< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

91/08/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: توضیح بیشتر مطلب

قوله (ره): «ثم ان اشتهيت توضيح المرام فاعلم انّ المراد فى هذا المقام انما هو تحديد النّفس من حيث هو نفس و شرح هذا الاسم و بيان انّ اطلاقه على تلك المبادى باىّ معنى هو لا تعريف ما يطلق عليه لفظ النّفس و جميع تلك المبادى الّتى يطلق عليها هذا اللّفظ فى مفهوم مشترك و ان لم يوضع له اسم النّفس‌...» (شوارق الالهام: ج 3 ص 428-429)

بحث در تعریف نفس بود. محقّق لاهیجی (ره) در ادامه به توضیح بیشتر مطلب می پردازد، هر گاه بخواهیم نفس را تعریف کنیم از دو حیث میتوانیم آنرا تعریف نمائیم:

الف: نفس را از این حیثیت، تعریف نمائیم کنیم تدبیر کننده بدن است و فاعل افعال خاصی است.

ب: نفس را از این حیث که حقیقت خاصی از حقائق خارجی است تعریف کنیم.

آنچه در اینجا مورد بحث ماست، تعریف نفس با توجه به حیثیت اول است.

نفس با توجّه به حیثیت اول، منشأ افعال مختلفی است، نفس نباتی منشأ تغذیه، تولید مثل و نمو است؛ نفس حیوانی منشأ احساس و حرکت ارادی است؛ نفس ناطقه منشأ تعقل است. همه این آثار در عبارت «ذو حیات بالقوه» به طور اجمالی جمع اند. بنابر این تعریف نفوس سه گانه به ترتیب چنین است: کمالٌ اولٌ لجسمٍ طبیعی آلی یغتذی و یولد و ینمو؛ کمالٌ اولٌ لجسمٍ طبیعی آلی یحس و یتحرّک بالإراده؛ کمالٌ اولٌ لجسمٍ طبیعی آلی یتعقل. البته نفس ناطقه کمالات نفس حیوانی و نباتی را نیز دارد چنانچه نفس حیوانی نیز کمالات نفس نباتی را داراست.

حالا با توجه به این مطلب، بحث ما در تعریف نفس در این مطلب است که هر کدام از نفس نباتی، حیوانی و انسانی بر این مبادی به چه معنا اطلاق می شوند؟ بنابر این تعریفهای سه گانه را مورد ملاحظه قرار می دهیم و می کوشیم تا تعریف جامعی بر گرفته از آنها ارائه دهیم. بحث در این نیست که مفهوم جامعی ارائه دهیم که برخی مصادیقش نفس اند و برخی مصادیقش نفس نیستند و بگوئیم چون این تعریف، شامل نفوس هم می شود، پس تعریف جامع نفوس است. چنانچه قطب الدین مفهوم مبدء را ارائه نمود که برخی مصادیقش نفس اند و برخی مصادیقش نفس نیستند، و آنرا به عنوان تعریف جامع نفوس ارائه داد.

قوله (ره): «فى هذا المقام» یعنی مقام تعریف نفس که مورد بحث ماست.

قوله (ره): «من حيث هو نفس» تذکیر ضمیر به اعتبار جوهر بودن نفس است.

قوله (ره): «شرح هذا الاسم» عطف بر تحدید است، یعنی در صدد شرح اسم نفس هستیم نه شرح مفهوم دیگری همچون مفهوم مبدء که اعم از نفس است.

قوله (ره): «و جميع تلك المبادى الّتى يطلق عليها هذا اللّفظ فى مفهوم مشترك و ان لم يوضع له اسم النّفس» لفظ «جمیع» مجرور است و بر لفظ «ما» معطوف است و واو به معنای مطلق جمع است. مقصود این است که برخی مصادیق مبادی، نفوس اند و برخی مصادیقش نفوس نیستند، و اطلاق لفظ نفس بر مبادی به اعتبار برخی مصادیقش که نفوس اند صحیح است.

قوله (ره): «لم يوضع له» یعنی برای آن مفهوم مشترک.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo