موضوع: دليل ديگر متكلمين

بحث دراثبات علم الهي داشتيم متكلمين دليلي اقامه كرد كه حدّ وسط آن اتقان واحكام بود. حال ديگري اقامه مي كند از طريق قصد واختيار.

دليل ديگرمتكلمين: خداوند تعالي فاعل بالقصد واراده است وفاعل بالقصد كارهايش از روي علم است. پس خداوند تعالي كارهايش ازروي علم است.

معاني اراده: اراده گاهي به معناي عام استعمال مي شود ومقصود از آن دوست داشتن وپسنديدن است، گاهي مراد از آن تصميم گرفتن به كاري است كه با تصور وتصديق به نوعي فائده از جمله لذت انجام مي شود ونشانه ي ازفصل حقيقي حيوان، يعني متحرك بالاراده است. ومعناي سوم آن تصميم از روي ترجيح عقلاني است واختصاص به انسان دارد.

تذكر: متكلمين خداوند تعالي را فاعل بالقصد مي داند، به اين معنا كه كارش را از روي علم واراده ي سابق انجام مي دهد. مشاء حق تعالي را فاعل بالعنايه مي داند. شيخ اشراق معتقد است باري تعالي فاعل بالرضا است وبنظر ملاصدرا خداوندتعالي فاعل بالتجلي است.

متن: و للمتكلّمين طريق آخَر في إثبات علمه تعالى، وهو أنّه تعالى فاعل بالقصد و الاختيار ـ كما مرّ ـ و لا يتصوّر ذلك[:فاعل بالقصد] إلّا مع العلم بالمقصود.

اشكال: كبراي دليل شما ممنوع است، چرا كه حيوانات فاعل بالقصد اند ولي علم به فعل شان ندارند. پس اينكه گفتيد هرفاعل بالقصد عالم باشد صحيح نيست.

جواب: كبرا بديهي است وامر بديهي را نمي تواند منع كرد، بالاخص كه حيوانات برخي از مراتب اراده را ندارد.

اشكال: بديهي بودن كبراي قابل قبول نيست، چرا كه انسان تمام مراتب اراده را دارد ولي زمانيكه نائم وساهي باشد افعالي انجام مي هد وحال آنكه علم ندارد.

ان قلت: افعال ساهي ونائم قليل است مي شود افعال قليل را بدون علم انجام داد ولي افعال كثير قصدي را نمي شود از روي علم انجام داد.

قلت: فرق بين قليل وكثير نيست، وهمان گونه كه افعال كثير بدون علم ممتنع است افعال قليل بدون علم هم ممتنع است؛ چرا كه افعال قصدي مشروط به علم اند ونمي شود مشروط باشد وشرط نباشد.

متن: و يرد عليه[:طريق آخر] منع استدعاء صدور الفعل الاختياريّ العلمَ بالمقصود[يعني كبرا ممنوع است]، مستنداً بصدوره عن الحيوانات العُجْم مع خلوّها عن العلم.

وادّعاء الضّرورة فيه[:استدعا] لا يخلو عن إشكال، لمكان فعل النائم و السّاهي، ولا فرق بين القليل و الكثير في ذلك[:استدعاي فعل قصدي علم را]؛ إذ لو امتنع صدور الكثير بلا علم امتنع صدور الواحد لامتناع تحقق المشروط بدون تحقق الشرط.

صاحب وشارح مواقف: بين قليل وكثير فرق است؛ چرا كه مي شود افعال متقن قليل بدون علم باشد ولي امكان ندارد كه افعال كثير متقن بدون علم باشد.

لاهيجي: بيان صاحب وشارح مواقف خلط بين دو دليل است؛ چرا كه حدّ وسط دليل قبل اتقان فعل بود وحدّ وسط اين دليل فعل از روي اراده است وداخل گردن اتقان در اين دليل خلط دو دليل است وباطل.

متن: فدعوى ‌"المواقف" ضرورة الفرق غير مسموعة، والمفروض أنّه لا دخل للإتقان في هذا الدليل، فقول "شارح المواقف" في توجيهه أيضاً[:همان طوركه قول خود ايراد دارد قول شارح مواقف هم ايراد دارد] ـ من أنّها[:قصة] يجوز صدور قليل من المتقَن عن قادر غير عالم، ولا تجوز صدور كثيره[:متقن] عنه[:قادر...] ـ مبنيّ على الخلط[:خلط دليل اتقان ودليل اختيار]، كما لا يخفى.