< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

92/02/18

بسم الله الرحمن الرحیم

رؤيت شي در جسم صيقلي :بحث درروئيت شيء درجسم صقلي داشتيم؛ مثل اينكه چگونه شيء را درآينه مي بينيم وچگونه خود مان را در آينه مي بينيم، گفته شد كه دوتا زاويه داريم زاويه اي شعاع وزاويه انعكاس واين دوزايه بايد مساوي باشد ؛ چرا كه اگر مساوي نباشند رائي ومرئي درمقابل آينه نخواهند، بعبارت ديگر اين شرط براي اين است كه رائي ومرئي در مقابل آينه باشند، كه اين اگر چنين باشد شيء مرئي در انتهاي زاويه اي انعكاسي ديده مي شود.

انعكاس وارونه :

تبيين وارونه ديدن شي در جسم صيقلي: وقت كه دركنار حوض باشيم وبه آن نگاه نماييم مي بينيم كه عكس درخت كنار حوض وارونه در حوض منعكس مي شود، اين مساله با توجه دو امر روشن مي شود؛ يكي تساوي زاويه اي شعاع وزاويه اي انعكاس وديگري كوتاهي وبلندي زاويه اي انعكاس.

توضيح مطلب : باتوجه به تساوي زاويه اي شعاع وزاويه اي انعكاس هرگاه شعاع از چشم خارج شود وبه آب ويا آينه برسد واز آن منعكس شود و به شيء مرئي برسد، چنانچه شعاع خارج شده از چشم كوتاه باشد شعاع انعكاسي بلند تر خواهد بود براي اين كه دو زاويه شعاع وزاويه اي انعكاس مساوي باشد، وهر گاه شعاع خارج شده از چشم بلند باشد شعاع انعكاسي كوتاه خواهد بود بدليل تساوي زاويه اي شعاع وزاويه اي انعكاس. پس شعاع كه از چشم خارج مي شود چنانچه فاصله اش با حوض مثلاً كم باشد شعاع انعكاسي به قسمت هاي بالاتر درخت منعكس مي شود وقسمت هاي با لاي درخت را نشان مي دهد، وچنانچه شعاع خارج شده از چشم فاصله اش از آب حوض زياد باشد به قسمت هاي پايين تر درخت منعكس مي شود وقسمت هاي پايين تر درخت را نشان مي دهد.

شعاع هاي انعكاسي هرگاه فاصله اش از حوض مثلاً كم باشد در سطح ديده مي شود وهرگاه فاصله اش زياد باشد درعمق ديده مي شود. بنابر اين شعاع انعكاسي كه به قاعده اي درخت مي رسد قاعده را در سطح حوض نشان مي دهد و شعاع هاي انعكاسي قسمت هاي بالاتر درخت با توجه به فاصله اي شان درعمق حوض ديده مي شود، وطبعاً شعاع انعكاسي نُك درخت در پايين ترين قسمت حوض يعني كف حوض ديده مي شود، به همين جهت ما عكس درخت را در حوض وارونه مي بينيم.

متن : و من لوازم تساوى زاويتى الشعاع و الانعكاس رؤية الشجر على شط النّهر متنكّسا ( وارونه ) و السبب فى ذلك ( متنكس ديدن ) هو ان الشعاع اذا وقع على سطح الماء ينعكس منه الى راس الشجر من موضع اقرب الى الرائى و الى اسفله من موضع ابعد من الرائى الى ان يتّصل قاعدة الشجر بقاعدة عكسه و لنفرض لتصوير ذلك خط « اب » عرض النهر و خط « ج ‌ب » الشجر القائم على شطه و « ه » الحدقة و نفرض على « اب »نقطتى « ى و » و على « ج ب » نقطة « ح ط » فاذا خرج من « ه » اخط شعاعى الى « و» و اخر الى « ى » وجب ان ينعكس الاوّل الى نقطة « ط » مثلا فيكون الزاوية الشعاعية ـ اعنى زاوية « ه‌ وا » ـ كالزاوية الانعكاسية اعنى زاوية « ط و ب » و ( عطف بر ان ينعكس ) ان ينعكس الاخر الى نقطه « ح » فيتساوى أيضا شعاعية « ه‌ى ا » ( اضافه اي بيانيه يعني زاويه اي شعاعي ) و انعكاسية « ح ى ب » ( اضافه اي بيانيه يعني زاويه انعكاسي‌ ) فيكون المنعكس الى راس الشجر اطول من المنعكس الى ما تحته و النفس لا تدرك الانعكاس لتعودها ( عادت نفس ) برؤية الاشياء على استقامة الشعاع فيحسب الشعاع المنعكس نافذا فى الماء فيكون راس الشجر عندها ادخل فى عمق الماء ( چرا كه هرچه فاصله اي شعاع انعكاسي بشتر باشد بشتر درعمق ديده مي شود ) و هكذا الى اسفله فتراه ( شجر ) متنكسا راسه ابعد من سطح الماء غائرا ( درحاليكه فرورفته ) فيه ( مأ ) جدّا ( يعني عميقا ) و بيانه على التحقيق بحيث يظهر كونه ( مطالب ) من ( ناشي/ از ) لوازم التساوى المذكور ( تساوي زاويه اي شعاع وزاويه اي انعكاس ) انّما هو فى علم المناظر.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo