< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

94/04/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: دليل شيخ بروجوب تخلل سكون
دليل شيخ بروجوب تخلل سکون:
شيخ دراين دليل بيان می کند که هرحرکتی ناشی از ميل است ومتحرک که از مبدأ شروع وبه منتها ختم می شود درآن صول دارای ميل است والا حرکت به منتها واصل نمی شد، ميل درآن وصل ميل وصول نام دارد وقتی که صول شد يا حرکت صدق می کند ويا لاحرکت اگر لاحرکت باشد وبعد حرکت شروع شود روشن است که ميل قبل باطل می شود وحرکت بعدی با ميل بعدی شروع می شود پس سه حالت داريم يکی آخر ميل اول ديگری اول ميل حرکت دوم وسومی لاحرکت که آن آخر ميل اول آن لاحرکت هم است ولی آن اخر ميل اول با آن اول ميل ثانی فرق دارد، نه اينکه يکی باشد، مثلا حرکت صعودی ونزولی ويا حرکت رفت وبرگشت روشن است که ميل حرکت اول باميل حرکت دوم فرق دارد وآن آخر ميل اول با آن اول ميل دوم هم فرق دارد.
مقدمات دليل :
مقدمه اول: برای هرحرکتی ميل لازم است حال يا ميل طبيعی است، يا ميل قسری ويا ميل ارادی.
دليل تجربی: وقتی که سنگی را نگهميداريم به دست ما فشار وارد می آورد ودرحقيقت دست ما را دفع می کند. ومتحرک هم مزاحم های سر راهش را بر می دارد واين ايجای فشار ودفع مزاحم حاکی ازقوه ای است که در متحرک وجود دارد واين قوه ميل است.
مقدمه دوم: اين ميل اگر به خودش نگاه کنيم صرف نظر از اثرش از امور معنوی است يعنی دارای صورت نيست، اما اثر آن وصول متحرک است به حدود حرکات، به اين صورت که متحرک را مبدأ دور وبه منتها نزديک می کند.
دور کردن متحرک از مبدأ لازمه اش اين است که موانع سرراه متحرک را دفع کند وميل با برطرکردن موانع از سرراه متحرک متحرک را از مبدأ دور وبه منتها نزديگ می کند.
مقدمه سوم: اين ميل که ثابت شد درهرحرکت وجود دارد بايد تا آخر حرکت وجود داشته باشد، چرا که وصول درحدود حرکات بدون علت نمی تواند باشد پس درآن وصول هم ميل وجود دارد.
مقدمه چهارم: محال است که آنچه متحرک را از مبدأ جدا کرد غير ازعلت باشد که متحرک را به منتها واصل می کند.
مقدمه پنجم: علت که متحرک را از مبدأ جدا می کند وبه مقصد می رساند بلحاظ اينکه موانع را برطرف می کند مييل ناميده می شود اما باعتبار موصل بودن ميل ناميده نمی شود پس يک چيز است که هم ميل است وهم موصل.
مقدمه ششم: آنچه را که ميل ناميديم درآن وجود دارد برخلاف حرکت قطعيه که در آن وجود نمی گيرد بلکه درزمان موجود می شود( البته حرکت توسطیه در آن وجود می گیرد وادامه دارد) واين ميل درطول حرکت وجود دارد ولی گاهی درآن وجود می گيرد ولذا ميل آنی است.
مقدمه هفتم: اين ميل چنانچه قطع ويا فاسد نشود حرکت که اثر آن است هم ادامه خواهد داشت واگر فاسد شود آيا ميل آخر همان فساد ميل اول است يا مقارن آن بوجود می آيد روشن است که ميل ثانی غير از ميل اول است وغير از فساد ميل اول.
مقدمه هشتم: هرجای که دوحرکت است دوميل وجود دارد.
متن: فنقول: [1]إنّ كلّ حركة بالحقيقة فهي تصدر عن ميل، يُحقِّقُ[اثبات مي كند] ذلك الميل و[عطف تفسيربريحقق] يدلّ على وجوده[ميل] اندفاع الشي‌ء القائم أمامَ المتحرّك و احتياج المتحرّك إلى قوّة يمانعه بها[قوه].[2]و هذا الميل فى نفسه[اگربه خودش نگاه كنيم صرف نظراثرش] معنى من الامور يتوصّل به إلى حدود الحركات، وذلك[وصول به حدودحركات] بإبعاد المتحرك من شي‌ء[مبدأ] يلزم ذلك الإبعاد مدافعة لما[موانع] في وجه الحركة[درطريق حركت]، و[عطف برابعاد] بتقريبه من شي‌ء[منتها].[3]و محال أن يكون الواصل إلى حدّ ما واصلاً بلا علّة موجودة موصلة. [4]و محال أن تكون هذه العلّة غير الّتي أزالت[جدا كرده متحرك را] عن المستقر الأوّل. [5]وهذه العلّة لها قياس إلى ما[مزاحم] تزيله و تدافعه، وبذلك القياس تسمّى ميلاً، فإنّ هذا الشّي‌ء من حيث هي موصل لاتسمّى ميلاً، و إن كان الموضوع[موصوف هردوصفت] واحداً.
[6]وهذا الشّي‌ء الّذي يسمّى ميلاً قد يكون موجوداً في آنٍِ واحدٍ. و إنّما الحركة هي الّتي عسى أن يحتاج وجودها إلى اتّصال زمان.
[7]والميل مالم يقسر و لم يقمع أو لم يفسد فإنّ الحركة الّتي تجب عنه تكون موجودة. و إذا فسد الميل لم يكن فساده هو نفس وجود ميل آخر، بل وجود الميل الآخر بسبب معنى آخر ربّما قارنه[دليلش هم اين است كه گاهي ميل ثاني حادث نمي شود].
[8]فإذا حدثت حركتان فعن ميلين.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo