< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

93/07/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ايراد صاحب مواقف برجمع فخررازي

فخررازي بين كلام متعزله واشعري جمع كرد به اين صورت كه قدرت دوتا معنا دادر؛ يكي قوه ي در عضله وديگري قوه ي همراه شرايط تاثير، مراد معتزله معناي اول قدرت است كه هم بر ضدين تعلق مي گيرد وهم قبل از فعل است و مراد اشعري معناي دوم قدرت است كه به يكي از ضدين تعلق مي گيرد ومقارن فعل وجود مي گيرد نه سابق بر فعل.

صاحب مواقف بعد از نقل جمع فوق مي گويد: « وفيه بحث» اما وجه بحث را بيان نكرده. مير سيد شريف شارح مواقف در وجه بحث مي گويد كه اشعري اصلا تاثير قدرت حادث را قبول ندارد چگونه مي تواند مراد اشعري قدرت همراه شرايط تاثير باشد.

لاهيجي: مراد از تاثير تاثير فعلي نيست بلكه مراد تاثير شاني است، پس مي تواند مراد اشعري قدرت همراه شرايط تاثير باشد، به اين معنا كه شانيت تاثير را دارد، چنين قدرتي اولاً به يكي از ضدين تعلق مي گيرد وثانياً همراه فعل است اما بخاطر اينكه مانع دارد تاثيرش فعلي نمي شود، بعبارت ديگر قدرت كه شرايط تاثير را دارد همراه فعل است ولي چون فعل متعلق قدرت خداوند تعالي است قدرت حادث نمي تواند تاثير بگذارد.

چنانكه گذشت(ص278) با اين بيان كه مراد از تاثير تاثير شاني است ايراد صاحب مواقف بر دومعناي قدرت هم دفع شد.

لاهيجي: جمع فخررازي كه مراد اشعري از قدرت قدرتي است كه شرايط تاثير را دارد ومراد معتزلي از قدرت قوه ي است كه در عضله وجود دارد موئيدش اين است كه اشعري مي گويد قدرت حادث موثر نيست، روشن است كه مراد اشعري قدرت همراه شر ايط تاثير است نه قدرت كه شرايط تاثير را ندارد چرا كه هيچ كس چنين قدرتي را موثر نمي داند، اين اختصاص به اشعري ندارد آنچه كه مختص اشعري است آن است كه قدرت همراه شرايط تاثير را موثر نمي داند. هم چنين روشن است كه مراد متعزله از قدرت قوه ي موجود در عضله است، چرا كه قدرت همراه شرايط تاثير مقارن فعل است نه قبل از فعل.

متن: و فى المواقف بعد ما نقل هذا الجمع قال: «وفيه بحث» و لم يبيّن وجهه.

فقال الشارح(ميرسيد شريف): « هذا (وفيه بحث) ملحق ببعض النسخ و توجيهه(فيه بحث) أنّ القدرة الحادثة ليست مؤثرة عند الاشعرى فكيف يصحّ أن يقال إنه أراد بالقدرة القوّة المستجمعة لشرائط التأثير؟ انتهى».

و اقول: قد مرّ أنّ المراد من التأثير المعتبر فى مفهوم القدرة هو التأثير بالقوّة لا بالفعل فندفع به(با اين بيان) هذا البحث(بحث دركلام مواقف است) أيضا (بيان ايضا:)كما اندفع به( كه مراد ازقدرت تاثير شاني است) ايراد على تفسيرى القدرة على ما مر(ص287).

ثم اقول: و العجب ان قول الاشعرى بعدم التأثير (متعلق قدرت:) فى القدرة الحادثة ممّا يؤيّد هذا الجمع(جمع فخررازي)، فانّه لو كان مراده(اشعري) من القدرة هو المعنى الاوّل(معناي اول كه فخربيان كرد) لم يكن هذا القول مختصا به(اشعري)، اذ لم يقل احد بتأثير العلّة الغير المستجمعة للشرائط و أمّا المعتزلة فظاهر أنّ مرادهم لا يمكن ان يكون المعنى الثانى(كه فخر بيان كرد، چرا كه معناي دوم قدرت همراه فعل است) بل التعيّن عندهم و على اصولهم هو المعنى الاوّل فليثبّت.‌

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo