موضوع: اتقان صنع دركواكب

بحث دراتقان صنع داشتيم رسيد به بيان اتقان صنع دركواكب وافلاك. شمس دوتا حركت دارد، يكي حركت سريع به تبع فلك الافلاك كه شب وروزرا بوجود مي آورد وديگري حركت اصلي كه درسه صد وشصت روز دورزمين مي چرخد وفصول را بوجود مي آورد، اگر حركت تبعي خورشيد بنود شبانه روز بوجود نمي آمد واگر حركت اصلي خورشيد نبود فصول بوجود نمي آمد.

حركت تبعي وبطي خورشيد فصول را مي سازد به اين صورت كه خورشيد شش ماه درنيمه كره شمالي است وشش ماه ديگر درنيم كره ي جنوبي، وقتي كه خورشيد درنيم كره شمالي است اولا دراوج است وثانيا مستقيم مي تابد ودراين قسمت زمين بهار وتابستان را بوجود مي آورد ودرقسمت جنوبي كره زمين اولا درحضيض است وثانيا مايل مي تابد و پاييز وزمستان را مي سازد. همين طور زماينكه خورشيد درنيم كره جنوبي است اولا دراوج است وثاينا مستقيم مي تابد وبهاروتابستان را مي سازد وبالعكس درنيم كره ي شمالي خورشيد اولا درحضيض است وثانيا مايل مي تابد و پاييز وزمستان را بوجود مي آورد.

وقتي درنيم كره شمالي يا جنوبي پاييز وزمستان خورشيد مايل مي تايد وهمين باعث مي شود كه آن قسمت زمين سرد باشد ورطوبات برف وباران درداخل زمين نفوذ كند وزماينكه بهار وتابستان شد خورشيد مستقيم مي تايد وزمين گرم مي شود ورطوبات كه درباطن زمين بود به سطح آن بيايد وگياهان برويد وغذاي حيوانات را تامين كند. پس مستقيم تابيدن خورشيد باعث مي شود كه زمين گرم شود ورطوبات كم كم تحليل رود وگياهان بوجود بياد ومايل تابيدن خورشيد باعث مي شود كه زمين سرد شود ورطوبات را جذب كند. ولذا خورشيد شش ماه مستقيم مي تايد وشش ماه مايل تاز گرما يا سرما زمين وما فيها را فاسد نكند.

متن: و لولا أنّ للشمس مثلَ هذه الحركة[:حركت بطيئه]لم يكن[:تامه] شتاءٌ و لا صيفٌ و لا فصولٌ، فخُولف بين منطقتي الحركتين[:حركت سريعه كه شرقي ـ غربي است وحركت بطيئه كه شمالي ـ جنوبي است] وجُعلت الأُولى سريعةً و هذه بطيئةً، فالشمس تميلُ إلى الجنوب شتاءً[:درزمستان] ليستولى على الأرض الشماليّة البردُ و يختص الرطوبات في باطن الأرض و يمتل إلى الشمال بعد ذلك[:حفظ رطوبات درباطن زمين] صيفاً[:درتابستان] ليستولى الحرارةُ على ظاهر الأرض و تُستعمل الرطوبات في تغذية النبات و الحيوان. و إذا جَفّ باطن الأرض يكون البردُ قد جاء و الشمسُ مالت فتارةً تُحيل[:متحول مي شود] الأرضُ غذاءً، و تارةً تُعِدّ.

ماه نورخورشيد را مي گيرد وبه زمين منعكس مي كند وقتي كه خورشيد درنيم كره ي شمالي است ماه درنيم كره ي جنوبي است وبالعكس زمانيكه خورشيد درنيم كره ي جنوبي است ماه درنيم كره ي شمالي است تا اينكه سرما به زمين آسيب نرساند.

متن: و لمّا كان القمر يفعلُ شبيه ما يفعل الشمس من التسخين و التحليل[:متبدل كردن رطوبات باطن به غذاي بالفعل] إذا كان[:قمر] مستديراً قويَّ النور، جُعل مجراه[:قمر] في تدبّره[:درزمان بدربودن] مخالفاً لمجرى الشمس،[:تفسير مخالفاً:] فالشمس تكون في الشتاء جنوبيّةً و البدرُ شماليّاً[:اگرخورشيد درنيم كره جنوبي است قمردرنيم كره شمالي است وبالعكس] لئلّا يعدم السببان المسخّنان معاً.

درتابستان وقتي خورشيد درقسمت معمور[1] وآباد زمين مستقمي مي تابد دراوج قرار دارد تا تابيدن مستقيم با قرب مسافت همراه نشود وزمين خيلي گرم نشود. ودرزمستان كه خورشيد مايل مي تابد درحضيض است تا مايل تابيدن وبعد مسافت جمع نشوند و زمين خيلي سرد نشود.

سوال: چرا اوج يا حضيض را بشتر از آنچه كه هست قرار نداد؟

جواب: اگرخورشيد قُرب وبُعد بشتر ازآنچه كه حالا با زمين دارد مي داشت تعادل بهم مي خورد، حال اوج وحضيض خورشيد بگونه ي است كه تعادل برقرارباشد.

اتقان كه درحركت خورشيد وماه بيان شد درتمام كواكب وبلكه درتمام اشيا وجود دارد.

متن: و لمّا كانت الشمسُ صيفاً على سمت رؤوس أهل المعمورة[:قسمت هاي آباد زمين]، جُعِلَ أوجُها هناك[:سمت راس]، لئلّا يجتمعَ قربُ الميل و قربُ المسافة معاً، ويشتدّ التأثير.

و لمّا كانت[:شمس] شتاءً بعيدةً عن سمت الرؤوس جُعِلت حضيضُها[:خورشيد] هناك[:سمت راس]، لئلا يجتمع بُعدُ الميل[:وقتي كه خورشيد زياد مايل مي تابد] و بُعدُ المسافة فينقطعَ التأثيرُ[تاثيرخورشيد].

لوكانت الشمس دون هذا القُرب أو فوق هذا البُعد، لما استوى تاثيرها الّذي يكون[:اي يتحقق] عنها الآن.

و كذلك[:همين اتقان خورشيد وقمر] يجب أن يُعتقد في كلّ كوكب و في كلّ شي‌ء ويعلم أنّه[:كل كوكب وكل شي] بحيث ينبغي أن يكون عليه» انتهى كلامَ الشيخ.