1404/02/17
بسم الله الرحمن الرحیم
راههای اصلاح نفس در کلام امام رضا علیه السلام/راه های اصلاح نفس /اصلاح نفس
موضوع: اصلاح نفس/راه های اصلاح نفس /راههای اصلاح نفس در کلام امام رضا علیه السلام
ولادت با سعادت علی بن موسی الرضا علیه السلام را ابتدا به محضر مولای مان حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه تبریک و تهنیت عرض میکنیم و سپس خدمت بانوی بزرگوار حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها تبریت و تهنیت عرض میکنیم.
ویژگیهای اخلاقی در کلام امام رضا علیه السلام:
اخلاق اثر اصلی اش یک زندگی آرام برای خود فرد است. انسان در این زندگی پر از غوغا و در این دنیای پر از آشوب اگر بتواند یک زندگی نسبتا آرامی به دست آورد، راهش فقط اخلاق است؛ اما آرامش اصلی در آخرت است ﴿فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّةُ نَعِيمٍ﴾.[1] اخلاق اول برای خود انسان آرامش میدهد و آرامشش از اعصاب و ذهن آدم شروع میشود. وقتی اخلاق حاکم شود، اعصاب آدم را آرامش میدهد، بعد بستگان، جامعه و تمام مردم به آرامش میرسند و آرامش فراگیر میشود؛ چون اخلاق آمده است. این اخلاق یک عامل اصلی برای پیاده شدن دارد و یک عمل پر ثمر و پر گهر است و یک استاد اصلی و اسوه و الگو دارد. عامل اصلی که برای اخلاق کارساز است و از آن اساسی تر نیست، خود انسان است. محیط، معلم و تذکرات اثراتی دارد؛ ولی در حقیقت ﴿عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ﴾.[2] خود انسان عامل اصلی اصلاح نفس خود است؛ اما یک اسوه، الگو و معلم اصلی برای اخلاق وجود دارد و آن پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) اند. معلم اصلی اخلاق که برای کل دنیا نور اخلاق را ارائه دهد و برای کل بشریت تا بلندای ازلیت اسوه و الگوی اخلاقی باشد، وجود مقدس امام رئوف، امام علی بن موسی الرضا سلام الله تعالی علیه است.
نکات اخلاقی در کلمات امام رضا علیه السلام:
امام رضا علیه السلام در بارهی انسانی که از عقل و اندیشه و خرد برخوردار است و در آخر دارای یک مجد و ثنا و ستایش میشود و آقای زمان خودش میشود، چند وصفی برای او بیان میکند و میفرماید: «الْخَيْرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ يَسْتَكْثِرُ قَلِيلَ الْخَيْرِ مِنْ غَيْرِهِ وَ يَسْتَقِلُّ كَثِيرَ الْخَيْرِ مِنْ نَفْسِهِ لَا يَسْأَمُ مِنْ طَلَبِ الْحَوَائِجِ إِلَيْهِ وَ لَا يَمَلُّ مِنْ طَلَبِ الْعِلْمِ طُولَ دَهْرِهِ الْفَقْرُ فِي اللَّهِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الْغِنَى ...»[3]
ویژگی اول و دوم این است که مردم از او فقط خیر میبینند و از شر او در امان اند. در این دنیا مشکل ترین و دشوارترین شر، شر خود انسان است. شر نفس برای خود انسان و غیر او و برای جامعه است؛ مثل اسرائیل که شرّ محض است. دنیا را شر خود انسان پر کرده است. آدمی که آقای زمان خودش است، وصفش این است که خیر از او انتظار میرود و شر از او مأمون است و انسان از شر او در امان است و شرش به کسی نمیرسد. کسی که پیرو مولی است این دو خصوصیت در او خیلی مهم است. تا میتوانید به مردم خیر رسانید و کمک کنید و به هیچ وجه نان کسی را آجر نکنید. از برخی از طلاب برخوردار از تربیت اگر در مورد فردی نظر خواهی شود، میگوید خدا خودش میداند و نکتهی منفی هم اگر در مورد او داشته باشد نمیگوید.
یک برنامه تنظیم شده از مدیریت بالا این است که اگر برای کسی زیر آب زنی نکنید، خودتان در بیمه هستید و کسی نمیتواند پشت سر شما حیثیت شما را زیر سؤال ببرد.
فراز بعدی این است که میفرماید: «يَسْتَكْثِرُ قَلِيلَ الْخَيْرِ مِنْ غَيْرِهِ وَ يَسْتَقِلُّ كَثِيرَ الْخَيْرِ مِنْ نَفْسِهِ».[4] اگر یک کمک از کسی دیدید فراموش نکنید. صاحب نظران و فرزانگان آورده اند که چند چیز را فراموش کن و چند چیز را فراموش نکن. یکی این که خیر خود را به دیگران فراموش کن و خیر دیگری را فراموش نکن. دوم این که شر دیگری را فراموش کن و شر خودت را فراموش نکن تا اصلاح شود. اگر خیری از کسی دیدید فراموش نکنید. اگر از دست تان آمد خیر متقابل از خود نشان دهید و اگر نتوانستید در حق او دعا کنید.
اگر برای کسی خیر و کمک کردید بر اساس آیه قرآن ﴿لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالأذَى﴾[5] با منت گذاشتن آن را باطل نکنید. طبق حدیث مذکور اگر کمک زیادی کردید اول سجده شکر به جا آورید که خداوند به شما توفیق داده است و توفیق برای هر کسی میسر نیست. ﴿لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلَا شُكُورًا﴾.[6] از کسی انتظار تشکر نداشته باشید. نتیجه خیر کثیر و کمک بزرگ به مردم اول این است که هیچگاه خودت نیازمند کمک دیگران نمیشوید و گیر نمیکنید.
تو نیکی کن در دجله انداز خداوند در بیابانت دهد باز
فراز بعدی این است که اگر صاحب حاجتی آمد و از شما حاجتی خواست در برابر حاجت او بد شما نیاید و نگو که من این قدر مراجعین زیاد دارم که خسته شده ام. حضرت سید الشهداء به این مضمون میفرماید که اگر حاجت خواهی مردم از شما زیاد شد ناراحت نشو و اگر ناراحت شدی ممکن است بر عکس شود و شما محتاج شوی.
در این فراز مورد بحث امام رضا علیه السلام میفرماید: در صورتی که حوائج مردم به شخصی حواله شود، حالت ناگواری برایش پیش نمیآید. هر حاجتی که از دست آدم ساخته باشد و کمک کند یک توفیق الهی است.
در فراز بعدی میفرماید: هیچگاه و در تمامی زندگی اش از طلب علم ملول و خسته نشود. توصیه بنده این است که گاهی گفته میشود الآن حال برای درس خواندن و مطاله نداریم و منتظریم که نشاط بیاید، این گونه نباشید. نشاط در ضمن مطالعه میآید. اگر در پی فرصت بگردید و بگویید که الآن حالش ندارم و بعدا مطالعه میکنم، این درس خواندن نیست. شیوهی درس طلبگی غیر از دانشگاه است. آدم باید با چنگ و دندان به درس بچسپد. زیاد کاوش و تلاش کند تا درس را بفهمد. در مطالعات و در طول زندگی از فراگیری درس ملول نشود. در ضمن درسها و بحث، نکات را به تدریج یاداشت کنید و بعد از یک سال مطالب زیادی میشود که برای رشد و تحقیقات شما مفید است. شیوهی درست رشد علمی استمرار است و انسان ملول نشود. اما رضا علیه السلام میفرماید: «وَ لَا يَمَلُّ مِنْ طَلَبِ الْعِلْمِ طُولَ دَهْرِهِ»[7] اصلا ملول شدنی در بارهی کسب علم مطرح نباشد.
اشعاری در وصف امام رضا علیه السلام:
من خریدار ولایت هستم و بازاری ام میدهم جان میخرم جانمایهی دلداری ام
من صله بر شعر خود هرگز نخواهم از کسی چون برای مدحت مولای خود بازاری ام
من که سلطان حقیقی ام امام هشتم است فاش میگویم که من یک شاعر درباری ام
خادم درب حرم هستم همین عزت بس است کس نگوید من ز پا افتاده و سرباری ام
برترین سرمایه گل برگ ولایت است و بس این مرا کافی است در دارائی و ناداری ام