< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

94/07/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: وجه شباهت منهج الهيين به برهان لمّ
بحث در وجوه داشتیم که برای شباهت منهج الهيين به برهان لمّ بيان شده است. وجه اول بيان شد.
وجه دوم: درهرقياسی قياس ملزوم يا علت ونتيجه لازم يا معلول است و از آنجای که مهم درقياس حدّ وسط است می توانيم بگوييم حدوسط ملزوم وسبب ونتيجه لازم ومسبب است.
برهان لمّ وإن: درهمه ی قياس ها، چه إن وچه لمّ، حدّ وسط علت ثبوت اکبر برای اصغر است حال اگر درخارج هم حد وسط سبب وعلت اکبر باشد برهان لمّ است اما اگر درخارج حدّ وسط معلول ولازم اکبر باشد واکبر ملزوم وسبب حدّ وسط برهان إن است.
دربراهين إن که حد وسط بلحاظ خارج لازم اکبر است، گاهی حدّ وسط از حاق ذات اکبر وملزم گرفته می شود وگاهی از حاق ذات ملزوم گرفته نمی شود بلکه بايد چيزی ملزوم(اکبر) کنيم تا حدّ وسط از آن انتزاع شود. چنانچه حدّ وسط از حاق ذات اکبر گرفته شود بدون ضم ضميمه برهان إن دروثاقت مثل برهان لمّ است. اما اگر حدّ وسط از حاق ذات اکبر گرفته نشود بلکه نياز به ضم ضميمه داشته باشد برهان إن وثاقت برهان لمّ را ندارد. ودر مانحن فيه حدّ وسط که وجود است از حاق ذات اکبر گرفته می شود بدون ضم ضميمه پس برهان إن که حکمای الهی اقامه کرده دروثاقت مثل لمّ است.
وجه سوم: مفهوم وجود دو فرد دارد، فرد واجب وفرد ممکن، بعبارت بهتر طبيعت وجود صرف نظر از خصوصيات مشتمل بر دو فرد است، يکی فرد واجب وديگری فرد ممکن، واين اشتمال حالت طبيعت وجود محسوب مي شود پس طبيعت وجود دوحالت دارد، يکی حالت اشتمال بر فرد واجب وديگري حالت اشتمال بر فرد ممکن. واشتمال بر فرد ممکن علت است برای اشتمال برفرد واجب. بعبارت ديگر يک حال طبيعتِ وجود که اشتمال برفرد ممکن باشد علت است برای حال ديگر طبيعتِ وجود که اشتمال برفرد واجب باشد.
توضيح مطلب: اگر فرد واجب وفرد ممکن را درنظر بگيريم می بينيم که فرد واجب سبب وعلت فرد ممکن است، اما چنانچه اشتمال طبيعت وجود برفرد واجب وفرد ممکن را درنظر بگيريم اشتمال طبيعتِ وجود برفرد ممکن علت اشتمال طبيعتِ وجود برفرد واجب است هم درخارج وهم در ذهن. والهيين دربرهان شان می گويند اصل وطبيعت وجود که بديهی است دوحالت دارد، يکی اشتمال برفرد ممکن وديگری اشتمال بر فرد واجب واشتمال برفرد ممکن سبب است برای اشتمال بر فرد واجب ولذا می آيند اشتمال برفرد ممکن را واسطه قرار می دهند واشتمال بر فرد واجب را اثبات می کند. واين طبق تعريف برهان لمّ است.
متن: وأيضاً قالوا: من القياسات الإنيّة ما هو أقرب إلى اللّم، بل كاد أن يكون في مرتبته[لمّ] في الوثوق و هو ما يكون من اللوازم المنتزعة من حاق اللزوم و حقيقته من غير اعتبار أمرٍ آخرٍ على ما صرّح به الشيخ في "الحكمة المشرقيّة".
وهذا الطريق من النظر في طبيعة الوجود المنتزعة من ذاته تعالى بلا اعتبار أمرٍ زائدٍ على ذاته كذلك[يعني با انتزاع لازم ازحاق ملزوم ما را به نتيجه مي رساند].
وقد يقال: إنّ هذا الطريق لمّي دون سائرالطُرق، إذ هو استدلال بحال مفهوم الوجود على أنّ بعض الموجود واجب[يعني مشتمل است بروجود واجب] لا على ذات الواجب في نفسه، وكون طبيعة الوجود مشتملاً على فرد هو الواجب لذاته حال من احوال تلك الطبيعة[طبيعت وجود]، فالاستدلال[:مبتدا]‌ في الحقيقة[خبر] بحال من أحوال تلك الطّبيعة على حالٍ أُخرى لها معلولة للأُولى، فإنّ كون طبيعة الوجود مشتملاً على فردٍ ممكن هو الّذي أوجب اشتماله على الفرد الواجب.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo