1403/07/14
بسم الله الرحمن الرحیم
كتاب الصلاة/واجبات الصلاة /القراءة / مسأله 3 : قرائة عزائم در فرائض /روایات معارض
موضوع: كتاب الصلاة/واجبات الصلاة /القراءة / مسأله 3 : قرائة عزائم در فرائض /روایات معارض
خلاصه بحث سابق
آیا خواندن عزائم در نماز باعث باطل شدن نماز میشود یا نه؟ مقام اول این بود که اگر سجده کند چه حکمی دارد؟ روایات، مختلف بودند. گفتیم اگر روایات مبطلیت تمام باشد، اما بعضی روایات ظاهر در جواز و عدم ابطال است. بهترین روایت برای مانع، روایت قرب الاسناد و علی بن جعفر است که البته سند مرحوم شیخ نیز به علی بن جعفر مشکلی ندارد. همه این مطلب را قبول دارند که اگر مرحوم شیخ طوسی یا مرحوم کلینی با سند صحیح از خود علی بن جعفر نقل روایت کنند، مشکلی نیست.
مشکل در متن روایت است. مرحوم خوئی به این روایت التفات داشته ولی فرموده این روایت دارای اضطراب متن است. مرحوم شیخ طوسی این روایت را که نقل میکند میفرماید فیتشهد و نسخه بدل نیز بر آن بیان نشده. ظاهرا مرحوم صاحب وسائل[1] این اشتباه را مرتکب شده است. در نقل اول میفرماید فیسجد و یسجدون و تمت صلاتهم و در ادامه میگوید رواه الشیخ نحوه، ولی خود صاحب وسائل در نقل مرحوم شیخ در باب 42، این روایت را بدون این تتمه بیان میکند.
مرحوم صاحب منتقی الجمان نیز به نقل دوم از مرحوم شیخ نقل میکند که نسخه تهذیب به خط خود مرحوم شیخ را در اختیار داشته:
محمّد بن الحسن، بإسناده عن أحمد بن محمّد، عن موسى بن القاسم، عن عليّ ابن جعفر، عن أخيه موسى بن جعفر عليهما السّلام قال: سألته عن إمام قرأ السّجدة فأحدث قبل أن يسجد كيف يصنع؟ قال: يقدّم غيره فيتشهّد و يسجد و ينصرف هو و قد تمّت صلاتهم.[2]
قلت: ربّما يستغرب هنا تشهّد المحدث فيتوهّم عود ضمير يتشهّد على غيره و لا معنى له بل الضّمير في الأفعال الثّلاثة عايد على المحدث و تشهّده و الحال هذه على جهة الاستحباب و لا بعد فيه، ولكنّه غير معهود في كلام الأصحاب.[3]
لذا این روایت اجنبی از بحث میشود و در معنای روایت اختلاف میشود. مرحوم صاحب حدائق[4] از مرحوم مجلسی[5] نقل کرده که دارای 4 احتمال است. این مباحث تطویل است که اینجا طرح نمیشود ولی به هر حال باعث تصحیح نماز مأمومین نمیشود و روایت مضطرب است.
اما به نظر میرسد از یک سو چنین پاسخی از امام علیهالسلام بعید است که بفرماید فیتشهد، از طرف دیگر کثرت مشاغل مرحوم شیخ طوسی احتمال اشتباه ایشان را بیشتر میکند و از طرف سوم مرحوم حمیری با یک الفاظ صحیح و با معنای واضح این روایت را نقل میکند، میتوانیم نتیجه بگیریم که بر اساس سیره عقلاء، نقل مرحوم حمیری مقدم است. بنابراین چنین نیست که بگوییم این روایت اصلا از بحث ما اجنبی است.
مگر اینکه بگوییم در فرض تعارض و صحت متن، چون این روایت مطابق رای عامه است، بر تقیه حمل میکنیم. نزد شیعه مسلم بوده که در نماز جماعت، عزیمه نمیخواندند.
روایة دوّم از روایات معارض
روایتی که فرمود حوامیم را در فجر نخوان[6] چون وقت از دست میرود، و این نشان میدهد اصل خواندن حوامیم مشکل ندارد و یکی از حوامیم، سجده دارد. اگر فرمود لا تقرأ آل حامیم در صلاة فجر، به دلیل جهت عارضی است یعنی فوت فضیلت وقت.
اما این فرمایش ناتمام است. اینکه مفهوم روایت فرمود حوامیم را بخواند یعنی با شرایطش، یکی از شرایط آن است که آیه سجدهدار نداشته باشد. این روایت دلالت دارد که اگر فوت وقت نبود مثل نماز ظهر، شرایطش رعایت شود مثل اینکه سوره عزیمه نباشد.
همچنین ممکن است بگوییم امام علیهالسلام که فرمود حوامیم را بخوان، سوره عزیمه را نیز اجازه دادند به شرط اینکه وقتی به آیه سجده رسید، رها کند و سوره دیگری را شروع کند. کما اینکه در روایت عمار چنین نقل شده:
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقٍ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام قَالَ: ... عَنِ الرَّجُلِ يَقْرَأُ فِي الْمَكْتُوبَةِ سُورَةً فِيهَا سَجْدَةٌ مِنَ الْعَزَائِمِ- فَقَالَ إِذَا بَلَغَ مَوْضِعَ السَّجْدَةِ فَلَا يَقْرَأْهَا وَ إِنْ أَحَبَّ أَنْ يَرْجِعَ فَيَقْرَأَ سُورَةً غَيْرَهَا وَ يَدَعَ الَّتِي فِيهَا السَّجْدَةُ فَيَرْجِعُ إِلَى غَيْرِهَا.[7]
که در این صورت وقت نماز تلف میشود چون باید یک سوره دیگر شروع کند.
حاصل الکلام، از این تعبیر که فرمود حوامیم را در فجر نخوان چون وقت از دست میرود، به دست نمیآید که سوره سجده در نماز جایز است و میتوان به آن اجتزاء کرد.
بهترین روایت همین روایت مرحوم شیخ است که مرحوم خوئی با اضطراب متن کنار گذاشته ولی به نظر ما نمیتوان آن را به این دلیل کنار گذاشت.
روایة سوّم
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي الْبَخْتَرِيِّ وَهْبِ بْنِ وَهْبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيٍّ علیهالسلام أَنَّهُ قَالَ: إِذَا كَانَ آخِرُ السُّورَةِ السَّجْدَةَ أَجْزَأَكَ أَنْ تَرْكَعَ بِهَا.[8]
در حق ابی البختری گفته شده اکذب البریة ولی به نظر ما چنین نبوده ولی سند مشکل دارد.
گرچه گفتیم خواندن اصل سوره در نماز واجب است ولی اینکه لازم باشد سوره را تمام کند، به نظر ما ضرورت ندارد، لذا ممکن است مراد از این روایت آن است که سوره سجدهدار جایز است به شرطی که به آیه سجده را نخواند و به رکوع برود. به هر حال از این روایت به دست نمیآید که اگر آیه سجده را خواند و سجده کرد، پس نمازش صحیح است. نهایت آن است که آیه سجده را خوانده و نمازش را ادامه داده که در مقام دوم بحث میکنیم.
به هر حال، عمده دلیل برای بطلان نماز کسی که آیه سجده را خوانده و سجده کرده، مصححه زراره است که در سندش قاسم بن عروه بود و گفتیم لابأس به و از نظر دلالی نیز شبهه ندارد. همچنین عمده دلیل برای معارض، روایت علی بن جعفر به نقل قرب الاسناد است و در فرض تعارض، روایت زراره مقدم است چون روایت علی بن جعفر موافق عامه است. لذا حجت بر بطلان نماز در این فرض تمام است.
مراد از لایجوز : حرمة تکلیفی یا وضعی
اینکه مرحوم سید میفرماید «لایجوز» افزون بر حرمت وضعی، به معنای حرمت تکلیفی نیز میباشد یا نه؟
مرحوم خوئی[9] به سه احتمال اشاره کرده.
اما حرمت تکلیفی به نظر میرسد بعید باشد. مرحوم آخوند در کفایه و دیگران در علم اصول فرمودند اوامر و نواهی متعلقه به اجزاء و شرایط مرکبات، در حکم تکلیفی ظهور ندارند. لایقرأ به معنای حرام بودن این جزء از نماز نیست، همچنین خیلی بعید است که اگر کسی سوره عزیمه را بخواند، مرتکب حرام شده باشد.
احتمال دیگر آن است که لایقرأ ارشاد باشد به اینکه سورهای که جزء نماز قرار داده، غیر از این سوره عزیمه باشد. لذا این ارشاد به تضیق جزء است. اوامر و نواهی گاهی ارشاد به جزئیت و شرطیت است و گاهی به تضیق جزء است. لذا این روایت میفرماید سورهای که جزء نماز قرار میگیرد، همه سور قرآن نیست بلکه باید سوره عزیمه نباشد.
احتمال سوم آن است که لاتقرأ ارشاد به مانعیت است. سوره عزیمه مانعیت دارد مثل ثوب ما لایوکل لحمه که باعث بطلان نماز میشود.
احتمال چهارم، ارشاد به حکم عقلی تزاحم است. با خواندن سوره عزیمه، مکلف بین دو تکلیف مردد میشود که آیه سجده را انجام دهد یا نماز را ادامه دهد؟ لذا شارع مقدس میفرماید برای اینکه خودت را به مشکل نیندازی، لاتقرأ و این ارشاد به حکم عقل است.
کدام یک از سه احتمال اخیر ترجیح دارد؟ مرحوم خوئی احتمال سوم را ترجیح داده است.