< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

94/08/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اشكال برمبناي دودليل سوم وچهارم

دودليل اخيري كه براي اثبات وجود واجب بيان شد هردو مبتني است مجموع بدون هيئت اجتماعي را در خارج داريم، مثل لشكر كه درخارج وجود دارد بدون هيئت اجتماعي واين وجود مجموع غير از وجود افراد است.

اشكال: اگر جميع بدون هيئت اجتماعي درخارح وجود داشته باشد لازم مي آيد از وجود دوچيز درخارج وجود بي نهايت موجود لكن التالي باطل فالمقدم مثله.

دراين اشكال بطلان تالي روشن است، عقل بمحض تصور دوچيز وبي نهايت شي حكم مي كند كه دوچيز نمي تواند مستلزم ومنشاء بي شي شود.

بيان ملازمه: اگر دوچيز مثلا الف وب را داشته وعلاوه بر اين مجموع الف وب بدون هيئت اجتماعي را هم داشته باشيم درحقيقت سه چيز درخارج داريم ومجموع اين سه تا بدون هيئت اجتماعي هم مي شود موجود چهارم ـ يكي وجود الف دومي وجود ب وسومي وجود مجموع الف وب بدون هيئت اجتماعي وچهارمي وجود مجموع الف وب ومجموع الف وب بدون هيئت اجتماعي ـ وجود مجموع اين چهار تا بدون هيئت اجتماعي مي شود موجود پنجم وهكذا تا بي نهايت.

جواب: از وجود دوچيز وجود شي سوم لازم مي آيد ولي وجود شي چهارم وپنجم و... لازم نمي آيد، بلكه وجود شي چهارم و... اعتباري است؛ چرا كه شي چهارم عبارت است از لحاظ الف وب اولا واعتبار مجموع شان با تمام روابط كه دارد ثانيا، حال اگر شي چهارم وجود داشته باشد لازم مي كه درشي چهارم هريك از الف وب شخصا دوبار تكرار شود وحال آنكه لا تكرار في الوجود.

درقياس فوق هم ملازمه نياز به بيان دارد وهم تالي:

بيان ملازمه: باتوجه به تعريف وجود جمعي يا مجموعي شي سوم عبارت از وجود مجموع الف وب بعلاوه تمام روابط كه دارند، روشن است كه اگر شي چهارم داشته باشيم هريك از الف وب شخصاً درشي چهارم تكرار مي شود.

بطلان تالي: اگر يك شي بعينه دوبار تكرار شود معنايش اين است كه يك شي دوشي باشد؛ مثلا الف با تمام ويژگي ها حتي زمان دوتا باشد واين تناقض است وباطل؛ چرا كه اگر الف دومي تمام ويژگي هاي الف اولي را دارد ديگر دوتا نيست واگر دوتا است ديگر نبايد تمام ويژگي هاي الف اولي را داشته باشد.

متن: ولا يرد عليه[:مبنا]: أنّه لو لزم من وجود اثنين وجود ثالث[:كه عبارت ازمجموع اثنين باشد] لزم من وجود اثنين وجود أُمور غير متناهية،[تعليل لايرد:]لأنّ الرّابع الّذي هو معروض وصف الثّلاثية[:اضافه بيانيه؛ يعني وصف كه عبارت است از ثلاثه] اعتباريّ محض. كيف[:چگونه چهارمي اعتباري نباشد]، وهو[:چهارمي]حاصل من اعتبار جزئيّة كلّ واحد من المفروضين أولاً و[:حاليه]جزئيّة المجموع المركّب منهما، فلوتحقّق في الخارج لزم اعتبار كلّ واحدٍ من الاثنين فيه[:چهارمي] مرّتين، وهو[:كل واحد...] محال بالضّرورة.

 

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo