< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

97/02/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: سبب جنابت

درباره سبب جنابت بحث می کردیم. رسیدیم به اینجا که اگر منی خارج بشود خود منی یا آنچه در حکم منی است که رطوبت مشتبه خارج از مجرا قبل از استبراء به بول باشد موجب جنابت است.

 

در جنابت فرق ندارد منی از مخرج معتاد خارج شود یا غیر معتاد

بعد می فرماید: «و لا فرق بین خروجه من المخرج المعتاد او غیره» می فرماید فرق نمی کند که این منی که خارج بشود از مخرج معتاد خارج بشود یا غیر مخرج معتاد، در مخرج غیر معتاد سیدنا مثالی زده است مثلاً یک شکافی قبل از مخرج فرض کنیم که وجود داشته باشد که عروه است و ریزنگری های عروه، اگر از آن سوراخ قبل از مخرج اصلی برسد منی خارج شد طبیعتاً سبب جنابت است. چون خروج منی یا امناء صدق بکند. اما سیدنا الاستاد قدس الله نفسه الزکیه مسئله را بحث می کند و در ضمن بحث می فرماید: اگر منی توسط آلات طبیه خارج بشود که جزء مسائل مستحدثه است توسط ابزار پزشکی منی خارج بشود این خروج منی موجب جنابت نیست.[1] مثلا برای آزمایش و برای تلقیح اگر دستگاه را وارد از مخرج برود در آن محل سکونت منی، در آن جایگاه اصلی منی آنجا که منی متکوّن است قطره ای ذراتی را بردارد بیاورد بیرون ولو از مجرا، این خروج را می فرماید موجب جنابت نمی شود. برای اینکه امناء صدق نمی کند و طبیعتاً علائم خروج منی هم که دفق و شهوت باشد هم وجود ندارد. روی این حساب دلیلی برای تحقق جنابت در این مورد وجود ندارد.

 

اما تحقیق

اما تحقیق این است که اگر ما در بحث مان چنانکه تا به اینجا رسیدیم دو چیز بود: 1. خروج منی به عنوان خروج منی، 2. خروج رطوبت مشتبه منتها با صفات، بنابراین اگر گفتیم که خروج منی چنانچه که در نصوص هم آمده است همان روایت علی بن جعفر[2] چنانکه خروج منی موضوع حکم باشد در اینجا خروج صدق می کند. پس ازکه خروج صدق بکند سببیت برای جنابت محقق خواهد شد. و علی الاقل اگر چنین اتفاقی بیافتد احوط این است که باید آثار جنابت مترتب بشود از قبیل غسل و اجتناب از محرمات جنب.

 

فرع دوم

و بعد می فرماید: «و المعتبر خروجه الی خارج البدن فلو تحرک من محله ولم یخرج لم یوجب الجنابه و ان یکون منه»[3] فرع دوم می فرماید: معتبر این است که خروج منی تا خارج بدن باشد اگر از خود محل که آنجا منی متکون است و محل تکوین منی است از آنجا حرکت کند ولی بیرون نریزد خارج نشود موجب جنابت نمی شود. چون امناء صدق نمی کند و انزال محقق نشده است. تا به اینجا معلوم اما مطلبی است قابل ذکر و آن این است که یک مقداری که از لحاظ علمی هم که مطالعه داشته باشیم این است که اگر منی از محل حرکت کند بعد در اثر عوارضی در مسیر یک توقف های مختصری داشته باشد و بعد در موقع تطهیر و خروج بول احساس نشود گفته می شود از لحاظ علمی که آن منی که از جایگاه اصلی اش حرکت کرده در مجرای قرار گرفته برنمی گردد. تجزیه هم نمی شود منتها دیگر حالت دفقش از بین می رود. بیرون می آید دیگر آن از مجرا تا خارج می شود. بنابراین اگر چنانچه منی از محل تکون خودش خارج بشود و در مجرا بیاید و حتی احساس بشود که در وسط احلیل رسیده است در اثر عوارضی خارج نشده بعدا که خارج می شود خروج همان منی است و دیگر برگشتی به محل تکون راه ندارد. بنابراین اگر چنین اتفاقی بیافتد که تحلیلاً و علمیاً تایید می شود باید احکام جنابت را بعد از آن وضعیت مترتب کرد یعنی رسیده تا مجرا بیرون نیامده بعد برود بول صورت بگیرد به طور طبیعی با بول خارج می شود و خروج منی صدق می کند و سبب جنابت محقق می شود. و این یک احتیاط بسیار جدی قریب به فتواست که باید اگر چنین حالتی پیش آمد اثار جنابت را مترتب بکند.

 

سوال: حرکت چطور اثبات می شود

پاسخ: مثلا در حالت احتلام خواب می بیند که مثلا مسائل رویت لذت و مجامعت یا امثال، بعد یک دفقی در آن محلی که خودش هم تجربه اش را دارد صورت می گیرد فکر می کند که این دفق الان آمد و انزال صورت گرفت بعد که مراجعه می کند می بیند آن دفق و حرکتی بوده است و به آخر نرسیده و خارج نشده است. بنابراین تا این حد اگر کار کشیده شد یا حرکت خود فرد احساس کند این دیگر نوعی نیست و این قاعده ندارد و این شخصی است. هر کسی خودش شخصا چنین احساسی بکند طبیعتاً اطمینان حاصل بکند به حرکت این گونه باید احتیاط بکند و طبق آن احتیاط آثار جنابت را مترتب بکند بر این گونه حالتی که برایش پیش آمده است. و چون این غسل احتیاطی است و برای نماز هم باید وضو بگیرد.

 

فرع سوم منی از خود فرد باشد

فرع سوم: «و ان یکون منه» فرع سوم که این است که منی که خارج می شود از خود فرد باشد. این نسبت به بانوان صدق می کند. منی از خودش خارج بشود نه اینکه منی که از زوجش داخل رحمش قرار گرفته بعد رفت غسل کرد غسل او تمام شد آن منی خارج شد دیگر غسل ندارد چون منی خودش نیست انزال صدق نمی کند. در این رابطه اولاً مقتضی ندارد حکم. برای اینکه پس از آنکه یقین داشته باشد که این منی که خارج می شود همان منی است که از مرد وارد رحم او شده است. از خودش نیست. در این صورت غسل ندارد. اولاً این خروج این منی انزال نیست. فرض کنید مثل یک مایع دیگری آمده است که وارد شده و بیرون می رود. مثل دارو و آب که از بیرون آمده داخل شده و خارج می شود. هیچ گونه سببیتی برای جنابت در کار نیست.

 

نصوص باب

مضافا بر اینکه مقتضی وجود ندارد و انزال صورت نگرفته است نصوصی هم در این رابطه داریم که ما را هدایت می کند که خروج منی مرد از رحم زن موجب جنابت زن نمی شود. روایت اول صحیحه سلیمان بن خالد است، محمد بن الحسن باسناده عن الحسین بن سعید که حسین بن سعید اهوازی هست از اجلاء و ثقات که توثیق خاص دارد و اسناد شیخ به این حسین بن سعید اهوازی همیشه درست است. عن عثمان که این عثمان عثمان بن عیسی هست. عثمان بن عیسی توثیق خاص ندارد اما هم در سند کامل الزیاره آمده است و هم در سند تفسیر قمی آمده است. دو توثیق عام در حد یک توثیق خاص است لذا سیدنا این روایت را صحیحه اعلام می کند. عن عبدالله بن مسکان که عبدالله بن مسکان مضافا بر توثیق از اصحاب اجماع است. عن سلیمان بن خالد که توثیق خاص دارد از شیخ و از اجلاء و ثقات و از اصحاب امام صادق است. سند کاملا درست، عن ابی عبدالله علیه السلام «قال سالته عن رجل اجنب فاغتسل قبل ان یبول فخرج منه شئ قال یعید الغسل» این نص ما دلیل شد برای همان رطوبت مشتبه قبل از استبراء به بول. که اگر شئ مشتبهی از او خارج بشود و بعد از جنابت باشد آن رطوبت مشتبه در حکم خروج منی است که دیروز حکمش را گفتم و امروز این روایت دلیل شد برای آن حکم. و بعد می فرماید: «قلت فالمراه یخرج منها شئ بعد الغسل قال لا تعید» زنی که خارج شود از آن چیزی بعد از غسل منظور از این شئ که «اجنب» در ابتداء بود «شئ من المنی» است بعد در ذیل هم شرح می دهد «قال لا تعید قلت و ما الفرق بینهما» برای مرد که بلل مشتبه بعد از جنابت و قبل از بول و بعد از غسل خارج شد غسل داشت و برای زن غسل ندارد، چه فرق می کند؟ امام می فرماید: «لان ما یخرج من المراه انما هو من ماء الرجل»[4] می گوید مراه چیزی که خارج می شود از او بعد از غسل آن همان منی رجل است نه منی خودش پس اصلا غسل ندارد و مسئولیتی به عهده او نیست. این یک حدیث، حدیث دوم و باسناده، به اسناد شیخ عن محمد بن علی بن محبوب، اسناد شیخ طوسی به محمد بن علی بن محبوب درست است. این محمد بن علی بن محبوب از اجلاء و ثقات و از اشعریون است. عن العباس، عباسی که اینجا آمده است دو تا عباس می تواند باشد هر دو در یک طبقه هستند طبقه هفتم و هر دو توثیق شیخ نجاشی دارند، 1. عباس بن عامر، 2. عباس بن علی ابی سارق. هر دو از شیخ نجاشی توثیق دارند عن العباس تا اینجا سند درست شد. عن القاسم بن عروه که این قاسم بن عروه توثیق خاص ندارد در سند کامل الزیاه هم نیامده در سند تفسیر قمی هم نیامده. این قاسم بن عروه کسی است که ابن ابی عمیر از او در کتاب وافی به سند صحیح روایت نقل می کند. ابن ابی عمیر از او روایت نقل می کند به سند صحیح. پس مروی عنه ابن ابی عمیر هست می دانیم در بین مشایخ ثلاثه که بزنطی و صفوان و ابن ابی عمیر بود، ابن ابی عمیر یک امتیازی دارد اولا آن تعداد حدیثی که چهارهزار و چهارصد و اندی حدیث دارد و ثانیاً آن شکنجه ها و زندانی های که او داده و ثالثاً شیخ نجاشی در حالات ابن ابی عمیر این جمله را دارد که ابن ابی عمیر از هر کسی که روایت نقل کند اصحاب آن مروی عنه را ثقه و معتمد می داند. پس ابن ابی عمیر در حدی است که سیدنا الاستاد که به مروی عنه صفوان و بزطنی و اصحاب اجماع هم اشکال بکنند به مروی عنه ابن ابی عمیر اشکال ندارند. لذا همین روایت را سید صحیحه می گوید، در حالی که قاسم بن عروه اصلا هیچ گونه توثیق دیگری ندارد فقط مروی عنه ابن ابی عمیر است. عن ابان که این ابان بن تغلب نیست این ابان بن عثمان است که از اصحاب اجماع است. عن عبدالرحمن بن ابی عبدالله که از اجلاء و ثقات و اصحاب امام صادق است متن تقریبا شبیه همان متنی بود که آنجا خواندیم منتها در بیان کوتاه تری. «سالت اباعبدالله علیه السلام عن المراه تغتسل من الجنابه ثم تری نطفه الرجل بعد ذلک هل علیها غسل فقال لا»[5] امام می فرماید اگر زنی نطفه یعنی منی مردی را بعد از که غسل کرده باشد ببیند خارج بشود از مخرج بول او خارج بشود غسل بر او نیست. برای اینکه این خروج منی خروج منی مرد هست که وارد شده و خارج شده است. انزال و امناء صدق نمی کند مگر اینکه خود فرد یقین کند به اختلاط.

 

تحقیق

تحقیق این است که در این مورد از لحاظ علمی شبهه اختلاط وجود دارد چون منی که وارد می شود در رحم زن با منی از طرف زن که در آن محیط اطراف وجود دارد به طور طبیعی اختلاط صورت می گیرد. و خروجش هم خالی از اختلاط نباشد. آن بحثی که ما داریم نکته ای که گفته می شود که باید آزمایشگاه ها و مختبرات علمی به ما کمک بکند یکی از موارد اینجاست که بعید می دانم منی وارد در رحم زن و خروج مجدد آن خالص باشد و بدون اختلاط، بنابراین شبهه اختلاط که وجود داشت، احوط این است که همان برنامه اجتناب از محرمات جنب احتیاطاً و غسل هم احتیاطاً انجام بشود. شما می گویید مشقت دارد، می گوییم مشقتی ندارد. نص گفته است با این خصوصیت که باید احراز بشود آن است فقط و اما اگر احتمال اختلاط بدهیم که در متن عروه آمده است یا یقین به اختلاط پیدا بکنیم باید غسل و آثار جنابت مترتب بشود. و الله هو العالم.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo