1403/07/07
بسم الله الرحمن الرحیم
كتاب الصلاة/واجبات الصلاة /القراءة / مسأله 3 : قرائة عزائم در فرائض /بحث علی مستوی الروایات
موضوع: كتاب الصلاة/واجبات الصلاة /القراءة / مسأله 3 : قرائة عزائم در فرائض /بحث علی مستوی الروایات
بحث در عدم جواز قرائت سور عزائم در فریضه است. عزائم یعنی سوری که سجده لزومی دارد که چهار سوره دارای این آیات هستند.
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ جَمَاعَةٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِيعَبْدِاللَّهِ علیهالسلام قَالَ: إِذَا قَرَأْتَ شَيْئاً مِنَ الْعَزَائِمِ الَّتِي يُسْجَدُ فِيهَا فَلَا تُكَبِّرْ قَبْلَ سُجُودِكَ وَ لَكِنْ تُكَبِّرُ حِينَ تَرْفَعُ رَأْسَكَ وَ الْعَزَائِمُ أَرْبَعَةٌ- حم السَّجْدَةُ وَ تَنْزِيلٌ وَ النَّجْمُ وَ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ.[1]
اما اینکه چرا سجده این چهار سوره واجب است، مشخص نیست.
لذا در دو مقام بحث میشود.
مقام أوّل: بحث از اینکه اگر کسی آیه سجده را خواند و سجود کرد، نمازش صحیح است یا باطل.
مقام دوّم: اگر کسی آیه سجده را خواند ولی سجده نکرد، آیا نمازش صحیح است یا باطل؟
أما مقام اول: آیه سجده را خوانده و سجده میکند
باید افزون بر بطلان، حکم تکلیفی را نیز بررسی کنیم. فعلا بحث در صحت و فساد است. گفتیم لعل تسالم بین قدماء باشد که این نماز باطل است. اگر کسی تسالم را پذیرفت و نشانهای از مسائل صدریه دانست که صدراً عن صدر رسیده، مسأله تمام است. اما اگر کسی گفت این تسالم همان شهرت است و منشا شهرت همین روایات است، باید ادله را جداگانه بررسی کرد.
مرحوم خوئی[2] فرموده از روایات میتوان بطلان را استفاده کرد و به دو روایت اشاره کرده. ایشان میگوید نماز باطل است از باب زیاده در صلاة.
به ایشان اشکال میشود که شما در بحث زیاده، قصد جزئیت را شرط و قوام میدانید و هر چیزی که در نماز زیاد شود، مبطل نیست بلکه باید قصد جزئیت شود. ظاهر کلام مرحوم سید نیز همین است که اگر در زیاده، قصد جزئیت باشد، مبطل است. پس کسی که در نماز سجده تلاوت میکند، به عنوان نماز اتیان نمیکند و نباید باطل شود.
ایشان پاسخ میدهد[3] دو روایت نقل شده که دلالت دارد در سجود و رکوع، قصد زیاده دخیل نیست. در اصول و فقه گفته شده که قوام زیاده به قصد جزئیت است إلاّ در سجود و رکوع. شارع مقدس سجده ورکوع را حتی اگر قصد زیاده هم نباشد، باز هم زیاده حساب کرده.
روایة أوّل
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا علیهالسلام قَالَ: لَا تَقْرَأْ فِي الْمَكْتُوبَةِ بِشَيْءٍ مِنَ الْعَزَائِمِ فَإِنَّ السُّجُودَ زِيَادَةٌ فِي الْمَكْتُوبَةِ.[4]
به ضمیمه اینکه وقتی در سجده، قصد زیاده شرط نبود، یا به طریق اولی یا به عدم الفرق، رکوع نیز چنین ویژگی دارد. پس زیاده به این است که قصد کند چیزی را که جزء باشد در حالیکه جزء نیست مگر در رکوع و سجود که این قصد شرط نیست.
البته ایشان به این روایت اشکال سندی کرده که بحث کردیم و گفتیم قاسم بن عروة مشکلی ندارد و سند صحیح است.
بعضی دلالت این روایت را نیز اشکال کردند و گفتند دلالت بر مبطلیت ندارد. چون نفرموده فان السجود زیادة مبطلة فی المکتوبة، و قید مبطله را نفرمود. امام علیهالسلام میفرماید سوره عزائم را نخوان و این مستلزم اضافه شدن یک عمل در نماز است نه اینکه حتما مبطل باشد.
أمّا به نظر میرسد این فرمایش، ارشاد به فساد نماز دارد. البته بعید است که خواندن عزیمه، حرام تکلیفی باشد ولی ظاهر معلل، ارشاد به فساد است و با توجه به تعلیل مشخص میشود که کبری مفروغ عنه است. کبرای مفروغ در اینجا، همان حدیث من زاد فی المکتوبة فعلیه الاعادة است.
روایة دوّم
عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَقْرَأُ فِي الْفَرِيضَةِ سُورَةَ النَّجْمِ أَ يَرْكَعُ بِهَا أَوْ يَسْجُدُ ثُمَّ يَقُومُ فَيَقْرَأُ بِغَيْرِهَا قَالَ يَسْجُدُ ثُمَّ يَقُومُ فَيَقْرَأُ بِفَاتِحَةِ الْكِتَابِ وَ يَرْكَعُ وَ ذَلِكَ زِيَادَةٌ فِي الْفَرِيضَةِ وَ لَا يَعُودُ يَقْرَأُ فِي الْفَرِيضَةِ بِسَجْدَةٍ.[5]
ظاهرا در ذهن راوی این بود که سوره عزیمت برای نماز صلاحیت ندارد. امام علیهالسلام فرمودند حتی اگر در میان نماز باشد، باید سجده تلاوت را انجام دهد. اما باید برخیزد و فاتحه را شروع کند و به رکوع برود. و در ذیل فرمودند وذلک زیادة فی الفریضة. این بخش محل شاهد مرحوم خوئی است. یعنی میفرماید در سجود و رکوع، قصد جزئیت لازم نیست و اگر کسی رکوع و سجود اضافه اتیان کرد ولو قصد جزئیت نبود، زیاده محسوب میشود.
اشکال شده که: این عبارت در روایت، در بعضی از نسخ نقل نشده و فقط صاحب وسائل نقل کرده و همین روایت در قرب الاسناد بدون این تعبیر نقل شده.
مرحوم آقای خوئی[6] فرموده بر این تعبیر، حجت تمام است؛ زیرا صاحب وسائل این روایت را با همین زیاده، از کتاب علی بن جعفر نقل میکند و میگوید وَ رَوَاهُ عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِي كِتَابِهِ[7] ، و در پایان وسائل سند خودش را به کتب از جمله کتاب علی بن جعفر نقل میکند و سند صاحب وسائل به کتاب علی بن جعفر صحیح است، پس ما سند صحیح به این تعبیر داریم در نتیجه، قصد زیاده در سجود و رکوع مهم نیست و شارع مقدس نمیخواهد در نمازش هیچ زیادهای از سنخ سجده و رکوع باشد حتی اگر قصد زیاده در آن نباشد.
اما همانطور که معلق[8] گفته، به نظر میرسد تعبیر فان ذلک زیادة فی الفریضة ثابت نیست. ودر هیچ نسخهای از قرب الاسناد این تعبیر نیست. همچنین در مورد کتاب علی بن جعفر، که همه آن به نقل مرحوم مجلسی است و این نیز دو نقل متفاوت دارد و شاید مرحوم مجلسی از خودش اضافه کرده باشد:
قُرْبُ الْإِسْنَادِ، بِالْإِسْنَادِ الْمُتَقَدِّمِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ علیهالسلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَقْرَأُ فِي الْفَرِيضَةِ سُورَةَ النَّجْمِ أَ يَرْكَعُ بِهَا أَوْ يَسْجُدُ ثُمَّ يَقُومُ فَيَقْرَأُ بِغَيْرِهَا؟ قَالَ يَسْجُدُ ثُمَّ يَقُومُ فَيَقْرَأُ بِفَاتِحَةِ الْكِتَابِ وَ يَرْكَعُ وَ لَا يَعُودُ يَقْرَأُ فِي الْفَرِيضَةِ بِسَجْدَةٍ.[9]
كِتَابُ الْمَسَائِلِ، لِعَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْهُ علیهالسلام مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّ فِيهِ: وَ يَرْكَعُ وَ ذَلِكَ زِيَادَةٌ فِي الْفَرِيضَةِ فَلَا يَعُودَنَّ يَقْرَأُ السَّجْدَةَ فِي الْفَرِيضَةِ. [10]
مضافاً که گفته شده این نسخهای که از کتاب علی بن جعفر نزد صاحب وسائل بوده، از اغلط النسخ بوده و این منشا میشود که اطمینان و حجت نداشته باشیم که این تعبیر در فرمایش معصوم علیهالسلام آمده باشد. پس دلیل مرحوم خوئی به حدیث اول منحصر میشود.
مرحوم حکیم[11] فرموده صدر این روایت بر صحت این نماز دلالت دارد و ظهور صدر اقوی از ذیل است و لذا تعبیر و ذلک زیادة فی الفریضة را بر زیاده صوری حمل میکنیم و این یعنی زیاده در نماز کراهت دارد. بنابراین نمازش باطل نیست و سجده تلاوت انجام میدهد و برمیخیزد و چون قرار است یک سوره دیگر بخواند، قبلش فاتحه میخواند و به قرینه روایت دیگر، قرائت فاتحه را بر استحباب حمل میکنیم. اما اینکه در ادامه روایت فرمود لایعود، یعنی این کار را در فریضه تکرار نکند، و این نیز دلالت دارد که نماز واجبش صحیح است ولی دیگر آن را با یک سجده اضافه تحویل ندهد.
مرحوم خوئی[12] فرموده روایت علی بن جعفر دلالت دارد که نماز را از ابتدا شروع کند و وجه مطلب نیز در ذیل فرمود که فان ذلک زیادة فی المکتوبة. همچنین تنظیر کرده و گفته در نماز احتیاط فرمودند نماز را سلام دهد ثم یقرا بفاتحة الکتاب، و نفرمودند از ابتدا تکبیر بگوید.
این تنظیر نادرست است چون در صلاة احتیاط فرموده نماز را سلام دهد و بعد فرمود فاتحه بخواند[13] ، و این یعنی وقتی نماز را سلام داد، باید دوباره برای شروع نماز، تکبیر بگوید تا نماز احتیاط صدق کند. ولی در این روایت، فرمود سجده تلاوت را که انجام داد، ثم یقوم و یقرا بفاتحة الکتاب و سخن از تمام کردن نماز نیست.