درس خارج فقه استاد سیدکاظم مصطفوی
1403/01/27
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الصلاة/أركان الصلاة /صورت تکبیرة الاحرام
مسأله تکبیرة الاحرام:
سید طباطبائی میفرماید: «و لو كان في أثناء صلاة فنسي و كبر لصلاة أخرى فالأحوط إتمام الأولى و إعادتها.»[1]
حکم نقیصه و زیادتی گفته شد. سید در ادامه میفرماید اگر زیادتی تکبیر در اثناء نماز باشد؛ به این صورت که تکبیرة الاحرام را فراموش نماید و برای نماز دیگری تکبیر بگوید، در این فرض احوط اتمام و اعاده نماز است. تصویر این مسأله چگونه میتواند باشد؟ مثلا فردی است در حالت نماز ظهر در مکه یا در مدینه که حالت تخییر وجود دارد و نماز ظهر را به طور تمام نیت کرد و در اثناء صلاة متوجه شد که تکبیرة الاحرام را فراموش کرده و از این نماز رفع ید کند و برای نماز دو رکعتی تکبیر بگوید، متن میفرماید: احوط این است که همان نماز چهار رکعتی را به اتمام برساند و اعاده هم بنماید؛ برای این که در بارهی رکنیت تکبیر گفتیم که مشهور بلکه اتفاق قدمای اصحاب بر این است اگر تکبیرة الاحرام سهوا هم زیاد شود نماز باطل است. تردید سید یزدی ممکن است برگرفته از همان اجماعی باشد که در بارهی رکن اعلام شده است. اما درست بودن نماز اولی در حالی که در نماز دیگر تکبیر گفت، قصد نماز دوم خروج نیست و نماز اول باقی است و فقط یک تکبیر گفته است و این زیادتی اگر جزئیه نباشد مبطل نیست؛ اما از باب این که احتمالا زیادت جزئیه باشد، اعاده هم بکند و تردید برگرفته از این دو برداشت ممکن است باشد.
سیدنا الاستاد و سید الحکیم میفرمایند در این مورد زیادت جزئیه قطعا تصور نمیشود؛ برای این که این فردی که تکبیر برای نماز جدید گفته است، قصد جزئیت برای نماز قبلی را نداشته و نماز قبلی تکرار نشده و زیادت جزئیه صورت نگرفته است؛ بنابراین زیادت جزئیه در کار نیست و این تکبیر مبطل نخواهد بود؛ زیرا ابطال از طریق زیادت جزئیه به وجود میآید. در اصول تحقیق شده است که جزء عبادت اگر مورد نقص قرار گیرد یا تکرار شود، فرق نمیکند حالت التفات باشد یا نه، نقص جزء در صورتی موجب نقص مرکب است که مرکب دارای وحدت مطلوب باشد. در اینجا قصد جزئیتی نیست و تردید معنا ندارد. یک زیادتی تکبیر به عمل آمده است و در حد یک ذکر خواهد بود.
آنچه در متن عروه آمده که احوط هم اعلام شده، این احوط جا دارد؛ چون احتمال بطلان منتفی نیست و دلیل رکنیت بر قوت خود باقی است و احتمال قصد خروج هم وجود دارد؛ لذا احتیاط جا دارد.
این مسأله مصداق عملی ندارد و اگر داشته باشد خیلی نادر است. اگر بگوییم باقصد، خروج محقق نمیشود که متن منظورش همین است و مجرد قصد موجب خروج از صلاة نمیشود و باید عملی مثل تکبیر انجام گیرد؛ بنابراین تردید بر قوت خود باقی است و احتمال اختلال در رکنیت بر قوت خود باقی است و این احتمال کافی است برای احتیاط و یک احتمال قوی میتواند مستند احوط شود.
صورت تکبیرة الاحرام:
سید یزدی میفرماید: «و صورتها الله أكبر من غير تغيير و لا تبديل و لا يجزي مرادفها و لا ترجمتها بالعجمية أو غيرها.»[2]
صورت تکبیرة الاحرام الله اکبر است. در بدو رأی اعلام میشود که این صورت یک شاکلهی قطعیهی متسالم علیها بین المسلمین است و اختلافی در این شاکله وجود ندارد؛ اما بحث در این است که در مذهب حنفی جایگزین جایز است و در مذهب اهل بیت (ع) جایز نیست. شیخ طوسی در کتاب مبسوط ج1، ص152 میفرماید: صورت فقط الله اکبر است و نماز بدون آن منعقد نمیشود. کم کردن و زیاد کردن موجب نقص در این صورت است و این صورت که نقص بردارد، تکبیرة الاحرام محقق نشده است؛ مثلا اگر کسی در تکبیر، حرف راء را ذکر نکند یا مد دهد مثل این که اکبار بگوید، تکبیر محقق نشده است و موجب انعقاد صلاة نمیشود.
وجه شرعی و حکم شرعی برگرفته از نصوص همین است و شیخ طوسی نصی را ذکر نمیکند؛ چون خود مبسوط استخراجات و استنباطات از نصوص است و مفاد نصوص آمده مبسوط و نهایه شده است.
محقق حلی در کتاب معتبر، ج2، ص152 میفرماید: صورت تکبیرة الاحرام الله اکبر است؛ چنانکه شیخ طوسی فرموده است - قدما در استدلالات خود کتاباً، سنتاً، اجماعاً و قول الشیخ گفته اند - بعد میفرماید: «و هو قول علمائنا.»[3] این صورت از تکبیر، مورد اجماع علمای ما است. بعد به ادله روایی و سیرهی نبوی اشاره میکند. سیرهی نبوی از این قرار بوده است که پیامبر اعظم (ص) نماز را به این صورت شروع میکرد و در ابتدا الله اکبر میگفت و ما در مسائل شرعی به سیره و عمل پیامبر اعظم (ص) تأسی میکنیم. در حدیث نبوی مشهور بین فریقین هم آمده است «صلوا كما رأيتموني اصلى»[4] شما نماز بخوانید به همان صورتی که میبینید من انجام میدهم. این روایت مدرکش خود کتاب معتبر است. در کتاب عوالی، ج1، ص198 همین حدیث آمده؛ اما اعتبار کتاب معتبر خیلی بالاتر از عوالی اللئالی است. در بخاری و دیگر منابع روایی اهل سنت هم این روایت آمده است.
علامه حلی در کتاب تذکره، ج3، ص113 و 115 هر دو مطلب را بیان کرده است. مطلب اول صورت تکبیرة الاحرام است و بعد فرموده تغییر این صورت، مبطل تحقق تکبیرة الاحرام است در نزد علمای ما.
رأی تفصیلی:
صاحب جواهر در کتاب جواهر، ج9، ص205 و 206 میفرماید: محقق حلی در کتاب شرایع، ج1، ص80 میفرماید صورت تکبیرة الاحرام همین الله اکبر است بدون کم و زیاد. صاحب جواهر در شرح آن میفرماید: این شاکله قول علماء است که در معتبر آمده و مورد عمل رسول الله اعظم (ص) و مورد عمل اصحاب است. در این رابطه دو روایتی را نقل میکند که در کتاب وسائل، باب یک از ابواب تکبیرة الاحرام، حدیث شماره 11 و 12 آورده شده اند:
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَتَمَّ النَّاسِ صَلَاةً وَ أَوْجَزَهُمْ- كَانَ إِذَا دَخَلَ فِي صَلَاتِهِ قَالَ اللَّهُ أَكْبَرُ- بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ-.[5]
اگر گفته شود که این روایت مرسل است، در جواب میگوییم اولا مرسل صدوق است و ثانیا معمول به است و عمل اصحاب و قدما را ما جابر میدانیم. اگر عمل قدما جابر نباشد، به چه چیزی اعتماد کنیم؟ لا یستقیم حجر علی حجر.
روایت دوم: «وَ أَمَّا قَوْلُهُ اللَّهُ أَكْبَرُ إِلَى أَنْ قَالَ- لَا تُفْتَتَحُ الصَّلَاةُ إِلَّا بِهَا.»[6]
خلاصه ادله صاحب جواهر به صورت فهرست وارد اجماع، توافق فقهاء، سیره پیامبر (ص) و اصحاب و این دو حدیث است.
رأی شیخ انصاری:
در کتاب صلاة، ج6، ص286، شیخ انصاری میفرماید: صورت تکبیرة الاحرام همین الله اکبر است. همین الله اکبر قدر متیقن است و اگر به این شکل انجام شود موجب برائت ذمه میشود و اگر نشود اصالة الاشتغال یا استحصاب عدم تحقق عمل عبادی موجب عدم اجزاء خواهد شد. ثانیا دو حدیث بر آن دلالت دارد؛ یکی نبوی مشهور که منجبر است به اجماع اصحاب از جمله علامه حلی در کتاب منتهی، ج1، ص268 که فرموده این صورت الله اکبر بدون وصل به ما قبل و ما بعد و بدون تفخیم و مد درست است به اجماع علماء. این اجماع روایت نبوی را تقویت میکند و باعث جبران ضعف سند آن میشود. ضعف سند به وسیلهی اجماع منقول هم جبران میشود. نبوی این گونه است: «إذا أردت الصلاة فأحسن الوضوء، ثم قم، فاستقبل القبلة ثم كبر.»[7] دلالت این حدیث واضح است و سندش را شیخ فرموده به وسیلهی اجماع جبران میشود و مستند برای مدعای ماست.