعمال اگر ولایتش درست نباشد و از اولیاء الله استفاده نکند مثلا قطع و ادله عقلی را به کار ببرد، ثواب ندارد و از اهل ایمان نیست.
حدیث دوم: امام صادق علیه السلام میفرماید: «مَنْ دَانَ اللَّهَ بِغَيْرِ سَمَاعٍ مِنْ صَادِقٍ أَلْزَمَهُ اللَّهُ التَّيْهَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.»[3] این روایت دلالتش کاملتر و روشنتر است. کسی که تدین و احکام دینی را از غیر طریق صادقین و ائمه هدی به دست آورد، روز قیامت به تیه و سرگردانی و حیرت مبتلا میشود. در نتیجه استفاده از مقدمات عقلی جا ندارد.
حدیث سوم: امام صادق علیه السلام میفرماید: «أَمَا إِنَّهُ شَرٌّ عَلَيْكُمْ أَنْ تَقُولُوا بِشَيْءٍ مَا لَمْ تَسْمَعُوهُ مِنَّا.»[4] هر مطلبی را که اظهار کنید در جهت احکام شرع و از معصوم نشینده باشید برای شما خیری ندارد و شر است. وسائل، ج18، باب 7 از ابواب صفات قاضی، حدیث شماره 25.
جواب:
در جواب این اشکال شیخ انصاری میفرماید: این روایات و اخبار دلالت ندارند بر این که قطع اعتبار ندراد. به عبارت اصولی، جهت این روایات عدم اعتماد به عقل ظنی و اقیسه (قیاسها) است که در آن زمان رایج بوده است. بعد تأکید میکند که من ندیدم که قطع با دلیل نقلی مخالف باشد.
تمام واجبات و محرمات دقیقا با آن خواستهی فطری انسان منطبق است. تمام محرمات زشتیها است و تمام واجبات زیباییهاست. در تحقیقات افراد با ذوق و سلیقه و شعور اعلام شده است که نماز ریتم بیانش و رکوع و سجود در برابر آفریدگار عالم، عجب حال و نوایی دارد که اهلش درک میکند. پس تمام احکام نقلیه مطابق با حکم قطعی عقلی است و هیچ حکم قطعی عقلی مخالف با آن دیده نمیشود.
محقق خراسانی میفرماید: قطع حجیتش ذاتی است و قابل تخصیص نیست؛ چون حجیت حکم عقل ذاتی است و قابل تخصیص نیست و قطع اگر به صورت قطاع هم باشد قطع است و حجیت دارد و موافقت آن موجب تنجیز و تعذیر است و مخالفت آن موجب عقاب و مذمت است. لذا در بارهی قطع قطاع تردیدی وجود ندارد. اخباری که آمده باشد، این اخبار محمل دارد و حمل میشود بر جایی که علم تفصیلی وجود نداشته باشد. اگر ظنیات بود یا احتمالات عقلی بود، باید توقف به عمل آید که در بیان محدث استرآبادی آمده است.
در ادامه محقق خراسانی میفرماید: از بیان محدث استرآبادی استفاده نمیشود که حکم عقلی قطعی اعتبار ندارد؛ بلکه آنچه که استفاده میشود این است که حکم عقلی ظنی مورد اعتماد نیست و ما هم موافقیم. لذا نسبتی که به محدث استرآبادی داده شده درست نباشد. لذا بر عکس آنچه که اشتهار دارد و شیخ هم فرموده است که قطع برگرفته از دلیل عقلی اعتبار نداشته باشد، چنین چیزی از کلام محدث استرآبادی استفاده نمیشود.
محقق نائینی و سیدنا الاستاد هم قطع قطاع را بحث کرده اند؛ ولی در کلام امام خمینی و شهید صدر از آن بحثی در تقریرات شان تا آنجایی که ما جستجو کردیم دیده نمیشود.
محقق نائینی در کتاب اجود التقریرات، ج3، ص75 در بارهی قطع قطاع صحبت کوتاه و مختصری دارد که محصل آن این است که میفرماید: حجیت قطع ذاتی است و به جعل جاعل نیست تا این که بگوییم انصراف و تحدید دارد. تحدید و انصراف در جایی است که دست جعل در آنجا اثر گذار باشد؛ ولی اینجا حجیت ذاتی است و جعل در آن راه ندارد. لذا زمینهی برای ادعای انصراف وجود ندارد تا بگوییم حجیت قطع انصراف دارد به قطعی که از مدارک عادی به وجود آید و قطعی که از منابع غیر عادی به دست آید اعتبار ندارد. چنین انصرافی زمینه ندارد. سفرهی انصراف و زمینهی آن ادلهی شرعیه است و باید مستند ادله شرعی باشد تا انصراف و عدم انصراف به وجود آید. پس قطع قطاع حجت است. قطع بما هو قطع برای قطاع و غیر قطاع حجت است و معنای قطع بریدن احتمال خلاف است که برای قطاع و غیر آن به همان معنی است.
سیدنا الاستاد در کتاب مصباح الاصول، ج2، ص57 میفرماید: منظور از قطع قطاع کثیر القطع نیست؛ لذا ممکن است کسی جودت ذهنی داشته باشد و فهم و احاطهی بالایی داشته باشد و زیاد قطع برایش حاصل شود. قطاع کسی است که از اسباب غیر عادی که عقلاء به آن اعتنا نمیکنند از آن اسباب برایش قطع حاصل شود. در بارهی اعتبار قطع قطاع همان فرمایش محقق نائینی را میفرماید. بعد از آن که گفتیم حجیت قطع ذاتی است تخصیص پذیر نیست. قطع قطاع اعتبارش درست مثل قطع غیر قطاع است چون حجیتش ذاتی است و هر وقت قطع محقق شود حجیتش هم محقق است و هیچ گاه در بارهی اعتبار قطع قطاع یا عمل قطاع به قطعش، نکوهش و سرزنشی وجود ندارد. پس قطع قطاع اعتبار دارد و رمز مسأله ذاتی بودن حجیت قطع و عدم امکان تخصیص در حکم عقل است. بنابراین در بارهی قطع قطاع محقق نائینی، سیدنا الاستاد، محقق خراسانی و شیخ انصاری توافق نظر دارند که قطع قطاع اعتبار دراد.
تحقیق این است که قطع قطاع اعتبار ندارد. اولا خود شیخ فرمود: «قد اشتهر في ألسنة المعاصرين: أن قطع القطاع لا اعتبار به.»[5] بقیه ادله در ادامه ان شاء الله خواهد آمد.