< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

94/09/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: سه توجه ديگر براي كلام خواجه

براي عبارت خواجه كه « الواسطة غيرمعقولة» درمجموع سه احتمال بيان شد كه مال دواحتمال درنهايت به يك چيز است ودرحقيقت دواحتمال را تا حال بيان كرديم. احتمالات ديگری هم برای توجيه كلام مصنف بيان شده است.

1. توجيه اول: وقتي كلمه ي موجب را مي شنويم موجود طبيعي به ذهن مي رسد، كه بدون اختيار كار انجام مي دهد، چنانكه كلمه مختار حيوانِ را كه اراده كار مي كند به ذهن مي آورد. خداوند تعالي نه موجب است ونه مختار بمعناي فوق چرا كه اختيار حيوان مثل خودش ممكن است ولي اختيار خداوند تعالي مثل وجودش واجب است. ولذا گاهي گفته مي شود كه خداوند تعالي واسطه است بين موجب ومختار. ولي خواجه واسطه را غير معقول مي داند؛ زيرا كه مختار آن است كه با ختيار كار انجام مي دهد، چه واجب باشد وچه ممكن. پس بين موجب ومختار واسطه نيست، چنانكه بين عالم وجاهل و... واسطه نيست. بعبارت ديگر درمفهوراختيار، علم، قدرت و... نه امكان خوابيده ونه وجوب بنابراين مفهوم مختار كه درمورد خداوندتعالي به كار مي رود با مفهوم مختار كه درمورد ممكن به كار مي رود فرقي نيست، بله مصاديق مختار فرق دارند. وقائل خلط بين مفهوم ومصداق كرده است.

1.توجيه دوم: خواجه با اثبات حدوث عالم ايجاب را نفي كرد واز نفي ايجاب اختياررا نتيجه گرفت. ممكن است كسي بگويد بين نفي ايجاب وثبوت اختيار واسطه است وشما بايد واسطه را هم نفي مي كرديد تا اختيار ثابت مي شد. خواجه براي نفي اين حتمال مي گويد واسطه غيرمعقول است؛ چرا كه موجب آن است كه اثرش تخلف ندارد ومختار آن است كه اثرش تخلف دارد وبين تخلف داشتن وتخلف نداشتن تناقض است وبين متناقضين واسطه وجود ندارد، والا لازم مي آيد ارتفاع نقيضين كه محال است.

3. توجيه سوم: اشاعره معتقد اند كه صفات الهي زائد برذات الهي وقديم است وخداوند تعالي نسبت به صفاتش موجب است ولي نسبت به افعالش مختار است پس بين موجب مطلق ومختار مطلق واسطه است. خواجه واسطه را غير معقول مي داند؛ چرا كه صفات الهي عين ذات الهي است ونمي توان آنرا با افعال مقايسه كرد.

متن: و قد يوجّه عبارت المصنف[:والواسطة غيرمعقولة] بتوجيهها بعيدة:

منها: أنّه[كلام خواجه] ردٌّ لما قد يقال: إنّ الواجب تعالى واسطة بين الموجَب و المختار؛ [تعليل براي واسطه بودن:]لأنّ المراد بالإيجاب هو ما نعلمه من الطبائع، وهو منفيّ عنه تعالى لامحالة وبالاختيار ما نعلمه من الحيوان و هو أيضاً منفيّ عنه تعالى؛ لأنّ اختيار الحيوان ممكن و اختياره تعالى يجب أن يكون واجباً، فهو واسطة بين الموجب الّذي نفهمه وبين المختار الّذي نفهمه.

و تقرير الرّد[:رد خواجه واسطه را] أنّه لا معنى للواسطة بين الموجَب و المختار؛ فإنّ المختار ما يكون فاعلاً بالاختيار، سواء كان اختياره واجباً أو ممكناً، ألا ترى أنّ ساير صفاته تعالى ليست كصفاتنا و لا يلزم ثبوت الواسطة، فكذا الاختيار.

ومنها: أنّ حاصل الكلام هو أنّه لمّا ثبت[:دركلام خواجه] حدوث العالم، انتفى الإيجاب و لمّا انتفى الإيجاب ثبت الاختيار؛ إذ لا واسطة بين الإيجاب و الاختيار[يعني واسطه غير معقول است]، فإذاً انتفى أحدهما[:ايجاب واختيار] ثبت الآخر، و ذلك[:غيرمعقول بودن واسطه] لأنّ موجد الشي‌ء[:فاعل شي] إمّا أن يمكن تخلّف أثره عنه و هو المختار أو لا[:أولايمكن] و هو الموجب و لا واسطة بين النفي و الإثبات.

ومنها: أنّه ردّ لما التزمه الأشاعرة من أنّه تعالى موجب في بعض ما يصدر عنه، و هو صفاته و مختار في بعض الآخر و هو أفعاله، فيكون واسطة بين الموجَب مطلقاً و المختار مطلقاً، و لا خفاء في كونه غير معقولٍ‌.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo