< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد قایینی

95/02/19

بسم الله الرحمن الرحیم

باسمه تعالی

موضوع: اصول عملیه/استصحاب /شبهات حکمیه/جواب از اشکال مرحوم صدر

خلاصه مباحث گذشته:در ادامه اشکال به جریان استصحاب در شبهات حکمیه، بحث به اشکال مرحوم صدر به مرحوم خویی رسید، و بیان شد که ایشان در قالب سه بیان از این اشکال پاسخ داده است.خلاصه مباحث گذشته:در ادامه اشکال به جریان استصحاب در شبهات حکمیه، بحث به اشکال مرحوم صدر به مرحوم خویی رسید، و بیان شد که ایشان در قالب سه بیان از این اشکال پاسخ داده است.

 

همان طور که گذشت مرحوم خویی قائل به این نظر است که استصحاب بقای مجعول مبتلا به معارضه با استصحاب عدم جعل است و زمان از لحاظ مجعول ظرف و از لحاظ جعل مقوم است، هر چند که جعل و مجعول از حیث حقیقت واحد هستند اما از حیث لحاظ و اعتبار مغایر یک دیگرند، لذا از یک حیث یعنی حیث جعل اصل عدم جعل و از حیث مجعول اصل بقای آن استصحاب شده و با هم معارضه می کنند.

بیان اشکال مرحوم صدر: معارضه اصل عدم جعل حلیت با اصل عدم جعل حرمت

به نظر مرحوم صدر این استصحاب (عدم جعل حرمت) مبتلا به معارضه با استصحاب عدم جعل اباحه و حلیت است، در نتیجه استصحاب بقای مجعول بلا معارض جاری می شود.

جواب مرحوم آقای خویی

مرحوم خویی از این اشکال سه جواب داده است.

جواب اول: نقض اصل عدم جعل حلیت در صدر شریعت

استصحاب عدم جعل اباحه به خاطر قطع به جعل اباحه اصلا جاری نمی شود، کما این که نسبت به آب متغیر و غیر آن، قبل از شرع که حرمتی جعل نشده بود، بعد از شرع هم معلوم نیست نسبت به ظرف زوال تغیر که مورد شک است هم حرمت جعل شده است یا نه، و همان عدم استصحاب می شود، در حالی که عدم جعل اباحه قطعا منتقض به جعل اباحه شده است؛ چرا که در روز اول شریعت با توجه به تدریجی بودن احکام، حکم به اباحه مطلق تکالیف غیر از امور مهمه و نظامیه شده است، کما این که مقتضای عده ای از نصوص مثل «ان الله سکت عن اشیاء »، «اسکتوا عما سکت الله» هم وجود همین اباحه تا زمانی که انشاء الزام شده باشد؛ است،بنابراین اصل عدم جعل اباحه و حلیت نقض شده است و جایی برای جریان پیدا نمی کند.

جواب دوم: اضافه اصل عدم جعل اباحه و حلیت به اطراف معارضه

مرحوم خویی بعد از بیان جواب اول از این اشکال و رد جریان استصحاب عدم جعل حلیت، بر فرض جریان استصحاب عدم جعل اباحه و حلیت نیز از این اشکال جواب می دهد، بر فرض پذیرش جریان استصحاب عدم جعل اباحه، اطراف معارضه سه استصحاب می شود و وجه تقدمی برای هیچ یک نیست، بلکه همه در یک رتبه جاری می شوند، و نمی توان رتبه استصحاب بقای مجعول را موخر فرض نمود تا بعد از تعارض دو استصحاب مقدم نوبت به آن برسد.

البته همان طور که گذشت، در این جا نمی توان گفت که شک در جعل سببیت دارد نسبت به شک در مجعول و در نتیجه بعد از تعارض دو اصل سبب، نوبت به جریان بلا معارض اصل مسببی یعنی بقای مجعول می رسد، چرا که همان گونه که گذشت سببیت جعل نسبت به مجعول عقلی و تکوینی است نه شرعی، و در واقع همان گونه که مرحوم خویی معتقد جعل و مجعول امر متحدی هستند که از دو حیث لحاظ می شوند.

جواب سوم: عدم تعارض بین دو اصل

به این که بین استصحاب عدم جعل حرمت و عدم جعل اباحه تعارضی نیست بلکه نهایتا منجر به انتفای ضدین و مخالفت التزامیه است، چرا که ملاک تعارض یکی از دو امر است؛ که یکی تهافت و دیگری لزوم مخالفت عملیه از جریان اطراف معارضه است، که هر دو در مقام منتفی است، یعنی از جریان اصل عدم جعل حلیت و اصل عدم جعل حرمت مخالفت عملیه و تهافت لازم نمی آید و به تعبیر مرحوم خویی به برکت همین امر است که فقیه در پایان رساله عملیه با وجود علم اجمالی بر اساس حساب احتمالات، به مخالفت بخشی از این رساله با واقع، ولی عمل به آن را برای مقلدین خود حجت دانسته است.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo