1403/11/14
بسم الله الرحمن الرحیم
توضیح اقوا و احوط در مسأله شماره یازده/أركان الصلاة /كتاب الصلاة
موضوع: كتاب الصلاة/أركان الصلاة /توضیح اقوا و احوط در مسأله شماره یازده
در مسأله شماره یازده یک اقوا و دو احوط آمده است:
سید طباطبائی یزدی میفرماید: يكفي في ذكر الركوع التسبيحة الكبرى مرة واحدةكما مر و أما الصغرى إذا اختارها فالأقوى وجوب تكرارها ثلاثا بل الأحوط و الأفضل في الكبرى أيضا التكرار ثلاثا كما أن الأحوط في مطلق الذكر غير التسبيحة أيضا الثلاث و إن كان كل واحد منه بقدر الثلاث من الصغرى و يجوز الزيادة على الثلاث و لو بقصد الخصوصية و الجزئية و الأولى أن يختم على وتر كالثلاث و الخمس و السبع و هكذا و قد سمع من الصادق ص ستون تسبيحة في ركوعه و سجوده.[1]
این اقوا در نصوص متعددی در حد استفاضه آمده است. اگر کسی بخواهد ذکر رکوع را به صورت ذکر صغیر قرار دهد، باید سه بار تکرار کند. از جمله در کتاب وسائل، باب 4 از ابواب رکوع، حدیث شماره 3، صحیحه علی بن یقطین چنین آمده:
وَ عَنْهُ عَنْ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ- كَمْ يُجْزِي فِيهِ مِنَ التَّسْبِيحِ فَقَالَ ثَلَاثَةٌ- وَ تُجْزِئُكَ وَاحِدَةٌ إِذَا أَمْكَنْتَ جَبْهَتَكَ مِنَ الْأَرْضِ.[2]
در روایت شماره هفت همین باب هم سه بار گفتن ذکر رکوع آمده است. در باب شماره پنج هم روایاتی آمده که ذکر صغیر سه بار گفته شود. مثل موثقه معاویة بن عمار:
وَ عَنْهُ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَخَفُّ مَا يَكُونُ مِنَ التَّسْبِيحِ فِي الصَّلَاةِ- قَالَ ثَلَاثُ تَسْبِيحَاتٍ مُتَرَسِّلًا- تَقُولُ سُبْحَانَ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ.[3]
پس اقوا به خاطر این نصوص است. اما احوط این است که در تسبیح کبری سه بار «سبحان ربی العظیم و بحمده» گفته شود. در حدیث شماره سه باب چهار، صحیحه علی بن یقطین چنین آمده:
وَ عَنْهُ عَنْ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ- كَمْ يُجْزِي فِيهِ مِنَ التَّسْبِيحِ فَقَالَ ثَلَاثَةٌ- وَ تُجْزِئُكَ وَاحِدَةٌ إِذَا أَمْكَنْتَ جَبْهَتَكَ مِنَ الْأَرْضِ.[4]
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ عَنْ أَبِي بَكْرٍ الْحَضْرَمِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع أَيُّ شَيْءٍ حَدُّ الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ قَالَ- تَقُولُ سُبْحَانَ رَبِّيَ الْعَظِيمِ وَ بِحَمْدِهِ ثَلَاثاً فِي الرُّكُوعِ- وَ سُبْحَانَ رَبِّيَ الْأَعْلَى وَ بِحَمْدِهِ ثَلَاثاً فِي السُّجُودِ- فَمَنْ نَقَصَ وَاحِدَةً نَقَصَ ثُلُثَ صَلَاتِهِ- وَ مَنْ نَقَصَ اثْنَتَيْنِ نَقَصَ ثُلُثَيْ صَلَاتِهِ- وَ مَنْ لَمْ يُسَبِّحْ فَلَا صَلَاةَ لَهُ.[5]
پس مستند این احوط همین حدیث شماره پنج باب چهار است.
احوط دوم: ابتدا به نظر میرسد که این احوط وجوبی باشد؛ چون فتوا ندارد؛ ولی بر اساس قرائن داخلی و خارجی این احوط هم احوط استحبابی است که اگر کسی در عوض تسبیحات ذکر دیگری گوید، هر چند آن ذکر به اندازه سه تسبیح صغیر باشد باز هم احوط این است که تکرار شود و سه بار گفته شود. گفته میشود این احوط وجهی نداشته باشد؛ ولی تحقیق این است که وجهی دارد. قرینه داخلی قاعده تبعیت است. ذکر تابع تسبیح است. اول تسبیح است و بعد ذکر که اگر تسبیح گفته نشود بدل آن ذکر گفته شود کافی است. بنابراین فریضه این است که ذکر یک بار انجام گیرد و احوط این است که سه بار تکرار شود. قرینه خارجی این است که در حدیث شماره یک باب پنج آمده:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي الصُّهْبَانِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ مِسْمَعٍ أَبِي سَيَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: يُجْزِيكَ مِنَ الْقَوْلِ فِي الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ ثَلَاثُ تَسْبِيحَاتٍ- أَوْ قَدْرُهُنَّ مُتَرَسِّلًا وَ لَيْسَ لَهُ وَ لَا كَرَامَةَ أَنْ يَقُولَ- سُبْحَ سُبْحَ سُبْحَ.[6]
مترسل یعنی متوالی. یک بار به قدر سه تا تسبیح گفته شود کافی است. احوط سه بار است.
بر اساس نصوص مکلف هر قدر بتواند رکوع و سجود را طولانی انجام دهد درست است. با استفاده از آن نصی که کثرت را در ذکر رکوع و سجود، مطلق اعلام کرده است، احوط در ذکر بدل از تسبیح وجهش مشخص و معین میشود.
وسائل، باب شش از ابواب رکوع، حدیث شماره 4، موثقه سماعه:
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الْحُسَيْنِ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ هَلْ نَزَلَ فِي الْقُرْآنِ- قَالَ نَعَمْ إِلَى أَنْ قَالَ وَ مَنْ كَانَ يَقْوَى عَلَى أَنْ يُطَوِّلَ الرُّكُوعَ وَ السُّجُودَ- فَلْيُطَوِّلْ مَا اسْتَطَاعَ يَكُونُ ذَلِكَ فِي تَسْبِيحِ اللَّهِ وَ تَحْمِيدِهِ- وَ تَمْجِيدِهِ وَ الدُّعَاءِ وَ التَّضَرُّعِ- فَإِنَّ أَقْرَبَ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ إِلَى رَبِّهِ وَ هُوَ سَاجِدٌ- فَأَمَّا الْإِمَامُ فَإِنَّهُ إِذَا قَامَ بِالنَّاسِ فَلَا يَنْبَغِي أَنْ يُطَوِّلَ بِهِمْ- فَإِنَّ فِي النَّاسِ الضَّعِيفَ وَ مَنْ لَهُ الْحَاجَةُ- فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ إِذَا صَلَّى بِالنَّاسِ خَفَّ بِهِمْ.[7]
از این متن استفاده میشود که کسی که قوت دارد تسبیح و تمجید و دعا و تضرع را ادامه دهد. بر اساس این نصی که دلالت دارد بر جواز کثرت و بر اساس آن صحیحه مسمع ابی سیار که مره واحد مجزی است، این احوط هم احوط استحبابی میشود.
در ادامه سید یزدی میفرماید:
و يجوز الزيادة على الثلاث و لو بقصد الخصوصية و الجزئية و الأولى أن يختم على وتر كالثلاث و الخمس و السبع و هكذا و قد سمع من الصادق ص ستون تسبيحة في ركوعه و سجوده.[8]
میفرماید بر سه بار تسبیح اگر اضافه کند، اشکالی ندارد. مستند ما در این رابطه صحیحه ابان تغلب است:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ هُوَ يُصَلِّي- فَعَدَدْتُ لَهُ فِي الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ سِتِّينَ تَسْبِيحَةً.[9]
ابان از اصحاب امام صادق (ع) است و میگوید دیدم که امام (ع) تسبیح را شصت بار تکرار کردند.
از این حدیث استفاده میشود که زیادتی ذکر در رکوع و سجود جا دارد و در موثقه سماعه هم آمده بود.
از طرف دیگر در متن ما و در نصوص آمده است که تکرار شود سه بار، پنج بار و هفت بار. شرح و سند آن بیان شد و گفته شد که اذکار به صورت فرد باشد نه زوج. در باب 31 از ابواب وضو، حدیث 2 آمده که «إن الله وتر ، يحب الوتر».[10] این حدیث مستند یا مؤید است.
در حدیث معتبر و صحیحه ابان ستین آمده است و آن وتر نیست؛ بلکه زوج است. در پاسخ شهید در کتاب ذکری، ج3، ص376 میفرماید: صحیحه ابان با این فتوایی که گفته شد، منافاتی ندارد.
برخی از اساطین وجه فتوای شهید را این گونه بیان کرده که ابان شنیده و ممکن است یکی را نشنیده باشد. شهید فقط گفته روایت ستین با سایر روایات منافات ندارد. آنچه از کلام شهید فهمیده میشود که تا کمتر از ده در کلام فقهاء آمده و اگر کسی بیش تر از آن بگوید منافات ندارد و وتر در این محدوده کمتر از ده است.
خصوصیت و جزئیت در کلام سید عطف تفسیری است که اختصاص دادن به عنوان جزئیت درست است. برای این که در نصوص آمده افضل همان موثقه سماعه و صحیحه ابان است که کثرت را تجویز کرده است و افضل هم گفته است. این زیادتی در تسبیحات به طور خاص جزء اذکار رکوع میشود. به قصد خصوصیت و جزئیت یعنی این که وظیفه شرعی ما و جزء افعال صلاة همین اذکاری است که بیشتر از سه تا گفته میشود. اما سیدنا الاستاد اشکالی دارد که میگوید جزئیت یک مطلبی است که باید مورد دقت قرار گیرد. سیدنا در کتاب مستند عروه، ج15، ص55 میفرماید: در صلاة واجب اجزاء مستحبه جزء اصلی برای نماز نیست. اجزاء مستبحه ظرفش فعل واجب است، نه این که جزء فعل واجب باشد تا ترکیب بین واجب و مستحب عمل بیاید و اشکال شود که مستحبات را واجب نیت نمیکنیم. در ابتدا واجبات اجمالا قصد میشود و مستحبات در مورد خودش به عنوان یک عمل مستحبی قصد میشود و ترکیب در این حد اشکال ندراد.
شاید نظر سید طباطبائی یزدی این باشد که زیادتی اذکار به قصد خصوصیت و جزیئت عطف تفسیری است و اشکالی ندارد. مستند زیادتی ذکر روایات است و آن وقت وظیفه مقرره در حال صلاة میشود. وظیفه مقرره که شد، خصوصیت دارد؛ یعنی آن اذکار و تسبیحات خاصی که در نصوص آمده و جزء افعال صلاة هم به حساب میآید و نوافل جزء افعال صلاة خواهد بود.