< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

94/01/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: دليل دوم برنفي حركت جوهري
بحث درحركت جوهرداشتيم ابن سينا دليل برنفي حركت جوهري آورد وبعد نقضي را كه برآن شده است جواب. لاهيجي در «والحاصل ...» به بيان نقض وجواب آن مي پردازد.
خلاصه: ممتنع است که بين مبدأ ومنتهای حرکت جوهری انواع نامتناهی بالقوه باشد؛ چرا که اين انواع نمی تواند بالقوه باقی بمانند بلکه بايد تک تک شان بالفعل شود تا فعليت موضوع تامين شود وچنانچه بالفعل شوند لازم می آيد نا متناهي محصوربين حاصرين باشد که باطل است. بعبارت ديگر درحرکت جوهری موضوع ماده است که فعليت ندارد وفعليت آنرا صورت تامين می کند به همين خاطرچنانچه حرکت جوهری داشته باشيم لازم می آيد که نامتناهی محصورباشد بين حاصرين، به اين بيان که بين صورت که ماده درمبدأ حرکت دارد وصورت که درمنتهای حرکت دارد بی نهايت صورت نوعيه ی بالقوه وجود دارد واين صوربايد تماما بالفعل شود تا فعليت ماده تامين شود ووقتی که بالفعل شوند لازم می آيد بی نهايت محصور باشد بين حاصرين. اما درحرکت کيفی چون موضوع فعليت دارد لازم نيست بی نهايت کيفيت بالقوه بالفعل شود بلکه متحرک بالفعل مسافت بالفعل متناهی را طی می کند. ونامتناهی بالقوه همچنان بالقوه می ماند.
دليل برهانی دوم: درحرکت جوهری ماده درصورت نوعيه حرکت می کند وصورمتعاقب را يکی پس از ديگری قبول می کند، حال اين قبول صور سه حالت دارد، يا صورتی می آيد واندکی مکث می کند وفاسد می شود وبعد صورت ديگرمی آيد يا صورت ها بدون مکث می آيند ومی روند، دراين فرض يا صورپشت سرهم می آيند ويا ماده مدتی بدون صورت می ماند. درحالت اول خلف فرض لازم می آيد و حرکت تبديل به سکون می شود، درصورت دوم لازم می آيد تتالی آنات که باطل است ودرشق سوم لازم می آيد که ماده بدون صورت باشد وحال آنکه بالقوه نمی تواند بدون فعليت باقی باشد.
متن: و الحاصل: أنّ امتناع أن يكون بين جوهرٍ و جوهرٍ أنواع غير متناهية بالقوّة إنّما هو لمنافات كون تلك الأنواع بالقوّة، (متعلق منافات:)لوجوب فعليّة الموضوع (صفت موضوع:)المتقوّم بها(انواع) بخلاف أن يكون بين كيفيّة و كيفيّة مثلاً أنواع غير متناهية بالقوّة، لعدم تقوّم الموضوع(متحرك) بتلك الأنواع فلا منافاة بين كونها(انواع) بالقوّة و بين كون الموضوع متقوّماً بالفعل، هذا.
و قد يعلّل ذلك(نفي حركت درجوهر) بأنّ تلك الصّور المتعاقبة إن كان فيها ما يوجد في أكثر من آن واحد فقد سكنت الحركة في الصّور(متعلق حركة)، و إلّا(اگردرهرآني يك صورت بيايد) كانت كلّها آنيّة الوجود، فإنّ تعاقب(صور) بلا فصل تتالت الآنات وإن وجد فى ما بين متعاقبين(دوصورت كه به دبنال هم مي آيند) زمان خال عن تلك الصورة الآنيّة كانت الحركة منقطعة.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo