< فهرست دروس

درس منازل السائرین - استاد حشمت پور

94/10/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: توضیحی مختصر در مورد مقامات قسم بدایات/ شرح المقدمة/ شرح منازل السائرین.

خلاصه جلسه قبل: بیان کردیم که سالک باید از اقسام عشره عبور کند تا به کمال برسد و بیان کردیم که اقسام عشره هر کدام مشتمل اند بر ده مقام و هر مقام را به ده درجه تقسیم کردیم و در نتیجه صد مقام و هزار درجه به دست آوردیم.

[الف_قسم البدایات]

فاذا کانت امارة و تدارکها التوفیق حتی تنبهت عن سنة الغفلة کان اول مقاماتها الیقظة و هی اول مراتب البدایات[1]

حال می خواهیم مقامات صد گانه را بشماریم و اقسام نیز در این بین شمرده می شوند ولی به درجات در اینجا اشاره ای نمی شود.

مصنف فهرست زیبایی برای مقامات تنظیم کرده اند.

معمول فهرست ها به این صورت است که فقط فصول و اقسام را می شمرند ولی مصنف در اینجا سیر از یک مقام به مقام دیگر را نیز ذکر کرده اند یعنی در حین بیان خلاصه ای از سیر، فهرست مقامات را نیز ذکر کرده اند.

مصنف می فرمایند که نفس انسانی قبل از سلوک اماره بالسوء است و نفس اماره نفسی است که در آن قوای حیوانی حاکم اند و سایر قوا به دستور قوای حیوانی عمل می کنند. قوای حیوانی در بعد عمل قوه شهویه و غضبیه هستند و در بعد نظر قوه واهمه است و قوه عاقله که مخدوم اینهاست و باید اینها به او خدمت کنند، بر عکس می شود و او به اینها خدمت می کند و نقشه می کشد که چگونه قوای حیوانی را به هدف خود برساند.

خداوند نفس انسان را از عالم ملکوت به عالم حیوانیت فرستاده تا بتوانیم با قوه عاقله خود، قوای حیوانیه را تحت کنترل خود در آوریم.

اولین مقامی که سالک وارد آن می شود مقام یقظه است یعنی بیدار می شود و متوجه ضرری که تا کنون متحمل آن بوده می شود و تصمیم می گیرد که این ضرر را از بین ببرد.

ترجمه و شرح متن:

پس هنگامی که نفس اماره باشد و توفیق به این نفس برسد به گونه ای که از چرت و خواب کوتاه غفلت خارج شود (آنهایی که در خواب عمیق غفلت فرو رفته اند بیدار نمی شوند)، در این هنگام اولین مقامی که شخص وارد آن می شود یقظه (مقام اول) است که این یقظه اولین مقام بدایات است و این اولین درجه از مقام یقظه است.

و اذا تیقظت و احسّت ببعدها و اتباعها للشیطان و کونها تحت ولایته و سلطنته تابت عن المخالفات

حال که شخص بیدار شد به گذشته خود توجه می کند که چگونه تحت ولایت شیطان قرار گرفته بوده و چگونه نفس اماره بر او مسلط بوده است. در این هنگام شخص باید توبه کند از اینکه تحت تسلط شیطان بوده است و شخص باید به زور از سلطه شیطان خارج شود.

ترجمه و شرح متن:

و وقتی شخص بیدار شد و فهمید که چقدر بعید شده و تحت سلطه و ولایت شیطان قرار گرفته در این صورت توبه (مقام دوم) می کند از این مخالفاتی که با شریعت و عقل داشته.

ثم خلطت عملا صالحا و آخر سیئا فاخذت تحاسب نفسها حتی غلبت حسناتها سیئاتها و قلت موانعها فانابت الی الحق

مقام سوم مقام محاسبه است وقتی شخص توبه می کند بر حسب عادتی که داشته و بر حسب سلطنتی که شیطان بر او داشته گاهی مرتکب معصیت نیز می شود هر چند عمل صالح نیز دارد، در این صورت شخص شب هنگام اعمال خود را محاسبه می کند و به خاطر طاعاتش شکر می کند و از گناهانش توبه می کند و از خدا می خواهد که توفیقی به او دهد که دیگر مرتکب گناه نشود و به سمت طاعات بیشتر ترغیب شود.

نفس ابتدا با سختی و بعد از تمرین به آسانی از معصیت تنفر پیدا می کند.

در هیچیک از مقامات شخص نباید متکی به خود باشد بلکه دائما باید از خدا بخواهد تا او را رها نکند و در همه ی حالات دست او را بگیرد و حتی این توسلات چند برابر اقدامات ما تأثیر دارند. اگر از خدا چیزی را دائما بخواهیم او حتما به ما می دهد فقط باید دائم از او بخواهیم. خلاصه اینکه در تمام مراحل و مقامات دعا و اصرار نباید فراموش شود.

ترجمه و شرح متن:

و سپس این انسان توبه کرده، اعمال صالح و سیء انجام می دهد چون هم توبه کرده و تصمیم گرفته که صالح شود و از طرفی عادت به گناه دارد و در چنین حالتی شخص خود را محاسبه (مقام سوم) می کند و این قدر به این محاسبه ادامه می دهد تا حسناتش بر سیئاتش غلبه کند و موانع سیر از سر راه او برداشته شود (و موانع، قوای حیوانی نفس هستند و این قوی را باید از حالت مزاحم به مشایع تبدیل کند) سپس چنین شخصی انابه (مقام چهارم) به حق می کند.

توبه یعنی قطع کارهای گذشته و انابه یعنی رجوع به حق و در دامان حق افتادن.

ثم تفکرت فیما یعینها و یرفع قدرها من الصالحات و من نتائج التفکر تبلغ الی حد التذکر و الانّعاظ و الاعتبار بالعبر ثم تعتصم بالله و بحوله و قوته فتفر الیه من کید الشیطان ثم تحتاج الی الریاضة لتلطیف السر.

سپس تفکر می کند در اینکه چه کند که به نفعش باشد و درجه وجودیش بالاتر رود و هنگام تفکر متوجه و متذکر اموری می شود که این امور پند اند و سپس چنگ می زند به حبل الهی و این حبل سمتی از آن در دست خداست و سمتی در دست بنده است.

ترجمه و شرح متن:

سپس تفکر (مقام پنجم) می کند در آنچه که به او کمک می کند و درجه وجودیش را بالاتر می برد که آن عبارت باشد از صالحات و صالحات عبارت اند از چیزهایی که عقل و نقل و یا نقل آنها را تأیید می کند.

و از نتایج تفکر این است که شخص به یک موعظه هایی دست پیدا می کند و در نتیجه شخص پند می گیرد (چه مستقیما از طریق الهام و چه غیر مستقیم مانند اینکه از کسی بشنود و یا در کتابی ببیند) و به مقام تذکر (مقام ششم) می رسد.

سپس این انسان به خدا و حول و قوه او چنگ می زند و اعتصام (مقام هفتم) می کند و فرار (مقام هشتم) می کند به سوی خدا از کید شیطان.

انسان در تمام مراحل باید به خدا توکل داشته باشد و فعل خود را نادیده بگیرد.

روش شیطان برای فریب انسان روش خطوات است یعنی گام به گام انسان را سمت دره می برد لذا باید مواظب بود و به سمت خدا فرار کرد.

سپس شخص از کید شیطان فرار می کند و سپس احتیاج به ریاضت (مقام نهم) پیدا می کند و ریاضت لطیف کردن عقل است به این صورت که قوای ما دون را از خواسته ها جدا کنیم و نگذاریم که آنها به خواسته هایشان برسند و عقل را آلوده کنند در نتیجه ریاضت یعنی جلاء دادن آینه عقل و اگر جلا داده شود عکس عالم ملکوت در این آینه می افتد و می توانیم ملکوت را ببینیم و همچنین نیروی عقل و قلب ما قابلیت تصرف در اشیاء پیدا می کنند.

سپس انسان احتیاج پیدا می کند که عقلش را تلطیف کند تا به درجه سر برسد.

و بقدر لطافته تلتذ بسماع الوعد و تتأثر بزواجر الوعید و تتأذی بالنقصان.

آخرین مقام از مقام بدایات سماع است و انسان در این مقام حتی از شنیدن احکام شرعی نیز لذت می برد و به آنها با لذت عمل می کند و نسبت به دستورهای الهی احساس خوشی پیدا می کند یعنی انسان به حدی می رسد که از شنیدن دستورات شریعت لذت می برند و در مقابل نیز افرادی هستند که از شنیدن حق و حقیقت منزجر می شوند و به احکام الهی با دیده بد نظر می کنند.

ترجمه و شرح متن:

و به قدر این لطافتش لذت می برد از سماع (مقام دهم) وعد و متأثر می شود از زواجر و نواهی وعید و رنج می برد از نقصان خودش.

چنین انسانی در کمال را می کوبد تا اینکه در باز شود و شخص به قسم ابواب وارد شود و با ده مقام جدید مواجه شود و قبل از طی این مقامات جدیده باید درجات دوم مقامات قبل را تکمیل کند.


[1] شرح منازل السائرین، ماتن: ابو اسماعیل عبدالله الأنصاری، شارح: کمال الدین عبدالرزاق القاسانی، ج1، ص123.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo