< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

94/09/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اشكال اول برجواب خواجه

بحث دردليل دوم برنفي درقدرت داشتيم مستشكل گفت فعل از دوحال خارج نيست يا موجود است ويا معدوم ودرحال وجود اثر ترك آن ممكن نيست ودرحال عدم اثر فعلش ممكن نيست وقدرت درجاي كه امكان فعل وترك باهم وجود داشته باشد. وازآنجاي كه چنين امكاني نيست پس قدرت وجود ندارد. خواجه درجواب گفت درحال وجود اثر تمكن ازترك آ است درآينده ودرحال عدم اثر هم تمكن ازفعل آن است درآينده پس تمكن از فعل وترك باهم جمع مي شود منتها به دواعتبار ولذا قدرت وجود دارد.

براين جواب خواجه دواشكال شده است:

اشكال اول: تمكن امر اضافی است وتحقق امراضافي بستگي به تحقق طرفين آن دارد واگرتمكن ازترك حالا است بايد هم تارك حالا باشد وهم ترك. پس نمي شود تمكن از ترك حالا باشد وترك فردا باشد.

جواب: اوصاف اضافي دوقسم است، يكي اوصاف حقيقي ذات الاضافه وديگري صفات كه نفس الاضافه است. اوصاف حقيقي ذات الاضافه تحقشش بستگي به طرف اضاف ندارد، مثل علم كه حالا تحقق دارد ولي معلومش وجود ندارد ويا مثل قدرت كه حالا است ومقدورش بعدا موجود مي شود، ومثل اراده كه مريد اراده مي كند چيزي را كه موجود نيست. پس تحقق اين اوصاف اضافي بستگي تحقق طرف اضافه ندارد، بله اوصاف كه نفس الاضافه است تحقق وصف اضافي بستگي به تحقق طرفين اضافه دارد، مثل ابوت وبنوت كه تحقق شان بستگي به تحقق اب وابن دارد.

ان قلت: صفات حقيقي ذات الاضافه هم تحققش بستگي به تحقق طرف اضافه دارد، مثلا علم اضافه دارد به صورت علميه يا معلوم بالذات كه موجود است واراده هم اضافه دارد به مراد متصور. پس هرجاي كه علم است هم عالم موجود است وهم معلوم، وهرجاي كه اراده است هم مريد موجود وهم مراد تحقق دارد.

قلت: علم واراده و... همان گونه كه به معلوم متصور ومراد متصور اضافه دارد به معلوم خارجي ومراد خارجي هم اضافه دارد، دراين جا اضافه وجود دارد ولي طرف اضافه كه معلوم خارجي ومراد خارجي باشد وجود ندارد.

متن: ثمّ قال: لكن فيه[:اشكال برمبناي اماميه ومعتزله] إشكالان:

أحدهما: أن يقال إنّ التمكّن أمر إضافيّ و الأمور الإضافيّة تستدعى تحقّق المضافين، فلا يجوز ثبوت التمكّن الآن مع أنّ أحد المضافين ليس بمتحقّق الآن.

و الجواب عنه: أنّا لا نسلّم أنّ هذا[:تمكن] من الإضافات الّتي يمتنع تحقّقها إلّا عند تحقّق المضافين، ولِمَ لا يجوز أن يكون التمكّن كالعلم فإنّه لا يفتقر إلى تحقّق المضافين[:عالم ومعلوم] و لذلك يعلم واحدٌ منّا ما[:معلوم] يقطع بأنّه لا تحقّق له، وكالإرادة فإنّ الواحد منّا يريد ما[:مراد] لا يتحقّق بعدُ مع أنّ العلم لا يعقل إلّا بين عالم و معلوم، و الإرادة إلّا بين مريد و مراد. وهذا يدلّ على أنّ الإضافة المفتقرة إلى تحقّق المضافين نوع آخر أخصُّ من هذا النوع و هو[:نوع آخر] ما كان من باب الفوقيّة و التحتيّة، وكون الشي‌ء يميناً و شمالاً و نحو ذلك.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo