< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید کاظم مصطفوی

1400/10/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: حجیت امارات/حجیت قول لغوی /حجیت قول لغوی از منظر شیخ انصاری و محقق خراسانی

 

حجیت قول لغوی:

بحث حجیت امارات به جاهای دقیق تری می‌رسد. از بحث حجیت ظاهر کتاب فارغ شدیم و رسیدیم به بحث از حجیت قول لغوی که یکی از بحث های محل ابتلا است و جزء بحوث امارات به حساب می‌آید.

شیخ انصاری در باره‌ی اعتبار قول لغوی بعد از بیان مقدمات، می‌فرماید: برای اعتبار قول لغوی استدلال‌هایی شده است که خلاصه‌ی آن از این قرار است:

اولین مطلب این است که قائلین به حجیت قول لغوی، استدلال کرده اند به اتفاق عقلاء و اتفاق علماء بر اعتماد به قول لغوی تا به آنجا که اگر گروهی از محققین، مباحثه و مجادله‌ی داشته باشند، اگر برخی به قول لغوی استناد کند، مطلب به اثبات می‌رسد و در مقام احتجاج هم، قول لغوی می‌تواند مستند باشد.

علاوه بر آن، سید علم الهدی اجماع اعلام کرده است که اعتماد به قول لغوی مورد اجماع است. اجماع سید، سید اجماعات است و از اعتبار خود سید، اجماع بهره می‌برد.

این ادله‌ی که گفته شد، به طور کل اتفاق و اجماع است. شیخ انصاری می‌فرماید اتفاق قابل انکار نیست و چنین اتفاقی به طور اجمال وجود دارد؛ یعنی مراجعه به اهل لغت در جهت به دست آوردن معنای لفظی، اعم از لفظ کتاب و سنت. آنچه که در این ارتباط دیده می‌شود این است که اتفاق قدر متیقن دارد و آن عبارت است از این که مراجعه و اعتماد به قول لغوی درست است و مورد اتفاق، در صورت توفر شروط و فراهم شدن شروط و آن شروط عبارت است از تعدد و عدالت که در حقیقت شروط شهادت می‌شود. بنابراین قول لغوی که اعتبار دارد قدر متیقنش به نحو شهادت است که باید دارای شرایط شهادت باشد نه مطلقا؛ اما اگر احیانا از قول لغوی علم حاصل شود؛ چنانکه در إخبارها با قرائنی یا کیفیت خاصی از یک إخبار علم به دست می‌آید، در این صورت، قول لغوی واحدی می‌تواند حجیت داشته باشد و هیمن طور در مواردی که کلمه بار فقهی ندارد و کلماتی است متعارف در ادب و بیان، نقش بیان و معرفت لغت لازم دارد، اگر اهل لغت، یک کلمه را معنا کند، آنجا هم اعتماد مانعی ندارد و اشکالی در کار نست.

بعد از این شرح، اشکال و جوابی دارد:

اشکال این است که اگر بگوییم اهل لغت یا قول اهل لغت، اعتبار ندارد، مسائل شرعی و احکام ارتباط دارد به لغت شناسی و مشکلی پیش می‌آید که به احکام تسرّی پیدا می‌کند و فهم احکام به مشکل بر می‌خورد؛ بنابراین، اگر بگوییم که قول لغوی اعتبار ندارد، انسداد باب علم به احکام به وجود می‌آید، پس باید ملتزم شد که قول لغوی اعتبار دارد.

در جواب می‌فرماید: این اشکال وارد نیست؛ برای این که آن الفاظی که مربوط به احکام است، علی الاغلب از عرف اهل لسان استفاده می‌شود، معانی معلوم است و جاهایی که نتوانیم ابتداءًا معنای یک کلمه‌ی مربوط به احکام را بفهمیم، به تبادر مراجعه می‌کنیم یا جایی اگر شک در وجود قرینه داشته باشیم، به وسیله‌ی اصل عدم قرینه، معنای حقیقی و معنای درست کلمه را به دست می‌آوریم؛ بنابراین در موارد نادر، از طریق تبادر و اصالة عدم قرینه، می‌توانیم معنا را به دست آوریم، این مقدار احتیاج، دلیل نمی‌شود برای اعتبار قول لغوی.

شیخ انصاری تحت عنوان کلمه «الانصاف» اظهار نظر می‌کند. بعد از بیان این استدلال می‌فرماید: انصاف این است که حاجت به قول لغوی «ان مورد الحاجة إلى قول اللغويين أكثر من أن يحصى[1] » بسیار موارد زیادی است که در فقه احتیاج به قول لغوی وجود دارد؛ مثل کلمه وطن و مفازة، تمر و فاکهة، کنز و معدن، غوص، این ها متعلقات احکام اند و معنای آن را باید از لغت به دست آورد.

بعد می‌فرماید با توجه به این احتاجات کثیر، «مع الاتفاقات المستفيضة كاف في المطلب[2] » این احتیاجات زیاد که در حد زیادی وجود دارد، برای اثبات مطلب کفایت می‌کند که به قول لغوی می‌شود اعتماد کرد و به آن مراجعه کرد.

آخرین نکته در ضمن استدلال این است که رأی ایشان اعتماد به قول لغوی می‌باشد و دلیل آن کثرت احتیاج و اتفاقاتی است که در حد استفاضه وجود دارد.

رأی و نظر محقق خراسانی:

ایشان می‌فرماید: حجیت ظاهر که ثابت است و چیزی که ظهورش ثابت نباشد یا مدرک معتبر شرعی نداشته باشد از اعتبار برخوردار نیست. پس از این مقدمه، اعلام می‌کند که حجیت قول لغوی مورد بحث است. در این رابطه، استدلال شده است به اتفاق علماء؛ بلکه اتفاق عقلاء. این اتفاق همان اتفاق و همان سبک و سیاقی است که شیخ انصاری فرمودند. همه‌ی عقلاء که اهل یک لغت باشند، به لغت نامه در جهت فهم معنایی از لفظی، مراجعه می‌کنند.

بعد می‌فرماید: این استدلال کامل نیست برای این که این اتفاق، اولا دلیل لبّی است و اطلاق ندارد و قدر متیقنی دارد که باید به آن اخذ شود و آن قدر متیقن، همان شرایطی است که در باره‌ی شهادت گفته می‌شود. اهل لغت اگر متعدد باشند و عادل باشند، قول شان اعتبار دارد؛ ولی تمامی لغویین واجد این شرایط نیستند. این شرایط در مراجعه به اهل لغت اصلا مورد توجه نیست.

بعد می‌فرماید: اگر اجماع اعلام شود، اجماع محصل نیست و منقول است و اجماع منقول از اعتبار برخوردار نخواهد بود.

بعد می‌فرماید: این اجماع مدرکی هم هست و مدرک آن مراجعه‌ی به اهل خبره است. عمدتا مراجعه‌ی به قول لغوی؛ مثل مراجعه به اهل فنّ و صنعت است که از باب مراجعه به اهل خبره می‌باشد و این اهل خبره، قدر متیقن می‌طلبد و مقدر متیقن از اعتبار قول اهل خبره، این است که برای مراجعین به اهل خبره، وثوق و اطمینان حاصل شود. به یک فرد اهل خبره مراجعه کردن و فقط اظهار نظر اهل خبره کافی نیست و باید موجب وثوق و اطمینان شود و مراجعه به اهل لغت از اطلاق ساقط است.

آنگاه می‌فرماید: علاوه بر آن، لغویین اهل خبره نیستند؛ برای این که ما می‌خواهیم معنای الفاظ را بفهمیم، یک لغت را اگر در کتاب و سنت ببینیم و به معنای آن آشنا نباشیم، از اهل لغت و لغویین استفاده کنیم؛ ولی آنان در این جهت نیستند، بلکه سعی و اهتمام آنان این است که موارد استعمالات الفاظ را تتبّع کنند و فراهم سازند. خبرویت آن‌ها در باره‌ی استعمال الفاظ به معانی است، نه در جهت اثبات معنای واقعی و صحیح برای لفظ و آنچه برای ما هدف بحث به حساب می‌آید، این است که ما معنای واقعی و حقیقی الفاظ را بفهمیم که از طرف اهل خبره، چنین چیزی استفاده نمی‌شود.

در پایان این قسمت از بحث می‌فرماید: قول لغوی تا واجد شرایط شهادت نباشد یا موجب وثوق نشود، اصلاً دلیلی بر اعتبار ندارد.

اگر گفته شود که اهل لغت که قولش اعتبار نداشته باشد، پس لغت و لغویین و اهل لغت کاملا از دایره خارج می‌شود و این مطلبی نیست که با واقعیت تطبیق کند. در ادب و ادبیات از صرف و نحو تا بیان و بدیع، لغویین و لغت نامه‌ها نقش و جایگاه دارند و با این شرح شما، آنان از اعتبار خارج می‌شوند.

در جواب می‌فرماید: این اشکال وارد نیست؛ برای این که اهل لغت، فایده‌ی هم دارد، در عین حالی که اعتبارش به طور کامل ثابت نیست، خالی از فایده هم نیست، فایده اش این است که اگر از قول او قطع حاصل شود، در آنجا می‌توانیم از قول لغوی بهره بگیریم و بگوییم، بر اساس قول لغوی، این لفظ، این معنا را دارد یا از قول لغوی قطع به ظهور لفظ پیدا شود، آنجا هم می‌توانیم از لغت نامه استفاده کنیم.

اگر گفته شود اهل لغت که معنایی را برای یک لفظ بیان می‌کند، معنای اول آن، معنای صحیح و درست است و معانی دوم و سومی که برای آن ذکر می‌کند، موارد استعمالات است و اولین مورد، معنای واقعی لفظ می‌شود؛ لذا در بیان اهل لغت، باید با دقت و با راه و رسم خاصی مراجعه کنیم و از این طریق معنای حقیقی، به دست می‌آید.

در جواب گفته می‌شود که این مطلب، اولاً یک ادعا است و دلیل نداریم و لغویین هم اجماع یا یک قاعده‌ی مجمع علیها ندارند بر این که اولین معنای لفظ، معنای حقیقی آن باشد.

ثانیاً معنای اول، معارض می‌شود با معنای مشترک؛ یعنی چند تا معنا که برای یک لفظ ذکر شده است، در حقیقت یک تعارضی است، گفته می‌شود که منظور از این لفظ، معنای حقیقی آن همین یک معنا است یا چند معنای که ذکر می‌شود مشترکاً، تعارض بین اختصاص لفظ به یک معنا و داشتن لفظ معانی متعدد به نحو اشتراک. در صورتی که تعارض وجود داشته باشد، ما دلیلی بر ترجیح نداریم؛ لذا این ادعا که معنای اول در لغت نامه‌ها، معنای حقیقی است، بر می‌گردد به یک حدس و استحسان و اعمال ذوق و بیش از آن چیزی نیست و حجیت و اعتباری نخواهد داشت.

در نتیجه مراجعه به اهل لغت، در حقیقت محدود است به آنجایی که شرایط شهادت را داشته باشد و یا موجب علم و اطمینان و وثوق شود و اگر نه، دلیل ندراد.

اگر گفتیم که اتفاق دلیل است، جواب این شد که اتفاق دلیل لبّی است و حمل بر قدر متیقن می‌شود و دلیلیت آن تا این حدّ است نه بیشتر از آن.

بعد به بیان حاجت و احتیاجات اشاره می‌کند: شیخ گفت احتیاجات زیادی در مراجعه به قول لغوی وجود دارد.

محقق خراسانی می‌فرماید: این فرمایش شیخ، قابل التزام نیست؛ برای این که ما در احکام شرع، مشکلی به نام لغات و کلمات زیادی که باید از لغت نامه‌ها استفاده شود، نداریم و اگر هم کلماتی را از لغت نامه‌ها استفاده کرده باشیم، جاهایی است که مورد اتفاق اهل لغت است و برمی‌گردد به معنای عرفی که عرف اهل لغت، یک معنا را برای مورد خاصی در نظر می‌گیرند. بنابراین؛ متعلقات احکام معلوم است یا از طریق عرف یا از طریق اتفاق اهل لغت و جایی که اهل لغت اختلاف داشته باشد یا قول لغوی واحد باشد، جا و زمینه برای احتیاط وجود دارد و احتیاط در موارد اندکی، به مشکل بر نمی‌خورد.

بنابراین با شرحی که داده شد، نه دلیل بر اعبتار قول لغوی وجود دارد و نه اشکالی بر عدم اعتبار، در کار می‌باشد و در نتیجه قول لغوی به طور مطلق از اعتبار برخوردار نمی‌باشد.

در تحقیق خواهد آمد که خود این دو بزرگوار از لغت نامه‌ها زیاد استفاده کرده اند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo