« فهرست دروس
درس اخلاق استاد سید کاظم مصطفوی

1403/12/01

بسم الله الرحمن الرحیم

تبلور قرب الهی در مناجات شعبانیه/مراحل سلوک /اصلاح نفس

 

موضوع: اصلاح نفس/مراحل سلوک /تبلور قرب الهی در مناجات شعبانیه

 

مقربین:

قال الحکیم فی قرآنه العظیم: ﴿وَ سيقَ الَّذينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدين‌﴾.[1]

گفتیم که مسیر تکامل از اخلاق شروع می‌شود و تا سلوک و تا حد عبد صالح می‌رود و می‌رسد تا جایی که فرد از ابرار و در نهایت از مقربین می‌شود. مقربین در جایگاهی قرار دارند که وقتی به آنان خبر داشته می‌شود در بهشت باز شده، به سوی آن بروید، می‌گویند ما بهشت را چه کنم؟ ما می‌خواهیم پای سخنان سید الشهداء بنشینیم. به سلمان گفته شد که جایت بهشت است، سلمان با زبان حال یا قال گفت یا رسول الله بهشت را چه کنم وقتی تو باشی.

درک مقربین از معرفت بالاتر می‌رود و عشق می‌شود. عشق آن طرف مرز معنا می‌دهد و این طرف مرز معنایش دیده نمی‌شود و قابل درک نیست. رسیدیم به اینجا که افرادی که الآن پای جلسه سیدالشهداء هستند و بهشت نمی‌روند، آخرش چه می‌شود؟ این افراد در ظل عرش الهی نشسته اند و حدّاث امام حسین (ع) هستند. ابن قولویه در کامل الزیارة این روایت را نقل می‌کند که آنان بهشت نمی‌روند و پای سخنان امام حسین (ع) می‌نشینند. قرآن در آیه‌ی مذکور جواب می‌دهد کسانی که تقوای الهی را رعایت می‌کنند و مصداقش کسانی اند که پای جلسه سیدالشهداء هستند، آنان را با زور به بهشت می‌برند و خودشان نمی‌روند. درهای بهشت باز می‌ود و استقبال کنندگان می‌آیند، آنان خدمه و کارگذران بهشت‌اند و می‌گویند «سلام علیکم» شما چه قدر پاک هستید. وارد شوید که تا ابد جای شما بهشت است.

با یک استنباط رجائی و عاطفی گفته می‌شود این مؤمنانی که به سیدالشهداء سلام می‌دادند، جواب سلامش را خدمه بهشت می‌دهند و می‌گویند «سلام علیکم».

مطلب دیگر مربوط به آثار مقربین است. یکی از آثار مربوط به آنان بر اساس مناسبت شعبان این است که در مناجات شعبانیه جمله‌هایی است مانند «إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ‌ الِانْقِطَاعِ‌ إِلَيْكَ‌ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْكَ حَتَّى تَخِرَقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِيرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِك»‌[2] این مناجات منسوب به امیرالمؤمنین (ع) است. سندش از لحاظ قواعد رجالی کامل نیست؛ ولی از باب شمّ الدرایة، اعتبار این مناجات ثابت است؛ چون بافت سلوکی، عرفانی و ادبی که در این مناجات آمده، قلب آدم را سورخ می‌کند. این مناجات مال آدم عادی نیست و از غیر امام چنین بیانی صادر نمی‌شود. در شمّ الدرایة متن شناسی داریم. این مناجات با حال و آمادگی که خوانده شود، آدم را منقلب می‌کند و با روح آدم ارتباط برقرار می‌کند و نکته‌ها و بافت و کلمات و ساختار و شاکله‌ی دارد که نظیر آن در کلام بشر دیده نمی‌شود. از لحاظ متن شناسی وثوق به صدور آن از امیرالمؤمنین (ع) حاصل می‌شود.

در این مناجات عرضه می‌دارد: خدایا برای من یک انقطاع با خودت که فقط با خودت باشم و از همه جا ببرم و فقط خدایی شوم، ببخش. خدایی شدن یعنی رسیدن به سر حد کمال و مقام قرب. کمال انقطاع یعنی امید و وابستگی و ارتباط و دلبستگی به خدا و بریدن از تمامی تعلقات. توسلات ارتباط با واسطه به خداوند است.

خدایا ابصار و بصرها و چشم‌ها و دیده‌های دل ما را نورانی کن به آن نورانیتی که به سوی تو نگاه می‌کند و نورانیت کسب می‌کند و چشم‌های دل نورانی می‌شود.

نور می‌بارد ز بام معرفت بر دل اصحاب قرب و منزلت

بار دیگر از ملک پران شوم آنچه که در وهم ناید آن شوم

انسان مقرب به جایی می‌رسد که ابصار قلوب، پرده‌ها و لایه‌های نور را بدرد و به لایه‌های دیگری از نور برسد. ما فقط می‌فهمیم که لایه‌های نور است و این که این نور چیست؟ نمی‌فهمیم. انسان در مسیر تکامل می‌تواند این مسیر را برود به شرط این که به درجه مقربین برسد. به معدن عظمت برسد، معدن عظمت مقام قرب پروردگار الهی است. یک مرتبه احساس می‌کند که در جایی رسیده که وصال حاصل شده است. از آثار رسیدن به مقام قرب الهی، استصغار دنیا و حوادث است. تمام مسائل زندگی برایش کوچک می‌شود. مؤمن غصه ندارد برای این که امور دنیوی برایش کوچک است و ماندگار نیست. زندگی یک اشتهای کاذب دارد و ارزشی ندارد. تا می‌رسد به جایی که عزت به دست می‌آورد.

عزت حق عزت بی منتهاست آن در آنجا روی دل سوی خداست

بنابراین از آثار ابرار این اموری است که در مناجات شعبانیه آمده است. ما باید سعی کنیم که در این روزهای آخر شعبان از این مناجات‌ها استفاده کنیم و آن را در روزه‌های آخر شعبان حد اقل هر روز بخوانیم و اثر آن در روح قطعا دیده می‌شود و مؤثر است. از این مناجات اجازه معنوی ورود به ماه رمضان پیدا کنیم. هزار بار استغفار در کل ماه شعبان گفته شود. «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوم‌».[3] یک ذکری است که گفته شود «لا إله إلا الله، لا نعبد إلا إياه، مخلصين له الدين و لو كره المشركون‌».[4] این ذکر اگر در کل ماه شعبان هزار بار گفته شود، چه آثار و معنویتی در اثر گفتن این ذکر خداوند نصیب نماید.

روز آخر شعبان را حتما روزه بگیرید. ماه شعبان به رمضان وصل شود که عزت آفرین است. عزت گره خورده به عبودیت است. هر کجا عزت نمی‌آید و قرار دادی و معاملاتی نیست و فقط از طریق عبودیت حاصل می‌شود. انسان به طور فطری خواستار عزت است و می‌خواهد عزیز باشد؛ اما گاهی به ترفندها و به کاربردن حیل بین مردم متوسل می‌شود. این امور عزت آفرین نیست و فقط عبودیت عزت می‌آفریند. رمز آن این است که انجام عبودیت برای رسیدن به عزت نباشد. عبودیت فقط قربة الی الله باشد و آثارش به طور قهری مترتب می‌شود. از آخر ماه شعبان یک مقدار در ظاهر و باطن خود تغییر ایجاد کنیم. هم در نیت و هم در برخورد خود تغییر ایجاد کنیم.

شیخ صدوق روایتی را در خصال آورده است که یک درجه‌ی از اعتبار را برخوردار است و اعتبار درجات دارد. امام صادق (ع) فرمایشی دارد که می‌تواند ورودی ما به ماه رمضان باشد. بحث اخلاق و روایات اخلاقی بدون بار فایده و منفعت نیست. اخلاق یعنی خوب شدن، به خوبی رسیدن، اصلاح زندگی و خوب زندگی کردن.

حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ قَالَ حَدَّثَنِي‌ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الرَّازِيِّ عَنْ بَكْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ‌ صَدَقَ‌ لِسَانُهُ‌ زَكَا عَمَلُهُ وَ مَنْ حَسُنَتْ نِيَّتُهُ زَادَ اللَّهُ فِي رِزْقِهِ وَ مَنْ حَسُنَ بِرُّهُ بِأَهْلِهِ زَادَ اللَّهُ فِي عُمُرِهِ.[5] کسی که صدق لسان داشته باشد، عملش مورد تزکیه قرار می‌گیرد. گاهی در احوال پرسی گفته می‌شود بابایت خوب است؟ می‌گوید سلام رساند. این گونه‌ کذب‌ها را انسان حواسش نیست و به آن فکر نمی‌کند. در مقابل، کذب عمل انسان را آلوده می‌کند.

فراز دوم این است که می‌فرماید نیت تان را درست و خوب کنید تا رزق شما زیاد شود. در باره‌ی کسی اگر احتمال خلاف می‌دهید و سوء ظن دارید، آن را پاک کنید. ما مسئول پرونده دیگران نیستیم. کسی که درس می‌خواند، نباید نسبت به دیگران حسادت داشته باشد و کار خودش را پیش ببرد. هر کسی مسئول پرونده خودش است. حسن نیت بسیار مهم است؛ زیرا اولا اثر سلامت برای انسان دارد و ذهن را آرامش می‌دهد. اگر حسن نیت نبود توهمات و خیالات و سوء ظن‌ها می‌آید و شب خوابش نمی‌برد. اگر کسی اعمالش خوب نیست با خدا است نه با شما. پس کسی که می‌خواهد روزی اش زیاد شود باید حسن نیت داشته باشد. زیاد شدن روزی معادلاتی نیست و از مدیریت بالا تعیین می‌شود. نسبت به همه نیت خود را خوب و مثبت در نظر گیرید. اگر در مورد کسی دو احتمال دادید، احتمال مثبت را در نظر گیرید.

طولانی شدن عمر در اثر نیکی نمودن با اهل خانه است. با همسر، اولاد، برادر و خواهر و والدین خوب رفتاری شود که خداوند در اثر آن عمرش را زیاد می‌کند. این ادعا نیست و روایت شیخ صدوق از امام صادق (ع) است.

فقهاء عمر طولانی دارند. اگر یک پروژه تحقیقاتی تشکیل شود و روی عمر فقهاء تحقیق صورت گیرد، میانگین عمر فقهاء صد سال است. عمر آیت الله خویی از صد بالاتر بود. علماء در خانه دستور پذیرند. یک ذره با خانواده برخورد ندارند. سید خونساری وقتی بیرون می‌رفت به صورت قاچاقی می‌رفت تا خانمش او را نبیند و چند تا فحش بارش نکند. پس سیره اهل بیت و فقهاء خوش رفتاری با اهل بیت است و خوش رفتاری با اهل بیت موجب طولانی شدن عمر است.


logo