< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

95/02/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مطلق حصول كافي نست براي علم

بحث دراين بود كه مناط معقوليت حصول للعاقل است، نه مطلق حصول. وحصول معلول از علت مطلق حصول است اما حصول للعاقل نيست پس حصول معلول از علت براي تعقل كافي نيست، چنانكه فاعليت سواد براي اتصاف به سواد كافي نيست، چگونه حصول معلول ازعلت كافي باشد براي تعقل وحال آنكه براي حصول تعقل حصول معقول للعاقل يعني نسبت خاص لازم است ووجود نسبت ديگر يعني نسبت عليت فائده ندارد هرچند آن نسبت شديد باشد.

ثالثا، برفرض مطلق حصول براي مطلق تعقل كافي باشد، اما درمانحن فيه بحث درعلم قبل از ايجاد است. چنين علمي قبل ازهرمعلول وازجمله عقل اول بايد باشد. بنابراين مبناي خواجه وشيخ اشراق ـ كه حصول صوردرعقل اول وعلم حضوري اشراقي باشد ـ هردوضعيف اند.

بطلان نظر طالس ملطي: طالس معقد است كه خداوند تعالي عقل اول را با جميع صورموجودات آفريده است وازطريق صورعلم به موجودات دارد. باتوجه به بيانات فوق ومنحصربودن علم حضوري در علم ذات به ذات، نظر ثالس هم باطل است؛ چرا كه:

اولا، عقل اول فعل حق تعالي است وبيان شد كه فعل براي فاعل حاصل نيست، اما مناط معقوليت حصول للعاقل است. پس عقل اول معقول حق تعالي نيست. بديهي است كه اگرخود عقل معقول حق نيست صورقائم به عقل هم نمي تواند حق تعالي باشند.

متن: كيف[:چه گونه ارتباط شديد علم باشد] ؟ و العلم بالشي‌ء يقتضي نسبة مخصوصة، فلا يُجدي تحقّقَ نسبة أُخرى[:نسبت عليت] و إن كانت آكدَ من الأُولى[:نسبت تعقل] على ما قيل.

[3]وعلى تقدير تسليم كفايته[:مطلق حضور] في مطلق التعقّل، فلا يكفي في ما نحن بصدده[:علم قبل ازايجاد]؛ لما عرفت من وجوب تقدّم هذا التعقّل على الوجود، فظهر ضعف مختار صاحب الإشراق في علمه تعالى.

و هذا وارد على مذهب ثالس أيضاً؛ [1]فإنّه إذا كان حضور المعلولات بذواتها[:درمقابل صورها] للعاقل غيرَ كافيةٍ في كونها معقولاتٍ، كان[:جواب إذا] قيام[:اسم كان] صورها[:معقولات] بما[:عقل اول] لا يكفي حضوره بذاته في كونه معقولاً كذلك[:خبركان]، كما لا يخفى.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo