< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

94/07/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اخصر واقل مؤنه بودن برهان الهييون
بحث دراين داشتيم که منهج الهييون شبيه به برهان لمّ است. چهار وجه برای اين شباهت بيان شد.
دروجه چهارم گفتيم علت که بلحاظ وجود فی نفسه اعطای وجود می کند به معلول نمی تواند وجود فی نفسه اش را از معلول دريافت کند ولی می تواند وجود اضافی را از معلول دريافت کند.
مثال: کل جسم مؤلَّف من الهيولی والصورت وکل مؤلَّف له مؤلِّف يا ذو مؤلِّف. فکل جسم ذو مؤلِّف.
توضيح: مؤلِّف يک وجود نفسی دارد که به اين لحاظ علت است برای مؤلَّف ويک وجود اضافي که مؤلِّف جسم بودن است و اين وجود اضافی برای مؤلِّف از ناحيه مؤلَّف حاصل شده است. پس مؤلَّف معلول مؤلِّف است، ولي مؤلَّف سبب می شود که ذومؤلِّف بودن که يک وصف اضافی است برای مؤلِّف حاصل شود، يعنی مؤلِّف وجود اضافی نسبت به جسم پيدا کند.
بعبارت ديگر « کل جسم ذو مؤلِّف» يعنی جسم دارای مؤلِّف است اين مؤلِّف بودن برای جسم وجود اضافی است که از طريق مؤلَّف برای مؤلِّف حاصل شده است. وحال آنكه وجود نفسي مؤلِّف سبب مي شود براي وجود مؤلَّف.
به بيان سوم مؤلِّف شيء اول است ومؤلَّف شيء دوم وجسم شيء سوم، وجود في نفسه شيء اول سبب وجود شيء دوم است از طرفي شيء دوم سبب مي شود كه شيء اول انتسباب به شيء سوم داشته باشد؛ يعني مؤلِّف جسم باشد.
اخصر واقل مؤنه بودن طريق حكماي الهي: درمنهج حكماي طبيعي حركت حدّ وسط است ودرمنهج متكلمين حدوث، هم حدوث وهم حركت بعد از وجود است؛ يعني وجود كه حادث است وجسم موجود كه متحرك است. پس دراين دومنهج هم وجود اخذ مي شود وهم حدوث وحركت، ولي منهج الهييون حتي به اخذ وجود بالفعل ممكن نياز نيست بلكه فرض وجود ممكن كافي است براي اثبات وجود واجب. پس منهج حكماي الهي هم اخصر است وهم مؤنه اش كمتر است.
متن: وأمّا كون هذا الطريق أخصر و أقلّ مؤنة من ساير الطرق فظاهر، حيث لا يحتاج إلى النظر في حدوث الخلق و حركة، و لا إلى وجود ممكن بالفعل كما عرفت.



BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo