< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

95/03/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: يكسان بودن معقولات عقول مفارق

همان طور که عقل بالفعل انسانی با عقل فعال معقولات یکسان دارند وتفاوت شان دراشرفیت واخسیت است، عقل فعال هم با عقل فوقش معقولات یکسان دارند وتفاوت شان دراشرفیت واخسیت است، چرا که هردوماهیت عقلی دارند، ولذا به لحاظ داشتن معقولات ونیزسعه وضیق معقولات یکسان اند، اما چون عقل فوق فاعل است وعقل فعال مفعول تفاوت به شرافت وخست دارند. همین وضع بین عقول وحق تعالی جاری است، وبلکه بین حق تعالی وعقل بالفعل انسانی؛ یعنی عقل بالفعل انسانی به تمام موجودات علم دارد به نحو اخس وحق تعالی هم به همه ی موجودات علم دارد به نحو اعلی واشرف. روشن است که شرافت علم حق نسبت به علم عقل اول درجه اش فرق می کند با شرافت که علم حق نسبت به علم بالفعل انسانی دارد؛ شرافت علم حق وخست علم عقل اول خیلی فاصله ندارند ولی شرافت علم حق تعالی خیل فاصله دارد به خست علم بالفعل انسانی.

اگر موجودی از طریق علت اشیا به اشیا عالم باشد با علم علت اشیا به همان اشیا از طریق ذاتش تفاوت ندارد؛ چرا که همه آنچه را علت از طرق ذاتش می داند موجودی که متصل به علت شده هم می داند. پس همان طور که موجودی دیگری می تواند از طریق علت به معلولات علم داشته باشد علم هم از طریق ذاتش به معلولات عالم است.

متن: وكذلك يلزم أيضاً[:همان طوركه معقول عقل ما با معقول عقل فعال يكسان است] أن لا يكون معقول العقل الفاعل للعقل الفعال شيئاً أكثر من معقول العقل الفعّال؛ إذا كان[:فاعل عقل فعال] و إيّاه[:عقل فعال] واحداً بالنوع، إلّا أن يكون[:فاعل عقل فعال] بجهةٍ أشرفَ. وهكذا الأمر حتّي يكون المبدأ الأوّل يعقل الوجود بجهة أشرف من جميع الجهات الّتي يمكن أن تتفاضل فيها العقول البريئة عن المادّة؛ إذا كان معقوله ليس هو غيرَ المعقولات الانسانيّة بالنوع[:مربوط به غير] فضلاً عن سائر معقولات سائر المفارقات و إن كان[:معقوله] مبايناً بالشرف جدّاً للعقل الإنساني، وأقرب شي‌ء من جوهره هو العقل الّذي يليه، ثمّ هكذا على الترتيب إلى العقل الإنساني.

و لو كان ما يفعل المعلول من هذه المبادئ من[:ازطريق] علّته ما يعقل العلّة من ذاتها[:نه ازبيرون]، لم يكن هنالك مغايرة بين العلّة و المعلول، و لما كان كثرة لهذه الأُمور المفارقة أصلاً.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo