< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

93/04/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: دليل نقلي مفيد قطع است يا خير؟

 

بيان شد كه دليل عقلي مفيد قطع است، اما دليل نقلي آيا مفيد قطع است يا خير؟

خواجه: در اينكه دليل نقلي مفيد ظن است بحثي نيست، ولي درمفيد قطع بودن دليل نقلي اختلاف است، اكثر علما مي گويند دليل نقلي فقط مفيد قطع است اما حق اين است كه دليل نقلي گاهي مفيد قطع است.

دليل اكثر علما: دليل نقلي به دوجهت نمي تواند مفيد قطع باشد، يكي مشكلي است كه در ناحيه وضع الفاظ وجود دارد وديگري مشكلي است كه در ناحيه اراده معاني است.

مشكل وضع الفاظ: واضع كه لفظ را براي معاني وضع مي كند، هرچند حق تعالي از وضع مطلع است ولي انسانها بالاخص آنهاي كه در قرون آتي است از وضع اطلاع ندارد جز از طريق نقل احاد كه فلان لفظ براي فلان معنا وضع شده است، وما وقتي مي توانيم به معناي لفظ يقين پيدا كنيم كه ناقلين معصوم باشد، اما روات وضع كه لغت دا نان ونويسنده گان اند معصوم از خطا نيستند، و احتمال اينكه خطا كرده باشند وجود دارد. پس ما نمي توانيم به معناي لفظ يقيين كنيم.

مشكل اراده معنا: برفرض اينكه بدانيم معاني الفاظ را بدانيم، اما اينكه متكلم وشارع هم همان معنا را اراده كرده باشد براي ما معلوم نيست؛ چرا كه در كلام شارع تخصيص، نسخ، مجاز گويي و... وجود دارد، وما نا چاريم از اصول لفظي ـ اصل عدم اشتراك، اصل عدم تخصيص، اصل عدم اضمار و... ـ استفاده كنيم تا بمعناي مراد متكلم برسيم، ولي اين اصول مفيد ظن اند.

باتوجه به دو مشكل فوق آنچه كه از شارع به ما سيده مفيد ظن است چرا كه بر دوپايه ي ظني استوار است.

لاهيجي: دليل نقلي مي تواند گاهي مفيد قطع باشد. وهيچ يك از دو مشكل فوق مانع از فاده قطع نيست. چرا كه:

اولا، وضع لفظ بطور متواتر براي نقل شده است وتواتر مفيد يقين است پس ما به معناي الفاظ يقيين پيدا مي كنيم. علاوه بر اين قواعد صرف ونحوف هم بنحو متواتر براي ما رسيده پس تغيير معاني كه از ناحيه هيئات لفظ حاصل مي شود هم مانع از دست يابي به معناي يقييني لفظ نيست.

ثانيا، مي توانيم به مراد متكلم علم پيدا كنيم با توجه به قرائن خارجي وداخلي كه براي كلام است، چنانكه به نصوص كه درباب عبادات است به مراد متكلم علم داريم مي دانيم كه نماز وزكات و... واجب است هم چنين نصوص كه در توحيد است يا در معاد است به مفاد شان علم داريم، مي دانيم كه مفاد« قل هو الله أحد» يگانگي حق تعالي است وآيه « قل يحيها الذي أنشأ ها أول مرّة وهو بكل خلق عليم» مفادش بعث ومعاد است.

علاوه بر اين اگر دومشكل مذكور مانع قطع باشد، كلام هيچ گوينده ي افاده قطع نخواهد كرد وانسان به مفاد حرف هيچ كسي قطع پيدا نمي كند، چرا كه از الفاظي استفاده مي كند كه واضع عام يا خاص وضع كرده است وامكان اشتراك ومجاز وتخصيص وجود دارد، درحاليكه بالوجدان ما در محاورات مان به مفاد كلام هم ديگر قطع پيدا مي كنيم. پس دومشكل فوق مانع از قطع نمي شود.

متن: و قد يفيد اللفظى(دليل لفظي) القطع‌ لا خفاء فى افادة الدليل النقلى الظن و فى افادته(دليل نقلي) القطع خلاف.

و الاكثر على انه(دليل نقلي) لا يفيد(قطع)، لتوقفه(حصول قطع) على العلم (1)بعصمة رواة وضع مفردات تلك الالفاظ الواردة فى كلام المخبر الصادق للمعانى المفهومة و(عطف بروضع) تصريفها و اعرابها (2) وبإرادة المخبر تلك المعانى و العلم بها(راده معاني) يتوقف على عدم الاشتراك‌ والمجاز و التخصيص و الاضمار و النقل و النسخ و المعارض العقلى و هذه كلها ظنية(اصل عدم اشتراك، اصل عدم مجاز و... همه ظني است).

والحق: انّه(دليل نقلي) قد يفيد القطع (1) اذ من الاوضاع ما هو معلوم بطريق التواتر كلفظ السماء و الارض و كاكثر قواعد النحو و الصرف فى وضع هيئات المفردات و هيئات التراكيب(لف ونشر مشوش) (2)والعلم بالارادة يحصل بمعونة القرائن بحيث لا يبقى شبهة كما فى النصوص الواردة فى ايجاب الصّلاة و الزكاة و نحوهما و(عطف برايجاب) فى التوحيد و البعث اذا اكتفينا فيهما(توحيد وبعث) بمجرد السّمع كقوله تعالى‌:«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» (مربوط به توحيد) فاعلم انّه لا إله الّا اللّه‌ « قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ»(مربوط به بعث ومعاد).

(چگونه اين اشكال وارد باشد:) كيف ولو صحّ ما قالوه لم يحصل الجزم بمراد متكلّم من كلامه اصلا. وهو ظاهر البطلان

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo