1403/10/29
بسم الله الرحمن الرحیم
تبدیل رکوع در صورت عدم تمکن از انحناء/أركان الصلاة /كتاب الصلاة
موضوع: كتاب الصلاة/أركان الصلاة /تبدیل رکوع در صورت عدم تمکن از انحناء
مسأله شماره دو:
2 مسألة إذا لم يتمكن من الانحناء على الوجه المذكورو لو بالاعتماد على شيء أتى بالقدر الممكن و لا ينتقل إلى الجلوس و إن تمكن من الركوع منه و إن لم يتمكن من الانحناء أصلا و تمكن منه جالسا أتى به جالسا و الأحوط صلاة أخرى بالإيماء قائما و إن لم يتمكن منه جالسا أيضا أو ماله و هو قائم برأسه إن أمكن و إلا فبالعينين تغميضا له و فتحا للرفع منه و إن لم يتمكن من ذلك أيضا نواه بقلبه و أتى بالذكر الواجب.[1]
در صورت عدم تمکن از رکوع کامل، سید یزدی صوری را بیان فرموده اند. به طور عمده اصل مطلب به این صورت است که اگر مکلف قدرت بر انجام رکوع به صورت کامل نداشته باشد، در حدی که انحناء در حد رسیدن دست به زانو برایش ممکن نباشد، به هر اندازهی که انحناء ممکن باشد، رکوع را انجام دهد. برای این که بدلیت در کار است. در این رابطه که اگر رکوع کامل متعذر باشد، به مرحله ممکن باید مبادرت به عمل آید. این حکم علی الاجمال مورد اجماع است که شیخ فرموده و گفتیم محقق حلی در معتبر در این رابطه اجماع بیان کرده است.
محقق حلی در کتاب شرایع، ج1، ص85 میفرماید: «و ان عجز اصلا اقتصر علی الایماء»[2] اگر مکلفی عاجز از انحناء باشد به طور کل، حتی با اعتماد و تکیه کردن بر چیزی یا کسی، بر ایماء اکتفا کند.
صاحب جواهر در کتاب جواهر، ج10، ص80 در جهت بیان مستند و مدرک این حکم، میفرماید: «وعلى كل حال فان عجز عن الانحناء أصلا ولو باعتماد ونحوه اقتصر على الإيماء بلا خلاف ، بل في المعتبر أن عليه إجماع العلماء كافة ، وقد قال الكرخي للصادق عليهالسلام : رجل شيخ لا يستطيع القيام إلى الخلاء ولا يمكنه الركوع والسجود فقال له : ليؤم برأسه إيماء.»[3]
در این رابطه، مستند ما برای این حکم تکلیف در حد مقدور است که محقق حلی در کتاب معتبر، ج2، ص193 میفرماید: برای مکلفی که عاجز است اگر انحناء کامل مورد طلب قرار گیرد تکلیف بمالایطاق است و آنچه که متعین است این است که به اندازه مقدور را انجام دهد. علاوه بر این که گفته میشود مقتضای اطلاق ادلهی رکوع که در نماز واجب است، در حدی است که ممکن باشد و بر هر مکلفی به اندازهی توان و قدرت، رکوع واجب خواهد بود.
قاعده معروف «الصلاة لاتترک بحال» در بارهی رکوع هم قابل تطبیق است که صلاة اگر در وضعیت اختیاری اجزاء و افعال آن انجام نگیرد و ممکن نباشد، هر مقداری که ممکن باشد باید انجام گیرد، تا میرسد به غرقی که با یک ایماء صلاة را انجام دهد. علاوه بر این که فقیه همدانی در کتاب مصباح الفقیه، ج12، ص414 میفرماید: در این مورد میتوان به قاعده میسور تمسک کرد. جا برای قاعده میسور آماده است. مدار در قاعده میسور این است که متعلق در تکلیف دارای مراتب باشد و مرتبهی میسور و مأتی به در عرف مأتی به مصداق آن عمل مرکب باشد و لو مسامحتا. بر اساس این توضیحی که در بارهی بیان مدار در قاعده میسور گفته شد، انحناء از واضح ترین موارد قاعده میسور و از کامل ترین مجاری میسور، انحناء مقدور در صورت عدم تمکن از انحناء کامل در رکوع است؛ لذا مکلف در حد خودش که بتواند آنچه که قدرتش ایجاب میکند، انحناء با قصد رکوع انجام دهد در حقیقت مصداق رکوع است عرفا.
براساس این مستنداتی که گفته شد مثل قواعد، اطلاق و نصوص مثل نص کرخی و نصوص دیگری داریم در ابواب قیام که وظیفه عاجز را بیان کرده است. از جمله حدیث شماره یک باب یک از ابواب قیام، معتبره ابی حمزه:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ- قَالَ الصَّحِيحُ يُصَلِّي قَائِماً وَ قُعُوداً الْمَرِيضُ يُصَلِّي جَالِساً وَ عَلَى جُنُوبِهِمْ الَّذِي يَكُونُ أَضْعَفَ مِنَ الْمَرِيضِ الَّذِي يُصَلِّي جَالِساً.[4]
این ابی حمزه اگر بطانی هم باشد اشکالی ندارد؛ برای این که سند کاملا درست است و ابن محبوب از اصحاب اجماع است و ابی حمزه مروی عنه او است. مروی عنه بلاواسطه اصحاب اجماع اعتبار دارد و اگر نه کل قاعده اصحاب اجماع از بین میرود.
در این روایات سلسه عجزه را بیان میکند که حالت نشسته، خوابیده و ... است. اصل مطلب که رکوع اختیاری ممکن نباشد و در حد ممکن باید انجام گیرد. بر اساس این وجوه برای ما ثابت شد و هیچ شبههی در این رابطه وجود ندارد.
اما سیدنا الاستاد در کتاب مستند عروه، ج15، ص28 – 33 متنی که در عروه آمده است را مورد ملاحظه قرار میدهد. خذ الغایات و اترک المبادی. بر قاعده میسور اشکال صغروی و کبروی دارد. به حدیث کرخی هم استناد نمیکند. میفرماید: صوری که در این مسأله تصویر میشود، در همهی آن وظیفهی مکلف اگر توان بر انجام رکوع حالت اختیاری را نداشته باشد، وظیفه اش ایماء است بر اساس بدلیتی که در نصوص آمده است و بدل از رکوع اختیاری ایماء خواهد بود. رکوع در حال جلوس یا در حد خم شدن اندکی، مورد نص و قاعده قرار ندارد. رکوع حالت اختیاری که ناممکن باشد از رکوع در حال جلوس و انحناء ناقص تمکن داشته باشد هیچ کدام دلیل ندارد. بعد از متعذر بودن انحناء کامل، ایماء جای آن میآید.
اولا این ادلهی که گفته شد هیچ کدام قابل اعتماد و التزام نیست. ثانیا در صفحه 33 میفرماید: در باب قیام روایاتی داریم که وظیفه را تعیین میکند.
باب اول از ابواب قیام، حدیث شماره دو، صحیحه حلبی:
وَ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَرِيضِ إِذَا لَمْ يَسْتَطِعِ الْقِيَامَ وَ السُّجُودَ- قَالَ يُومِئُ بِرَأْسِهِ إِيمَاءً- وَ أَنْ يَضَعَ جَبْهَتَهُ عَلَى الْأَرْضِ أَحَبُّ إِلَيَّ.[5]
طبق این روایت هر جزئی مثل رکوع و سجود که در حالت اختیاری ممکن نباشد با ایماء انجام دهد.
وسائل، باب یک از ابواب قیام، حدیث شش:
وَ بِالْإِسْنَادِ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَكُونُ فِي عَيْنَيْهِ الْمَاءُ- فَيُنْتَزَعُ الْمَاءُ مِنْهَا فَيَسْتَلْقِي عَلَى ظَهْرِهِ الْأَيَّامَ الْكَثِيرَةَ- أَرْبَعِينَ يَوْماً أَوْ أَقَلَّ أَوْ أَكْثَرَ- فَيَمْتَنِعُ مِنَ الصَّلَاةِ الْأَيَّامَ وَ هُوَ عَلَى حَالِهِ- فَقَالَ لَا بَأْسَ بِذَلِكَ وَ لَيْسَ شَيْءٌ مِمَّا حَرَّمَ اللَّهُ- إِلَّا وَ قَدْ أَحَلَّهُ لِمَنِ اضْطُرَّ إِلَيْهِ.[6]
در ذیل این روایت نصی است که قاعده ثانویه را برای مکلف مضطر بیان میکند و میفرماید: لا بأس بذلک یعنی افعال صلاة را با ایماء انجام دهد. چیزی نیست که خداوند آن را حرام کرده باشد مگر این که در حال اضطرار آن را حلال کرده است.
سیدنا الاستاد میفرماید: روایت شماره ده این باب که موثقه عمار است بر این مطلب دلالت دارد؛ یعنی بدل از عمل اختیاری نسبت به اجزاء صلاة ایماء اعلام شده است.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقٍ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْمَرِيضُ إِذَا لَمْ يَقْدِرْ أَنْ يُصَلِّيَ قَاعِداً- كَيْفَ قَدَرَ صَلَّى إِمَّا أَنْ يُوَجَّهَ فَيُومِئُ إِيمَاءً- وَ قَالَ يُوَجَّهُ كَمَا يُوَجَّهُ الرَّجُلُ فِي لَحْدِهِ- وَ يَنَامُ عَلَى جَانِبِهِ الْأَيْمَنِ ثُمَّ يُومِئُ بِالصَّلَاةِ- فَإِنْ لَمْ يَقْدِرْ أَنْ يَنَامَ عَلَى جَنْبِهِ الْأَيْمَنِ- فَكَيْفَ مَا قَدَرَ فَإِنَّهُ لَهُ جَائِزٌ- وَ لْيَسْتَقْبِلْ بِوَجْهِهِ الْقِبْلَةَ ثُمَّ يُومِئُ بِالصَّلَاةِ إِيمَاءً.[7]
سیدنا الاستاد میفرماید: تمام این صوری که در مسأله شماره دو آمده همه یک حکم دارد و آن این است که اگر رکوع اختیاری ممکن نباشد به ایماء اکتفا کند بر اساس قاعده بدلیت برگرفته از نصوص معتبر.
در آخر میفرماید: آنچه که در متن عروه آمده که اگر کسی به طور کامل رکوع انجام داده نتواند به هر مقداری که میتواند خم شود، به عنوان احتیاط، عمل حسن و کار خوبی است.
تحقیق این است که سید بر اساس استناد به ادله، ایماء را بدل اعلام میکند و بر اساس احتیاط فتوای متن را تأیید میکند. خذ الغایات و اترک المبادی.