< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

94/10/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: معناي ازليت قدرت
بحث درشبه ي داشتيم كه برقدرت الهي وارد شده بود، درجواب گفتيم قدرت ازلي است ولي خلقش ازلي نيست، همين مطلب كه خلق ازلي نيست، موجب شبه مي شود كه چگونه قدرت ازلي است ولي نمي تواند درازل خلق كند ولذا سائل از ازليت قدرت مي پرسد.
سوال(إذا قيل...): آيا اين موجودي كه قادراست قدرتش ازلي است يا ازلي نيست؟
جواب(قلنا): مراد شما از ازليت قدرت چيست، آيا مراد اين است كه تمكن من أن يفعل لازمه ي ذات است ويا مراد اين است كه جمع بين نقيضين لازمه ي ذات است؟
اگر مراد اين باشد كه آيا جمع بين نقيضين از لازمه ي ذات است يا نه؟ جوابش اين است كه ذات الهي چنين لازمي ندارد، چرا كه جمع نقيضين محال است ونمي تواند لازمه ي ذات الهي باشد. پس معناي قدرت ازلي يا لم يزل قادربودن اين نيست كه عالم حادث را درازل خلق كند؛ چرا كه عالم با وصف حدوث ممكن نست درازل خلق شود وقديم باشد، تا امرحادث بشود قديم واجتماع نقيضين پيش بيايد.
اگرمراد اين است كه آيا تمكن من أن يفعل وتاثير ازلازمه ي ذات است يا نه؟ جوابش اين است كه بله تمكن از فعل لازمه ي ذات الهي است، اين معنايش آن نيست كه عالم حادث را درازل خلق كند تا تناقض لازم بيايد. بعبارت ديگر عالم بلحاظ مصلحتي كه حق تعالي مي داند فقط مي تواند حادث باشد وامرحادث قابل خلق درازل نيست تا بگوييم كه لازمه ي ذات خلق عالم درازل است.
متن: فإذا قيل لنا: هذا قادريّته أزليّة أم لا؟
قلنا: للسائل أ تعني أنّ ذاته من لوازمها ـ الّتي لا تنفكّ كما لا تنفكّ الثلاثة عن الفرديّة ـ أن يتمكّن من أن يفعل أم تعني به[:سوال] أنّ من لوازمها[:ذات] أن تجمع بين الشي‌ء و نقيضه.
فإن قال: سألتكم عن الثّاني.
قيل له: الجوابُ لا؛ إذ ليس من لوازمها أمر يستحيل عقلاً، فليس معنى قولنا: إنّها[ذات] لم تزل قادرة أنّها تتمكّن من جعل ما لا يتصوّر أن يكون قديماً.
و إن قال: سألتكم عن الأوّل.
قبل له: نعم، هي ذات من لوازمها صحّة أن يفعل لكن لا يصدق مسمّى أن يفعل إلّا مع الحدوث، فإذن هي[:ذات] مستلزمة لأمرٍ لا تعقل إلّا مع الحدوث، فلا يلزم أن يستلزم[:ذات] أمراً[خلق قديم يا خلق عالم درازل] غير ذلك[تمكن من أن يحدث وتمكن أن يفعل] يناقض الحدوث. انتهى.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo