درس خارج اصول استاد سید کاظم مصطفوی
1401/07/11
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع:الأصول العملية/أصالة الإحتیاط /موارد و تطبیقات اصالة الاحتیاط/_
بحث در بارهی اصل احتیاط بود. تعریف و توضیح در بارهی آن داده شد. مدارک اعتبار آن نیز بیان گردید.
دو تا سؤالی مطرح شده که باید توضیح دهیم. سؤال اول در بارهی دلیل عقلی است که گفتیم سه عنوان دارد یکی تحسین قطعی عقلی، سؤال این است که تحسین ممکن است دال بر استحباب باشد و مقتضی استحباب باشد و استحباب احتیاط ثابت شود. گفتیم در احتیاط شک در تکلیف احتمالی الزامی است و پس از آن که موضوع احتیاط تکلیف احتمالی الزامی بود، تحسین الزام منفک از خود الزام نمیشود و تحسین الزامی که اقتضای استحباب ندارد چون موجب تنافی میشود. علاوه بر این که خود تحسین قطعی عقلی وقتی به عنوان یک حکم عقل قرار گیرد، معنایش این است به طور قطع مطلوب است.
سؤال دوم این است که منظور از ﴿فَاتَّقُوا اَللّٰهَ مَا اِسْتَطَعْتُمْ﴾[1] ممکن است در مواردی باشد که امر داشته باشد و در احتیاط امری نیست، پس این دلیل دلالت بر مطلوب ندارد. جواب این است که محقق نائینی فرمودند احتیاط مرتبهی از تقوا است. ثانیا در اتقوا الله برگرفته از بیان سیدنا الاستاد و شهید صدر اطاعت مولی اختصاص به حکم معلوم ندارد و حکم محتمل هم جزء اطاعت مولی است و اطاعت مولی یعنی تقوا. پس منظور از تقوا در آیه عمل به واجبات و ترک محرمات معلومه و محتمله است.
موضوع احتیاط شک در مکلف به است و آن هم به صورت الزامی یعنی شک میکنیم که این مکلفبه الزامی، کدام یکی است؟
موارد یا تطبیقات اصل احتیاط:
موارد به طور کلی شبهات است. کدام شبهه؟ مطلق شبهه یا شبههی خاص؟ به عنوان مقدمه باید گفته شود که شبهه بر دو قسم است: یکی بدویه و دیگری شبههی مقرون به علم اجمالی. در شبههی بدویه بدون هیچ خلافی، بر اساس سیره و نصوص، زمینه برای برائت آماده است.
در مورد شک در استطاعت و دیون مالی فحص لازم است و به تعبیر استادنا شیخ صدرا اگر فحص انجام نگیرد مخالفت عملیهی کثیره به وجود میآید. معنای شبههی بدویه این است که سابقهی علمی و قطعی ندارد و الآن شک به وجود میآید.
در دو مورد از شبهات احتیاط واجب است؛ یکی شبههی اعراض که اگر کسی شک کند این مورد ارضاع بوده یا نه؟ شک کند نسبت نسبی دارد که ازدواج حرام باشد؟ یا از محرمات سببی است یا نه؟ باید احتیاط کرد و از ازدواج اجتناب نمود. دیگری در شک مورد نفوس است که مثلا اگر قاضی شدی و در موردی حکم اعدامی صادر کردی، بعد شک کردی که احتمال عدم محکومیت و تبرئه در کار است و در جواز قتل شک کردی، باید احتیاط کنی.
مصطلح اول تعبیر محصوره و غیر محصوره.
تعبیر دوم شبهه بین متباینات یا مرتبطات.
اقوال در مورد شبهه محصوره و غیر محصوره:
در بارهی محصوره و غیر محصوره صاحب نظران تعبیرات و تفسیرهای متفاوتی دارند که به طور عمده چهار قول میشوند:
1- شهید ثانی در بحث نجاسات کتاب مسالک و محقق ثانی هم در بحث نجاسات، شبهه غیر محصوره را میفرمایند عبارت است از شبههی که عرف آن را غیر محصور اعلام کنند و بعد از آن که عرف آن را تشخیص داد، ملاکش عسر باشد.
2- محقق قمی در کتاب قوانین، ج2، ص66 میفرماید: غیر محصوره آن است که مکلف در ارتکاب اطراف، علم به مخالفت پیدا نکند و محصوره آن است که مکلف در ضمن ارتکاب اطراف، علم به مخالفت پیدا کند. مناط و ملاک در آن حصول علم و عدم آن به مخالفت قطعیه است که در غیر محصوره عدم علم است و در محصوره تحقق علم به مخالفت قطیه است.
3- شیخ انصاری بعد از نقل اقوال میفرماید: درست این است که بگوییم شبههی غیر محصوره آن قدر گسترده و دارای اطراف زیادی است که ارتکاب بعضی از اطراف را عقلاء مخالفت با علم اجمالی تلقی نمیکنند؛ به عبارت دیگر عقلاء به ارتکاب بعضی از اطراف اعتنا نمیکنند به دلیل کثرت اطراف، پس ملاک آن عدم اعتناء عقلاء است.
4- محقق نائینی در کتاب اجود التقریرات، ج3، ص371 میفرماید: میزان در شبههی غیر محصوره این است که مکلف قدرت بر انجام تمامی اطراف آن شبهه را نداشته باشد یا ارتکاب جمیع اطراف شبهه از حیطهی قدرت مکلف خارج باشد. فرق است بین خارج از قدرت و خارج از محل ابتلا؛ یک وقتی یک طرف شبهه مورد قدرت مکلف هست ولی محل ابتلا نیست؛ مثلا در قصابیهای شهر شک داری که یک قصابی ذبح غیر مشروع دارد و یکی محل ابتلای او است. اما خارج از قدرت این است که یک قصابی در بین قصابیها مشتبه شده است ولی شهر آن قدر بزرگ است که مکلف قدرت ندارد از همهی این قصابیها ولو به تدریج استفاده کند. سیدنا الاستاد در کتاب مصباح الاصول، ج2، ص438 میفرماید: مطالبی که در بارهی شبههی غیر محصوره آمده است هیچ کدام ضابطهی صحیحی ندارد؛ بلکه میتوان گفت هر کدام یک تعبیر ذوقی است. اگر یک معنا مبتنی بر ضابطه باشد اعتبار دارد و اگر اعمال ذوق باشد برای خود شخص اعتبار دارد و برای دیگران اعتبار ندارد و ضابطه مند نیست. در آخر میفرماید: اگر کثرت اطراف تا به آنجا برسد که موجب عسر بشود یا از محل ابتلا کاملا خارج باشد به جهت کثرت نه به جهت عدم احتیاج، در این دو صورت میفرماید ارتکاب بعضی از اطراف جایز است؛ ولی این اوصاف و عارضهها ضابطه نیست؛ بلکه عنوانهای جدایی است که محقق میشود و حکم خودش را دارد و اثر خودش را دارد نه این که اثر مربوط به غیر محصوره باشد.
جمع بندی:
بحثی در بارهی غیر محصوره داریم که اثر گذار است و مشهور این است که اگر شبهه غیر محصوره شود احتیاط لازم نیست، پس باید آن را تحقیق کنیم. تحقیق این است که محصوره و غیر محصوره باید از وضع لفظ و واقع عملی استفاده بشود. وضع لفظ حصر چیست؟ یعنی در احاطه و دست رس مکلف باشد. حصار یعنی در دائرهی زندگی یک فرد یا جمع باشد. حصر یعنی در دائرهی استفاده فرد و در احاطهی شخص باشد. به عبارت دیگر در دست رس قرار داشته باشد. غیر محصوره، حصر ندارد؛ یعنی خارج از دست رس است و این خارج از دست رس بودن یا در اثر کثرت است یا در اثر خروج از محل ابتلا است و یا در اثر عسر و حرج است و اینها میتوانند مصادیق برای غیر محصوره باشند. در صورتی که اطراف شبهه در دست رس نباشد در آنجا طبق نظر مشهور احتیاط واجب نیست و ارتکاب بعضی از اطراف مانعی ندارد.
نتیجه این شد که اقوال مذکور در ضمن این تفسیر مندرج است و واقعیت عمل هم همین است. شارع مکلف نمیکند کسی را به عملی که به آن دست رسی نداشته باشد و بعید نیست که تکلیف از سنخ تکلیف به ما لا یطاق بشود.
فرق بین متباینین و مرتبطین:
شبهه یا بین متباینین است یا بین ارتباطیین. اولی این است که فردی صد هزار تومان مدیون است و شک دارد که این دین طلب زید است یا از عمر. این شبهه از قبیل دوران امر بین متباینین است. اگر این فرد مدیون به زید باشد ولی شک داشته باشد که صد هزار مدیون است یا دویست هزار، این شبهه از قبیل دوران امر بین ارتباطیین است. از اولی به استقلالیین تعبیر میشود و از دومی به شبههی اقل و اکثر تعبیر میگردد.