< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

92/09/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حكم سوم ميل
بحث در احكام ميل بود دوتا از احكام ميل بيان شد حكم سوم ميل اين است كه هرمتحرك قسري بايد داراي ميل طبيعي باشد تا قسري را كه قاسر وارد مي كند روبه ضعف ببرد ووقتي كه قسر تمام شد جسم به سوي مكان طبيعي خود حركت كند.
اگر جسم هيچ ميل طبيعي نداشته باشد، وقتي قسري بر آن وارد شود بخاطر قسري كه وارد مي شود با نبود مانع خارجي دائما حركت خواهد كرد.
قبلا بيان كرديم كه هرحركت طبيعي با مانع خارجي مواجه است وحال مي خواهيم بيان كنيم كه هرحركت قسري بايد مانع داخلي داشته باشد. باتوجه به اين دومطلب مي توانيم بگوييم كه ممتنع است تحقق حركت بدون مانع خارجي يا داخلي.
به بيان ديگر اين مدعا كه تحقق حركت ممتنع است بدون مانع، تحليل مي شود به دومدعا؛ يكي انيكه تحقق حركت طبيعي بدون مانع خارجي ممتنع است، وديگر اينكه تحقق حركت قسري بدون مانع داخلي ممتنع است.
دليل مدعاي اول درباب امتناع خلاء گذشت، دليل مدعاي دوم شبيه همان دليل است كه در ذيل به بيان آن مي پردازيم.
دليل مدعاي دوم: اگر حركت قسري بدون مانع داخلي يعني ميل طبيعي ممكن باشد، چنانچه جسم بدون ميل طبعي با نيروي قاسري مسافت مثلا يك كيلومتر را در يك ساعت طي كند، جسم دوم كه داراي ميل طبيعي قوي يعني معاوق داخلي است با همان نيروي قاسر همان مسافت يك كيلومتر را (كه معاوق خارجي يكسان دارد) مثلا در دوساعت طي خواهد كرد. حال جسم سوم را در نظر مي گيريم كه نصف معاوق جسم دوم را دارد اگر با همان نيروي قسري در همان مسافت حركت كند در دوساعت مسافت دوبرابر مسافت جسم عديم الميل وجسم داراي ميل قوي را طي مي كند؛ چرا كه اگر نيروي قاسر مساوي باشد مسافت هم يكسان باشد ولي معاوق جسم سوم نصف معاوق جسم دوم باشد باشد بايد جسم سوم دوبرابر مسافت جسم دوم را طي كند چون معاوق جسم سوم نصف معاوق جسم دوم است. پس سه تا جسم داريم يكي جسم عديم الميل، دوم جسم داراي ميل قوي وسوم جسم داراي ميل ضعيف، واين سه تا جسم بانيروي قاسر واحد در مسافت يكسان حركت مي كند؛ جسم اول مسافت يك كيلومتر را در يك ساعت طي مي كند، جسم دوم مسافت يك كيلومتر را در دوساعت طي مي كند وجسم سوم مسافت دو كيلومتر را در دوساعت طي مي كند. حال اگر همين جسم سوم با همان نيروي قسري در همان مسافت يك ساعت حركت كند مسافت يك كيلومتر را طي مي كند، چرا كه اگر نيروي قسري واحد ومسافت يكسان باشد ولي زمان نصف شود مسافت هم نصف مي شود. پس جسم داراي ميل ضعيف مسافت يك كيلومتر را در يك ساعت طي مي كند، درحاليكه جسم عديم الميل هم همان مسافت يك كيلومتررا در يك ساعت طي كرد. يعني بايد جسم عديم الميل مساوي باشد با جسم داراي ميل طبيعي، درحاليكه جسم عديم الميل با جسم داراي ميل مساوي نيست بالوجدان. پس بايد جسم مقسور به حركت داراي ميل طبيعي باشد والا لازم مي آيد كه جسم عديم الميل با جسم داراي ميل طبيعي مساوي باشد،كه باطل است.
متن: و منها(ازاحكام ميل) انه لا بد فى كل قابل(جسم قابل) للحركة القيرية من مبدأ ميل طبيعى فيه(جسم) ليكون(ميل) معاوقا داخليا، كما لا بد فى الحركة الطبيعة من قوام ما فى المسافة ليكون معاوقا خارجيا، اذ الحركة يمتنع تحققها بدون معاوق (چرا كه حركت يا طبيعي است ويا قسري، درحركت طبيعي معاوق خارجي لازم است چنانكه گذشت وحركت قسري بدون معاوق داخلي ممتنع است چنانكه خواهد آمد، وحركت ارادي به حركت طبيعي بر مي گردد. پس حركت بدون مانع ممتنع است) : اما داخلى او خارجى كما مر فى مبحث امتناع الخلاء مفصّلا.
وتقرير البرهان عليه(امتناع تحقق حركت بدون معاوق) بحسب المعاوق الخارجى قد مر و بحسب المعاوق الداخلي ان يقال: لو امكن ان يتحرك بالقسر ما لا ميل فيه طبيعيّا فليتحرك مسافة فى زمان(مثلا مسافت يك كيلومتر را در يك ساعت) وليتحرك فى تلك المسافة(مسافت يك كيلومتر) جسم اخر فيه مبدأ ميل و(عطف تفسير براي مبدا ميل) معاوقة ما.وظاهر انّه(صاحب ميل) يقطعها(مسافت يك كيلومتر) فى زمان اطول( مثلا در دوساعت) و ليكن(تامه: فرض كن كه جسم سوم باشد) جسم ثالث فيه مبدأ ميل و معاوقة اقل(از صاحب ميل قوي) على نسبة يقتضي ان يقطع فى ذلك الزمان(دوساعت) عن ذلك المتحرك مسافة اطول(مثلا دوكيلومتر) من المسافة الاولى(مسافت عديم الميل وصاحب ميل قوي: يك كيلومتر) على نسبة زمانى ذى الميل الاول(صاحب ميل قوي) و عديم الميل، (تعليل براي يقتضي ان ...:) لانّ مع وحدة الزمان بكون نسبة المسافة القصيرة الى الطويلة كنسبة الميل القوى الى الضعيف، فيكون فى مثل زمان عديم الميل يتحرك(جسم سوم) مثل مسافته ( عديم الميل)، لان مع وحدة المتحرك(جسم سوم) يكون نسبة الزمان(زمان حركت دوم: يك ساعت) الى الزمان(زمان حركت اول: دوساعت) كنسبة المسافة(مسافت حركت دوم: يك كيلومتر) الى المسافة (مسافت حركت اول: دوكيلومتر).
و الى هذا اشار بقوله‌ و لو لا ثبوته‌ اى ثبوت الميل مطلقا(خاليا عن القيد طبيعي والقسري والنفساني)، لزم عدم ثبوت الميل الطبيعى و لو لا ثبوت الميل الطبيعى‌ لتساوى ذو العائق‌ الطبيعى لو فرض و عادمه‌ فى الحركة القسرية كما بيّنا.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo