« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد مهدی گنجی

1403/11/08

بسم الله الرحمن الرحیم

الأصول العملية/أصالة الاحتياط /تنبیهات أصالة البرائة/تمسک به أخبار من بلغ/مفاد أخبار من بلغ

 

موضوع: الأصول العملية/أصالة الاحتياط /تنبیهات أصالة البرائة/تمسک به أخبار من بلغ/مفاد أخبار من بلغ

 

خلاصه بحث سابق

بحث در امکان احتیاط در عبادات است. گفتیم جای شبهه ندارد که احتیاط در عبادات ممکن است اما در علم اصول این نکته مطرح شده و دنبال شده.

فرمایشات مرحوم آخوند بیان شد که عمده، تعریض به کلام مرحوم شیخ است. مرحوم شیخ انصاری فرمود احتیاط در عبادات ممکن است چون معنای احتیاط آن است که آن فعل را جامع شرایط و اجزاء اتیان کنی فارغ از قصد امر، و چنین چیزی ممکن است و مشکلی ندارد. مشکل از ناحیه قصد امر است که آن را از معنون به عنوان احتیاط خارج کرد.

پاسخ‌های مرحوم آخوند بیان شد.

توجیهی که برای کلام مرحوم شیخ به نظر می‌رسد آن است که ایشان دیده مشهور در عبادات، قائل به قصد امر قطعی هستند. ظاهر کلام کثیری از فقهای سابق همین است که عبادت باید به قصد امر اتیان شود و متأخرین گفته اند که مجرد اسناد کافی است و قصد امر لازم نیست. مشهور گفتند اگر امر خدا محرک شد، بندگی صدق می‌کند و گرنه بندگی نیست. بر همین اساس در موارد احتیاط چون امر قطعی وجود ندارد و مشهور نیز احتیاط در عبادت را ممکن می‌دانند، مثل این همه موارد عبادات مشکوک الامر که در کتب ادعیه و رساله‌ها آمده و گفتند رجاءا اتیان شود، پس احتیاط در عبادات در نظر مرحوم شیخ ممکن است چون مقصود مشهور از احتیاط، ذات عمل بدون قصد امر محتمل است و احتیاط کند به قصد امر احتیاطی اتیان کند. لذا مشهور می‌گویند قصد امر قطعی برای عبادت لازم است و از طرف دیگر گفتند در مواردی که مشکوک است، احتیاط ممکن است،‌ پس مقصودشان از احتیاط در امر مشکوک، منهای قصد امر قطعی است و اینکه به قصد امر محتمل به احتیاط اتیان شود. نزد علماء مفروغ عنه است که اگر مکلف فعل را به قصد امر احتیاطی اتیان کند، شرط عبادت محقق شده است.

البته همین توجیه جای مناقشه دارد ولی می‌تواند کلام ایشان از واضح البطلان بودن خارج کند. لذا این اشکال مرحوم آخوند صحیح است که مقصود مشهور از احتیاط در عبادات، عمل بدون قصد قربت نیست و عمل بدون قصد قربت، احتیاط نیست.

اخبار من بلغ

مرحوم آخوند این بحث را مطرح کرده که آیا می‌توان مشکل احتیاط در عبادات را حل کرد یا نه؟ این بحث اخص است و در مورد خصوص عباداتی است که بر طبق آن، یک خبر ضعیف یا فتوا در موردش صادر شده. مواردی که خبر ضعیف دارد و می‌گوید این غسل ثواب دارد و بلغه ثوابٌ یا بالمطابقة یا بگوید این غسل مستحب است و بالالتزام یعنی ثواب دارد، چنین خبری باعث اثبات امر به همان عمل می‌شود چون فرمود کان له الاجر ذلک، پس وقتی که استحباب آن عمل ثابت شد، پس مکلف می‌تواند آن عمل را به به قصد همین امر قطعی اتیان کند. نه به قصد امری که روی احتیاط یا ثواب آمده که اشکال شود محال است بلکه به قصد امری که روی اخبار من بلغ آمده است.

مرحوم آخوند[1] فرموده اخبار من بلغ مشکل را حل نمی‌کند چون اخبار من بلغ باعث ایجاد یک استحباب جدید می‌شود و به احتیاط ربط ندارد. احتیاط یعنی عملی انجام شود که آن امر واقعی، امتثال شود و اخبار من بلغ به عنوان بلغه ثواب، یک امر جدید اتیان شده و اگر امر را امتثال می‌کند، یک امر جدید است و ربطی به احتیاط ندارد. مرحوم آخوند فرموده اخبار من بلغ، یک امر ایجاد می‌کند ولی این یک امر جدید است و ربطی به امر واقعی ندارد. مثلا در مورد غسل، نمی‌دانم مستحب است یا نه، امرش مشکوک است ولی می‌دانم این غسل به عنوان ثانوی یعنی بلغه ثواب، یک امر دارد و این امر جدید است و ربطی به احتیاط در عبادات ندارد. این امر جدید مکلف را برای امتثال یک عمل جدید، قادر می‌کند.

اشکال

اگر این امر جدید بر روی همین عمل آمده باشد و بگوید غسل به عنوان بلغه ثواب، مستحب است، حق با شما است اما اگر امر آمده بر روی غسلی که مشکوک الامر است، احتیاط ثابت می‌شود. اگر اخبار من بلغ با عنوان مشکوک، امر را ایجاد کند، این همان احتیاط است.

آخوندجواب داده :

أولاً: سلمنا که این امر، امر به احتیاط است ولی این یک امر توصلی است. امر توصلی باعث مقربیت نمی‌شود. امر تعبدی باعث ایجاد عبادت می‌شود.[2]

اینکه امر توصلی باعث ایجاد عبادت نمی‌شود، به نظر می‌رسد فقهی نیست. امر توصلی را می‌توان به نحو عبادی اتیان کرد و اصلا مکلف می‌تواند تمام کارهای زندگی‌اش را تعبدی اتیان کند. مثلا کفن کردن میت یک واجب توصلی است ولی می‌توان قربی اتیان کرد. تفاوت این دو امر آن است که امر توصلی به مجرد اتیان فعل ساقط می‌شود و امر تعبدی با اتیان فعل قربیاً ساقط می‌شود و گرنه هر دو می‌تواند قربی صادر شود.

آخوند در ادامه فرموده:

ثانیاً: اگر اخبار من بلغ، امر را ایجاد کند ولو عمل مشکوک الامر باشد نه ذات عمل، همچنان احتیاط مورد بحث نیست. احتیاط مورد بحث آن است که مشکوک الامر را به داعی سقوط همان امر واقعی که مشکوک اتیان کند. در ذهن مرحوم آخوند این است که این امری که اخبار من بلغ آورد، یک امر قطعی است و این ربطی به آن امر احتمالی ندارد. اگر مکلف این غسل مشکوک الامر را به قصد امر به احتیاط اتیان کند، این به قصد به امر احتیاط جدید است در حالیکه احتیاطی که گفتیم یعنی به قصد امر مشکوک باشد. پس حتی اگر اخبار من بلغ بگوید احتط، باز هم فایده ندارد چون این احتیاط به قصد همین امر قطعی احتط است و ما نحن فیه در مورد اتیان عبادت به قصد امر محتمل است. یعنی وقتی مکلف غسل کرد، همان امر محتمل به غسل ساقط شود نه امر جدید.[3]

اما به نظر می‌رسد همان توجیه فرمایش مرحوم شیخ اینجا نیز جاری است. ادعا داریم اگر امری را که اخبار من بلغ می‌گوید، به فعل مشکوک الامر و فعل به عنوان احتیاط تعلق گرفته باشد، کافی است که احتیاط در عبادات ممکن شود. هرچند مکلف نمی‌تواند این عبادت را به قصد امر قطعی اتیان کند ولی مولی می‌گوید به قصد همین امری که الان گفتم، اتیان کن. درست است که امر جدید است ولی به غرض این است که مکلف به همان واقع در صورتی که وجود دارد، برسد.

مفاد اخبار من بلغ

به همین مناسبت بحث از مفاد اخبار من بلغ مطرح شده است.

آیا مفاد اخبار من بلغ، اثبات امر می‌کند یا چنین مفادی ندارد؟ و اگر امر را اثبات می‌کند، آیا امر را برای ذات فعل اثبات می‌کند که ربطی به احتیاط در عبادات نداشته باشد، یعنی من بلغه ثوابٌ یک عنوان ثانوی است و فلان غسل به عنوان ثانوی مستحب شد و این ربطی به احتیاط در عبادات ندارد. و یا اینکه امر را برای مشکوک الامر ثابت می‌کند؟

مخالفان مثل مرحوم خوئی و دیگران می‌گویند اخبار من بلغ، تشریع نیست و امری را اثبات نمی‌کند و فقط إخبار از تفضل شارع است[4] . بر همین اساس است که مرحوم خوئی در ابتدای تعلیقه عروة فرموده کثیری از مستحباتی که مرحوم سید فتوا داده، به دلیل تسامح در ادله سنن است و چون دلیل معتبری ندارد باید رجاءا اتیان شوند.

اخبار من بلغ بحث سندی ندارد و متضافره هستند و بعضی صحیحه هستند مثل صحیحه هشام لذا از جهات دیگر باید بحث کرد.

أوّلاً: مدلول اخبار من بلغ چیست؟ ثانیاً: بحث از اخبار من بلغ چه ثمراتی دارد؟ ثالثاً: حدود اخبار من بلغ چیست؟ آیا فقط خبر را شامل است یا فتوا را شامل است؟ آیا فقط مستحب را شامل است یا مکروه را نیز شامل است؟

مقام أوّل:مفاد أخبار من بلغ

مفاد و مدلول اخبار من بلغ چیست؟ سه نظریه در میان است:

نظریه أوّل: جعل حجیت

جعل حجیت اما برای خصوص خبری که ثواب را بیان می‌کند. فرق اینجا با ادله حجیت خبر واحد در این است که ادله حجیت خبر واحد می‌گوید خبر ثقه حجت است چه ثواب را بیان کند چه ثواب را بیان نکند یا اینکه می‌فرمود خبر موثوق‌ به مهم است. اما اخبار من بلغ می‌گوید خبری که ثواب می‌آورد مهم است، چه ثقه باشد چه نباشد. گو اینکه اخبار من بلغ، شرایط حجیت خبر یعنی وثاقت را الغاء می‌کند.

مرحوم شیخ انصاری[5] این نظریه را به مشهور نسبت می‌دهد. شاید دلیل این نسبت به دو دلیل باشد؛

نخست آنکه مشهور به تسامح در ادله سنن قائل هستند یعنی ادله مستحبات را حجت می‌دانند و وثاقت راوی را بررسی نمی‌کنند و تسامح می‌کنند. البته در واجبات می‌گوید باید ثقه گفته باشد ولی در دلیل مستحبات، تسامح می‌کنند.

به نظر ما این عنوان دلالتی ندارد و معنای تسامح در ادله سنن، اعم است از اینکه دلیل مستحبات را حجت می‌دانند و یا اینکه دلیل مستحبات را چون ضعیف است، حجت نمی‌دانند ولی به دلیل اخبار من بلغ، بر طبق همان خبر ضعیف فتوا می‌دهند. لذا صحیح آن است که نظریه دوم را به مشهور نسبت دهیم کما اینکه مرحوم آخوند چنین کرده که سیأتی.

دلیل دوم آن است که ظاهر کلام مرحوم شیخ آن است که مشهور قائل به الغاء شرایط حجیت خبر هستند و می‌گویند خبر ضعیف به برکت اخبار من بلغ، حجت هستند چون بر طبق آن فتوا می‌دهند. کثیرا ما به استحباب فتوا می‌دهند و این نشان می‌دهد که آنها خبر واحد ضعیف را حجت می‌دانند.

به نظر ما این نیز نادرست است. درست است که مشهور طبق خبر ضعیف فتوا به استحباب می‌دهند ولی شاید به عنوان ثانوی آن را حجت می‌دانند.

اخبار من بلغ باعث حجیت اخبار ضعیف البته نسبت به اصل مطلوبیت حجت قرار داده نه مفادشان. مرحوم شیخ می‌گوید اخبار من بلغ طبق نظر مشهور، اخبار ضعیف را نسبت به اصل مطلوبیت حجت کرده نه کل آنها. اگر خبر ضعیف گفت این غسل واجب است، آن را نسبت به اصل مطلوبیت حجت قرار داده.

نظریه دوّم: این است که از اخبار من بلغ، ‌استحباب عمل برای خبر به عنوان ثانوی که بلغه ثوابٌ است، استفاده می‌شود.


logo