< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

92/10/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : تباين نوعي شديد وضعيف

گفتيم كه لون وضوء هردو قابل شدت وضعف اند؛ يعني لون هم فرد شديد دارد وهم فرد ضعيف همين طور ضوء داراي فرد شديد وضعيف است، واين فرد شديد وضعيف دو فرد از يك نوع نيستند كه فقط اختلاف درجه داشته باشند بلكه دو نوع مختلف اند، دو نوع از يك جنس اند.قوچجي درشرح خود هم درباره اي ضوء بحث كرده است وهم در باره اي لون، اما اين جا درباره اي ضوء بحث نمي كنيم فقط در باره اي لون بحث مي كنيم وآنچه كه درباره اي لون مي گوييم در مورد ضوء هم اجرا مي شود.

دومدعا در باره اي لون داريم :

مدعاي اول : لون داراي شدت وضعف است، اين مدعا چون روشن است مورد بحث قرار نمي گيرد.

مدعاي دوم : لون شديد ولون ضعيف دو نوع مختلف اند، نه دوفرد از يك نوع، اين مدعا نياز به بحث واثبات دارد.

دليل اول بر تباين نوعي شديد وضعيف :

بين لون شديد ولون ضعيف تفاوت است واين تفاوت همان چيزي است كه شديد را شديد كرده است؛ يعني مابه التفاوت داخل در ذات شديد است ولي داخل در ذات ضعيف نيست. پس مابه التفاوت داخل درذات يكي است وداخل در ذات ديگر نسيت ودر نتيجه اختلاف شديد وضعيف نوعي است.

اشكال : اين بيان شما نشان مي دهد كه تشكيك در ذاتيات راه دارد، شما دو مرتبه درست كرديد، يك مرتبه اي بالا ويك مرتبه اي پايين واين دو مرتبه ذات شان يكي است پس تشكيك در ذاتيات است.

توضيح مطلب :

اينكه شدت وضعف موجود است جاي شك نيست، حال اين شدت وضعف به تباين است ويا به تشكيك جاي بحث است.بيان لاهيجي طوري است كه اولا تشكيك را به توهم مي آورد وثاينا تشكيك در ذاتيات را؛ چرا كه هم مي گويد اختلاف شديد وضعيف در ذات شان است و هم مي گويد مثلا صدق بياض هم بر بياض شديد وهم بر بياض ضعيف به اختلاف است نه به تواطي. پس بايد تشكيك در ذاتيات باشد.يك وقت كه مي گوييم صدق ابيض برثلج وعاج به تشكيك است و زمانِ مي گوييم صدق بياض بر بياض ثلج وبياض عاج به تشكيك است، بين اين دو گفته تفاوت است؛ چرا كه وقت مي گوييم ابيض بر ثلج وعاج به تشكيك صدق مي كند تشكيك در بيرون ذات است ووقت كه مي گوييم بياض بر بياض ثلج وبياض عاج به تشكيك صدق مي كند، درحقيقت تشكيك را در ذاتيات مي بريم نه درعارض. آنچه كه اشكال دارد تشكيك در ذاتيات است نه تشكيك در عارض.تفاوت اين دو گفته روشن است، وقت كه مي گوييم ابيض بر ثلج وعاج صدق مي كند، ثلج وعاج دو تا جوهر اند كه بياض بيرون از ذات شان است ووقت كه مي گوييم بياض بر بياض ثلج وبياض عاج صدق مي كند، بياض بر بياض ثلج وبياض عاج صدق مي كند، نه برخود ثلج وعاج، و بياض بيرون از بياض ثلج وبياض عاج نيست.لاهيجي صدق بياض بر بياض ثلج و بياض عاج را مطرح كرد و از آنجاي كه صدق بياض بربياض ثلج وبياض عاج به تشكيك است. پس تشكيك در ذاتيات است، كه به نظر مشاء و حكمت متعاليه باطل است، هرچند اشراق تشكيك در ذاتيات وماهيت را هم مي پذيرد.

تذكر : مشاء تشكيك در خاج ومصداق را قبول ندارد، بلكه تشكيك را در مفهوم مي داند درصدق مفهوم بر خارج، اما حكمت متعاليه تشكيك را درخاج ومصاديق مي داند.

جواب : آنچه را كه ما گفتيم اصلا تشكيك را افاده نمي كند، چه رسد به تشكيك در ذاتيات؛ چرا كه ما گفتيم مطلق البياض بر بياض شديد وبياض ضعيف صدق مي كند، ومطلق البياض ذاتي است هم ذاتي بياض شديد وهم ذاتي بياض ضعيف؛ چرا كه مصداق هم مطلق البياض است بياض شديد وبياض ضعيف. وصدق مطلق البياض بر بياض شديد وبياض ضعيف به تواطي است نه به تشكيك.

ان قلت : شما دراستدلال گفتيد ذات شديد وذات ضعيف باهم فرق دارند، حرف از مطلق البياض نگفتيد.

قلت : آنچه كه در بياض شديد وبياض ضعيف است مطلق البياض است، فرد از مطلق البياض است، در بياض شديد مثلا سه فرد مطلق البياض است ودربياض ضعيف يك فرد. پس در شديد قيد شديد ودر ضعيف هم قيد ضعيف وجود ندارد، دربياض شديد فرد بشتر است ودر بياض ضعيف فرد كم تر است، وصدق مطلق البياض بر افراد به تواطي و يكسان است نه به تشكيك، اين طور نيست كه صدق مطلق البياض بر بياض شديد اولي باشد از صدق مطلق البياض بر بياض ضعيف، چنانكه صدق انسان بر سه فرد انسان ويك فرد انسان به تواطي است. پس تشكيك در ذاتيات راه ندارد.

خلاصه : دربياض شديد وبياض ضعيف ذات شان مختلف است وصدق مطلق البياض بر دو ذات مختلف به تواطي است، بعبارت ديگر تفاوت بياض شديد با بياض ضعيف در مطلق البياض است كه در بياض شديد دو فرد است ودربياض ضعيف يك فرد.

به بيا سوم تفاوت بياض شديد با بياض ضعيف در فرد منتزع است، نه فرد واقعي؛ چرا كه در بياض شديد وبياض ضعيف هردو مطلق البياض را داريم، يك فرد دوفرد نداريم، ولي چون بياض شديد وضعيف داريم، براي بيان اين تفاوت فردي را ساختيم كه در شديد مثلا سه تا از اين فرد وجود دارد و دربياض ضعيف يك فرد. ومطلق البياض در ضمن اين افراد است، چنانكه مطلق الانسان در ضمن افراد انسان است.دراين جواب بيان شد كه تشكيك نداريم، بياض شديد تحليل شد به چند فرد، در عبارت بعدي كه مي توند متم اين جواب باشد ومي شود هم جواب دوم باشد بيان مي شود كه بياض شديد وضعيف تباين دارد.

جواب دوّم ( يا تتمه اي جواب اول ) :

ما در استدلال بيان كرديم كه مثلا بياض شديد وضعيف دونوع اند وتباين دارند ودونوع مختلف نمي تواند تشكيكي باشد، تشكيك درجاي است كه اختلاف در مرتبه باشد.

متن : و لا يلزم من ذلك ( بيان بالا ) التشكيكُ ( فاعل لايلزم ) فى الذاتى، فانّ ما هو ذاتىّ لهما ( شديد وضعيف ) معا ( هردو ) انما هو مطلق البياض لا من حيث هو شديد او ضعيف ( يعني قيد من حيث هو درحقيقت دخالت ندارد )، فالشدة راجعة الى كون البياض المطلق الذاتى ( كه ذاتي هم است ) متحقّقاً فى الشّديد ( همان طور كه درضعيف متحقق است ) فى ضمن امثال ( چند ) ما ( بياض يعني افراد منتزعه ) هو ( مطلق بياض ) متحقق فى ضمنه‌ ( ما ) فى الضعيف ( بيان ما :) من الافراد المنتزعة ( يعني اين طور نيست كه چند فرد كه درضعيف است درشديد باشد بلكه چند فرد منتزع كه درضعيف است درشديد است )

و هذا الّذي ذكرنا ـ اعنى وجوب كون الاشد و الاضعف نوعين متباينين ـ هو ( ماذكرنا ) الدليل على امتناع التشكيك فى الذاتى ( چون دو شيء متباين تشكيك ندارد ) فان الشديد و الضعيف اذا وجب كونهما نوعين متباينين لم يتحقق اشتراك الضعيف مع الشديد فى الحقيقة ( متعلق اشتراك )، لانتفاء بعض ما هو معتبر فى الشديد فيه ( ضعيف/ متعلق انتفاء ) لا محالة. ( يعني تشكيك جاي است كه اختلاف دربيرون ذات باشد، وقت كه اختلاف در ذات است تشكيك را پيدا نمي كند. )

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo