< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

94/08/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: معناي قدرت دركلام ابن سينا

بحث درقدرت داشتيم قدرت را تعريف كرديم به «إذا شاء فعل وإذا لم يشاء لم يفعل» متكمين مي گويند اين تعريف وقتي كه درمورد خداوند صادق است كه هم شاء وفعل صادق باشد وهم لم يشاء ولم يفعل پس خداوند تعالي مدتي فاعل نبوده چرا كه تنها دراين صورت است كه لم يشاء ولم يفعل صادق است ودرنيجه عالم حادث است. اما متكلم مي گويد صدق اين تعريف درباره ي خداوند به صدق دوشرطيه است، نه صدق طرفين دوشرطيه ولذا لازم نيست كه لم يشاء صادق باشد تا بگويم شرطيه دوم صادق است بلكه «إذالم يشاء لم يفعل» صادق است حتي اگر لم يشاء صادق نباشد چرا كه صدق شرطيه به صدق ملازمه ي آن است نه به صدق طرفين شرطيه ولذا لازم نيست كه بگوييم خداوند مدتي فاعل بنوده وعالم حادث است بلكه عالم قديم است ودرعين حال خداوند تعالي قادر است؛ چرا كه تعريف قدرت درمورخداوند صادق است وصدق تعريف به صدق دوشرطيه است، نه صدق اطراف دوشرطيه.

براي مدعاي فوق لاهيجي كلام بزرگان را شاهد مي آورد. شاهد اول را ازكلام ابن سينا درالهيات شفا آورديم. حال مي پردازيم به شاهد دوم از كلام ابن سينا در رساله اثبات المبدأ الاول.

كلام ابن سينا در رساله" اثبات المبدأ الأول":

خدواند تعالي درخلق عالم مختار است؛ چرا كه اگر خداوند تعالي درخلق عالم مختار نباشد بايد بدون رضايت عالم را خلق كرده باشد لكن تالي باطل فالمقدم مثله.

درقياس فوق بطلان تالي را همه قبول دارند وملازمه بين مقدم وتالي هم باتوجه بمعناي رضايت روشن مي شود رضايت آن است كه كاري با علم، محبت واراده انجام شود، مثلا به خورشيد گفته نمي شود نورش با رضايت است چرا كه خورشيد علم، واراده ندارد. وخداوند تعالي كه علم واراده دارد گفته مي شودكه عالم را با رضايت خلق كرده است.

معناي اختيار اين نيست كه اگر كار مصلحت دار را انتخاب كرد و انجام داد طرف مقابل آن فعل را هم انتخاب كند وانجام دهد، بنحوي كه اگر طرف مقابل را انجام ندهد اختيار صدق نكند.بلكه معناي اختيار اين است كه كار با داعي وانگيزه انجام شود.

بيان ديگر: قدرت آن است كه فعل بامشيت انجام شود. وغير از مشيت هيچ چيز ديگر درقدرت معتبر نيست.

سوال: آيا قدرت حق با قدرت مخلوقات فرق دارد يا نه؟

جواب: مفهوم قدرت مشترك است بين قدرت حق وقدرت خلق، هم درحق وهم درخلق قدرت بمعناي انجام فعل وترك با مشيت است. امّا حصول مشيت واراده درحق متفاوت است با حصول آن براي خلق.

تفاوت هاي قدرت حق با قدرت خلق:

1. قدرت حق تعالي مقارن باعلم وقدرت انسان مقاره قوه ي عامله اوست؛ چرا كه حق تعالي ازآنجاي كه علمش فعلي است بين علم واراده اش فاصله نيست وبلكه بين ذات، علم واراده اش فاصله نيست؛ چرا كه علم حق عين ذات اوست وهمين علم كه فعلي است همراه اراده است پس بين اراده وعلم حق تعالي فاصله نيست وبعبارت ديگر راده حق تعالي درنزد علم اوست. اما درمخلوقات علم با اراده گاهي فاصله دارد از آنجاي كه اراده مبتني است برعلم كه نوعاً حصولي است كه اولا باتصور حاصل مي شود وبعد اگر با تصديق همراه شد ممكن است شوق وبعد اراده وتحريك عضلات وقوه ي محركه را دنبال داشته باشد منجر به فعل مي شود. پس اراده ي حق تعالي عندالعلم واراده خلق عند القوة المحركة است. واين تفاوت كه اراده ي حق عند العلم است واراده ي خلق با علم فاصله دارد بلحاظ تفاوت وجودي خلق وحق است نه تفاوت مفهوم اراده درحق وخلق.

2. قدرت حق خالي از امكان است وقدرت خلق مشوب به امكان؛ زيرا كه قدرت درحق صدورفعل است از اراده ي تنها وچيزي در اراده ي حق دخالت ندارد ولي اراده ي عبد علاوه برعلم وشوق بستگي به خيلي از امورديگر دارد كه اراده از آنها متاثر مي شود مثل امور بيروني كه با انسان مرتبط است وحال خودانسان كه درانگيزهء او موثراست.

3. قدرت درحق تغالي بالفعل است ولي قدرت درانسان همان قوه است كه با فراهم شدن شرايط بالفعل مي شود.

4. قدرت درحق تعالي عين علم وارده است واراده هم حق اولا تابع اغراض بيرون از ذاتش نيست وثانيا اراده اش عين تحصيل فعل است، اما قدرت انسان غير از علم واراده است وارادهء انسان هم اولا تابع اغراض ودواعي بيرون از ذاتش است، وثانيا اراده اش غير از تحصيل فعل است.

متن: و قال في رسالته في "إثبات المبدأ الأوّل" بهذه العبارة: «اللّه تعالى كان في خلق هذا العالم مختاراً، فإنّه إن لم نقل أنّه كان مختاراً كان ذلك[:خلق عالم] منه[:حق تعالي] من غير رضى به. و ليس المختار إذا اختار الصّلاح فَفَعَله يلزمه أنّ يختار مقابله أيضاً فيفعله. و[:وليس] إذا لم يفعل مقابله لم يكن مختاراً، بل الاختيار يكون بحسب الدّواعي و ذاته دعاءٌ إلى الصّلاح فاختاره‌.

وقال أيضاً: واعلم أنّ القدرة هو أن يكون الفعل متعلّقاً بمشيّة من دون أن نعتبر معها شيئاً آخر، والقدرة فيه تعالى عند علمه، فإنّه إذا علم فتمثّل فقد وجب وجود الشي‌ء و فينا عند المبدأ الأوّل المحرّك و هي القوّة المحرّكة و[عطف تفسيربرقوة المحركة]القوّة العاملة و هي[:قدرت] فيه تعالى خالية عن الإمكان، و هي[:قدرت] صدور الفعل عنه بإرادة فحسب، [معناي فحسب:]من غير أن يعتبر معها وجوب استثناء أحد الجزأين، لا أنّه أراد و لا أنّه لم يرد وليس هو مثل القدرة فينا. فانّ القدرة فينا هي بعينها القوّة و هي[:قدرت] في الأوّل تعالى الفعل فقط و هي[:قدرت] بعينها إرادته و علمه، والإرادة فيه لم تكن لغرض البتة غير ذاته، وفينا تابعة لأغراض مختلفة فلذلك[:تابعيت اغراض] تختلف. و إرادة الشي‌ء فينا غير تحصيله فإنّ إرادة الشي‌ء بالحقيقة تصوّره مع موافقته لمتصوّره وإذا تصوّر لنا معنى ثمّ أردنا تحصيله كان تصوّره لنا نفس ارادتنا، لكنّا نريد بعد ذلك[:تصور/ اراده ديگر] تحصيله و الجمهور غافلون عن ذلك.

 

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo