< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

94/10/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: جواب شبه ي ديگر

شبه ي درنفي قدرت مطرح شد كه قدرت اگر وجود داشته باشد يا ازلي است ويا حادث ودرهردوصورت محذور دارد پس قدرت وجود ندارد.

جواب خواجه درنقدالمحصل: قدرت وجود دارد وازلي است ومحذور اجتماع نقيضين كه شما گفتيد لازم نمي آيد؛ چرا كه:

اولا، مبناي چنين محذوري آن است كه ازل ولايزال دوقطعه ي مستقل باشد كه هركدام حكم جدا گانه داشته باشد، ازل قطعه ي باشد كه فعل درآن ممتنع باشد ولايزال قطعه ي باشد كه فعل درآن ممكن باشد وحال آنكه درمعناي ازل ممتنع بودن فعل جود ندارد، بلكه معناي ازل آن است كه اول نداشته باشد ومعناي لايزال آن است كه اول داشته باشد يا مسبوق به غير باشد. پس معناي ازل فقط اول نداشتن است نه امنتاع فعل.

ثانيا، عدم چيزي نيست كه قبل از عالم استمرار داشته باشد، اما برخي توهم مي كنند كه عدم ازلي قبل از خلق عالم استمرار دارد.

ثالثا، درصورتي كه توهم شود استمرار عدم ازلي قبل ازخلق عالم، اين دوقضيه منافات وجود ندارد؛ يكي قضيهء باري تعالي هميشه قادر است، به اين معنا كه هيچ حالي از احوال ماضي وجود ندارد كه باري تعالي قادرنباشد، وديگري قضيهء محال است كه عالم قديم باشد. پس قدرت ازلي خداوند تعالي با حدوث عالم منافات ندارد.

متن: و أجاب عنها النّاقد البارع[كامل تردرفضل] ـ قدّس سرّه ـ: بأنّ هذه الشبهة مبنيّة على توهّم كون الأزل حالة معيّنة منفصلة عن الحالة الأُخرى المسمّاة «لا يزال» و هذا توهّم فاسد؛ فإنّه ليس الأزل حالةً معيّنةً يمتنع فيها الفعل، و «لا يزال» حالةً أُخرى يصحّ فيها الفعل، و[حاليه] المعقول من الأزل انتفاء الأوليّة فقط، و إذا كان كذلك، فمعنى قولنا: إنّ الباري سبحانه لم يزل قادراً ـ إن توهّمنا العدم مستمرّاً قبل العالم ـ أنّه لا حالٌ من الأحوال في ما مضى إلّا و تصدق عليه[خداوندتعالي] فيها أنّه قادر على أن يفعل و هذه القضيّة[باري سبحانه لم يزل قادرا] لا يناقضها قولنا: العالم مستحيل أن يكون قديماً

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo