« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

1403/09/21

بسم الله الرحمن الرحیم

جهر به بسمله/واجبات الصلاة /كتاب الصلاة

 

موضوع: كتاب الصلاة/واجبات الصلاة /جهر به بسمله

 

بحث در باره‌ی مستحبات قرائت:

مورد اول از مستحبات قرائت گفته شد که عبارت بود از ذکر استعاذه قبل از قرائت. رسیدیم به مورد دوم. سید طباطبائی یزدی می‌فرماید: الثاني الجهر بالبسملة في الإخفاتية و كذا في الركعتين الأخيرتين إن قرأ الحمد بل و كذا في القراءة خلف الإمام حتى في الجهرية و أما في الجهرية فيجب الإجهار بها على الإمام و المنفرد.

از مستحبات قرائت جهر به بسمله در نمازهای اخفاتی است؛ اما در نمازهای جهریه واجب است که بسمله به جهر خوانده شود. استحباب در نمازهای اخفاتی مستنداتی دارد به شرح ذیل:

شیخ طائفه در خلاف، ج1، ص331 می‌فرماید: جهر به بسمله در نمازهای اخفاتی مستحب است. «فان كانت الصلاة لا يجهر فيها استحب أن يجهر ببسم الله الرحمن الرحيم ... دليلنا: إجماع الفرقة، فإنهم لا يختلفون في ذلك. روى صفوان ...»[1]

محقق حلی در کتاب شرایع می‌فرماید: «و من المسنون جهر البسملة فی الاخفاتیة[2]

علامه حلی در کتاب تذکرة، ج3، ص152 می‌فرماید: «ويستحب في مواضع الإخفات في أول الحمد وأول السورة عند علمائنا[3] یعنی مورد اجماع است.

شهید در کتاب ذکری می‌فرماید: جهر به بسمله که مستحب است «فلان المشهور من شعار الشيعة الجهر بالبسملة[4] شعار شیعه این است که جهر به بسمله داشته باشد. از ابن ابی عقیل نقل شده است که فرموده: «تواترت الأخبار أن لا تقیة فی الجهر بالبسملة[5]

از لحاظ اقوال و اجماعات مسأله به همین صورتی است که بیان شد؛ اما از منظر نصوص در کتاب وسائل، باب 21 از ابواب قرائت در صلاة، صحیحه صفوان بن جمال است که محقق حلی در معتبر، ج2، ص181 به آن استناد کرده است و فرموده جهر به بسمله مستحب است بر اساس روایتی که از صفوان بن جمال به سند صحیح نقل شده است. متن روایت به این صورت است:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَالَ: صَلَّيْتُ خَلْفَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَيَّاماً- فَكَانَ إِذَا كَانَتْ صَلَاةٌ لَا يُجْهَرُ فِيهَا- جَهَرَ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ- وَ كَانَ يَجْهَرُ فِي السُّورَتَيْنِ جَمِيعاً.[6]

صفوان می‌گوید دیدم امام صادق (ع) را در موقع نماز که در صلاة اخفاتیه بسمله را با جهر در هر دو سوره قرائت می‌کرد. هم در حمد و هم در سوره‌ی بعد از آن.

روایت دوم این باب به این صورت است:

وَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْكُوفِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ هَارُونَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ لِي كَتَمُوا بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ- فَنِعْمَ وَ اللَّهِ الْأَسْمَاءُ كَتَمُوهَا- كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا دَخَلَ إِلَى مَنْزِلِهِ- وَ اجْتَمَعَتْ عَلَيْهِ قُرَيْشٌ- يَجْهَرُ‌ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ يَرْفَعُ بِهَا صَوْتَهُ- فَتُوَلِّي قُرَيْشٌ فِرَاراً فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي ذَلِكَ وَ إِذٰا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ- وَلَّوْا عَلىٰ أَدْبٰارِهِمْ نُفُوراً[7]

نکته اخلاقی این است که انسان وقتی وارد خانه اش می‌شود بسمله را بگوید. از این جهر خواندن پیامبر (ص) در هر موقعی همان مطلب شهید استفاده می‌شود که جهر به بسمله شعار شیعه است.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ (عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ) عَنْ عَبْدِ الصَّمَدِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ قَالَ: صَلَّيْتُ خَلْفَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَتَعَوَّذَ بِإِجْهَارٍ- ثُمَّ جَهَرَ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ.[8]

در باب 11 از ابواب قرائت در صلاة، صحیحه دیگر صفوان چنین است:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ صَفْوَانَ قَالَ: صَلَّيْتُ خَلْفَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَيَّاماً- فَكَانَ يَقْرَأُ فِي فَاتِحَةِ الْكِتَابِ بِ‌ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ- فَإِذَا كَانَتْ صَلَاةٌ لَا يُجْهَرُ فِيهَا بِالْقِرَاءَةِ- جَهَرَ بِ‌ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ أَخْفَى مَا سِوَى ذَلِكَ.[9]

دو صحیحه از صفوان با اندک اختلافی در متن است. دو روایت دیگر در باب 8 از ابواب تکبیرة الاحرام آمده است. پس از لحاظ مستند روایی مطلب کامل است. در مجموع چهار روایت در باره‌ی جهر به بسمله با اجماعاتی که گفته شد، جایی برای اشکال و شبهه باقی نخواهد گذاشت که جهر به بسمله جزء احکام مستحبی در قرائت است.

در این مسأله سید طباطبائی فرموده جهر به بسمله شود حتی در صورتی که فرد مأموم باشد و اقتدا به امامی کرده که در رکعت سوم حمد را می‌خواند و بسمله آن را با جهر بخواند. مستند آن همان نصوص و صحیحه صفوان و دیگر روایاتی است که به عنوان مؤید بیان شد. در روایتی آمده که امام رضا (ع) به مأمون نوشت بسمله را در نماز با جهر بخوان و در کتاب عیون چنین نقل شده است: «وَ الْإِجْهَارُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ* فِي‌ جَمِيعِ‌ الصَّلَوَاتِ‌ سُنَّة.»[10]

فاضل هندی در کشف اللثام این روایت را مورد استناد قرار داده است. پس نصوص در حد تواتر اگر نباشد، در حد استفاضه قطعا است. اجماعات هم گفته شد و آن مستند دیگری است. پس نص و اجماع می‌گوید جهر به بسمله از مستحبات است. چون مستندات در حد بالایی است، پس این مطلب مستحب مؤکد است.

سؤال اول در باره‌ی امام و مأموم است که سیدنا الاستاد در کتاب مستند عروه، ج14، ص486 می‌فرماید: این حکمی که در انتهای این مسأله آمده که مأموم هم باید جهر به بسمله داشته باشد، نه تنها مستحب است؛ بلکه جهر به آن مورد اشکال است؛ برای این که این نصوص بر اطلاق خودش باقی است؛ اما تقییدی هم وجود دارد. حدیث شماره چهار باب 43 از ابواب صلاة جماعت کتاب وسائل، مضمونش به این صورت است که اگر مأموم را در رکعات آخر صلاة درک کند و سوره حمد را بخواند، باید قرائتش اخفاتی باشد؛ چون مأموم اطلاقا بعد از اقتدا اذکار و قرائت‌هایش اخفاتی است. پس این روایت مخصص یا مقید است؛ لذا در موردی که شخص اقتدا کند در رکعات اخیر جهر به بسمله جا ندارد.

تحقیق این است که در این باره هر چند که اخفاتیه گفته شده است، قضیه بر عکس است و نص دال بر لزوم جهر به بسمله، اخص است از دلیل دال بر قرائت اخفاتیه مأموم در سایر اذکار. پس در سایر اذکار اخفات داشته باشد، ولی در بسمله جهر داشته باشد. نسبت از این طرف شکل گرفته است. فرمایش سیدنا الاستاد با توجه به نماز جماعت نسبت به بقیه‌ی اذکار است که وظیفه مأموم باشد نه نسبت به بسمله. اصلی که بگوییم اخفات است یا اجهار، در مورد بسمله اصل اخفات نیست؛ بلکه اصل اجهار است که شعار شیعه و یکی از علائم پنگانه مؤمن است که صاحب جواهر و مشهور آن را بیان کرده اند. پس اصل اجهار است. اخفات نسبت به خصوص بسمله نه در کلام قدما دیده شده و نه در نصوص. پس جهر به بسمله در حد بالایی از اعتبار است و نسبت آن با قرائت‌های اخفاتیه مأموم، عام (سایر اذکار و قرائت‌ها) و خاص (بسمله) است که سایر اذکار را اخفاتی بخواند و بسمله را جهری.

سؤال دوم: گفته شد جهر به بسمله مستحب است؛ ولی شیخ صدوق گفته واجب است.

جواب این است که محمل دارد و تهافتی در کار نیست. مورد و محل کلام شیخ صدوق صلوات جهریه است. در نمازهای جهریه، جهر خواندن بسمله واجب است و در سایر صلوات، قطعا مستحب است. پس شیوه جمع بین نظر شیخ صدوق و سایر فقهاء به همین صورتی است که بیان شد.

حدیث اخلاقی:

قال الامام الباقر علیه السلام: «الْعَبْدُ بَيْنَ ثَلَاثٍ بَلَاءٍ وَ قَضَاءٍ وَ نِعْمَةٍ فَعَلَيْهِ لِلْبَلَاءِ مِنَ اللَّهِ الصَّبْرُ فَرِيضَةً وَ عَلَيْهِ لِلْقَضَاءِ مِنَ اللَّهِ التَّسْلِيمُ فَرِيضَةً وَ عَلَيْهِ لِلنِّعْمَةِ مِنَ اللَّهِ الشُّكْرُ فَرِيضَةً[11]

به طور کل قسمت اعظم زندگی یک انسان را این فرمایش امام (ع) مورد ارشاد قرار می‌دهد که دنیا بلا و گرفتاری دارد. صبر در بلا واجب است. صبر فقط سکوت و صبر صوفیانه نیست. صبر معنایش این است که کارش را در جهت رفع بلا انجام دهد و نارضایتی و غم و غصه نداشته باشد. بلا گرفتاری‌های مختصر در زندگی است. یک گرفتاری‌هایی از طریق قضا و قدر است؛ مثل فوت برخی از بستگان. در باره‌ی نعمتی که خدا داده است، حدیث می‌فرماید شکر نعمت یک فریضه است. خود شکر آثاری دارد و یکی از آثار این است که نگهدارنده نعمت و باعث ازدیاد آن و ازدیاد توفیق می‌شود؛ مثلاً جلسه درس یک نعمت است و هزاران جلساتی وجود دارد که شبهه ناک است. جلسه درس شکر دارد و یکی از عواملی که زندگی را رونق می‌دهد و جلوگیری از مشکلات می‌کند، شکر نعمت است. توفیق دلیل ندارد؛ بلکه موهبت الهی است. بر اساس احتمال گفته می‌شود که یکی از ادله نعمت توفیق، شکر نعمت است.

 


logo