1403/07/03
بسم الله الرحمن الرحیم
كتاب الصلاة/واجبات الصلاة /القراءة / مسأله 3 : قرائة عزائم در فرائض
موضوع: كتاب الصلاة/واجبات الصلاة /القراءة / مسأله 3 : قرائة عزائم در فرائض
خلاصه بحث سابق
در مورد توثیق عامر گفتیم یکی از روایات مادحه به نقل از کشی است. مرحوم خوئی در مورد اسباط اشکال وارد کرده ولی به نظر ما اسباط مشکلی ندارد و علی بن اسباط که خودش از اجلاء است، از پدرش کثرت روایت دارد، و این نشان میدهد که پدرش را خوب میشناخته که این همه اکثار روایت داشته.
همچنین گفتیم علی بن سلیمان مشکلی ندارد. اما ظاهرا علی بن سلیمان بن الحسن بن الجهم زراری، غیر از علی بن سلیمان بن داود رازی است. به هر حال مرحوم خوئی گفته سلیمان بن داود رازی یا رقی، توثیق ندارد. گرچه به نظر ما عامر بن عبدالله توثیق دارد و مشکلی نیست. هر چه روایت حواریون که در آن علی بن سلیمان قرار دارد، فعلا قابل تصحیح نیست.
قرائت عزائم در فریضه
(مسألة 3) لا يجوز قراءة إحدى سور العزائم في الفريضة فلو قرأها عمدا استأنف الصلاة و إن لم يكن قرأ إلا البعض و لو البسملة أو شيئا منها إذا كان من نيته حين الشروع الإتمام أو القراءة إلى ما بعد آية السجدة. [1]
ظاهر کلام مرحوم سید که فرموده : «لایجوز» این است که هم تکلیفا و هم وضعا حرام است. مکلف فعلی را قصد کرده که مأمور به نیست یعنی نیت کرده که نماز را با سوره عزیمه که آیه سجده دار دارد بخواند خواه آیه سجده دار در پایان سوره باشد و خواه در میان سوره باشد، پس نمازش باطل است و باید از ابتدا شروع کند.
این حکم مربوط به نافله نیست و میتوان در نافله عزائم را خواند و زیاده محسوب نمیشود.
لذا باید ادله را بررسی کنیم که آیا حرمت تکلیفی و بطلان وضعی به دست میآید یا نه؟ بعضی گفتند حرمت تکلیفی دلیل ندارد و نهایت این است که مبطل باشد. بعضی نیز در مبطلیت اشکال داشتند.
از نظر اقوال، ادعای اجماع و تسالم شده که نمیتوان سوره عزیمه را در فریضه خواند. مرحوم سید مرتضی در انتصار ادعا کرده که این مطلب از انفرادات امامیه است و مما انفردت به الإمامية: المنع في صلاة الفريضة خاصة من القراءة بعزائم السجود[2] ... مرحوم شیخ صدوق گفته من دین الامامیة این است که عزائم خوانده نمیشود. مرحوم شیخ طوسی فرموده: لا يجوز قراءة العزائم الأربع في الفرائض، و خالف جميع الفقهاء في ذلك.[3]
البته مرحوم اسکافی فرموده قرائت عزائم در فریضه اشکال ندارد گرچه برای سجده واجب، با ایماء انجام دهد و بعد از نماز، سجده را اتیان کند.
برخی دیگر از فقهاء مثل مرحوم آقای خوئی به دلیل احتمال مدرکی بودن کاری به اقوال دیگران و اجماع ندارند و خود روایات را بررسی می کنند مرحوم صاحب وسائل در باب 40 از أبواب قرائة عمده روایات را نقل کرده است:
روایة أوّل
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا علیهالسلام قَالَ: لَا تَقْرَأْ فِي الْمَكْتُوبَةِ بِشَيْءٍ مِنَ الْعَزَائِمِ فَإِنَّ السُّجُودَ زِيَادَةٌ فِي الْمَكْتُوبَةِ.[4]
وَ رَوَاهُ الْكُلَيْنِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ مِثْلَهُ.
مرحوم شیخ چند سند به حسن و حسین بن سعید اهوازی دارند و این دو نفر در کتبی که مینوشتند اشتراک داشتند ولی معمولا کتابها به حسین بن سعید شناخته میشود. گرچه ظاهرا چنین است که اصل کتاب برای حسین بوده و حسن به او کمک میکرده.[5]
لا تقرا یعنی حرام است و در ادامه به حرمت وضعی اشاره شده که نماز را باطل میکند.
بررسی سندی
مرحوم آقای خوئی[6] فرموده این روایت ضعیفه است به دلیل قاسم بن عروة که توثیق ندارد. البته صاحب کتاب بوده و بزرگان از او روایت کردند ولی دلیل بر توثیق نمیشود و باید یک رجالی او را توثیق کند.
اما به نظر میرسد قاسم بن عروة از بزرگان اصحاب بوده و در حقش گفتند کتابی داشته که جماعتی آن کتاب را نقل کردند. یکی از کسانی که در طریق روایت کتابش قرار گرفته، احمد بن محمد بن عیسی است که انسان متشددی بوده.
روى عنه ابن أبي عمير، و ابن فضال، و أحمد بن أبي عبد الله عن أبيه، و إسماعيل بن سهل، و الحسن، و الحسن بن علي، و الحسين، و الحسين بن سعيد ... [7]
لذا به نظر ما رجال حدیث به کتاب رجال منحصر نیست بلکه قرائن دیگری نیز وجود دارد که اگر نگوییم بهتر از قول رجالی است، از آنها کمتر نیست. حتی اگر هیچ کتاب رجالی نباشد، میتوان اکثر رجال حدیث را تصحیح کنیم. ما به پیروی از مرحوم بهبهانی، وابسته به کتب رجالی نیستیم بلکه تا بشود اسناد را تصحیح میکنیم.
بررسی دلالت
بعضی از کسانی که قائل به مبنای خبری و وثوقی هستند، در مورد فان فی السجود زیادة فی المکتوبة، اشکال گرفتند که معلوم نیست که این تعلیل از امام علیهالسلام صادر شده باشد بلکه فقهایی که در سند قرار گرفتند، آن را اضافه کردند مثلا زراره ابتدای روایت را شنید که فرمود عزائم را در نماز واجب نخوان و از طرف دیگر شنیده که زیاده در مکتوبه باعث بطلان و اعاده میشود و آن کبری را در این روایت تطبیق کرده است.
اما به نظر میرسد همانطور که این روایت توسط ثقه نقل شده از امام علیهالسلام نیز صادر شده است.
به هر حال برداشت حکم تکلیفی و حکم وضعی از این روایت مشکل است چون یک احتمال در این روایت آن است که عزائم نخوان یعنی ارشاد به بطلان است نه حرمت تکلیفی. مرحوم خوئی[8] قائل است که نهی در خصوصیات عبادات و معاملات، ارشاد به مانعیت است. این معنا نیز از روایت برداشت میشود که سوره عزائم وقتی باطل بطلان نماز میشود که مکلف به سجده برود و اگر سجده را اتیان نکرد، باطل نمیشود.
روایة دوّم
وَ عَنْهُ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: مَنْ قَرَأَ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ فَإِذَا خَتَمَهَا فَلْيَسْجُدْ إِلَى أَنْ قَالَ وَ لَا تَقْرَأْ فِي الْفَرِيضَةِ اقْرَأْ فِي التَّطَوُّعِ.[9]
سند روایت مشتمل بر واقفیها است ولی مشکلی ندارد و موثقه است.
«لاتقرأ» چه نهی باشد چه ارشاد، دلالت بر بطلان دارد.
روایة سوّم
عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ قَالَ:سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَقْرَأُ فِي الْفَرِيضَةِ سُورَةَ النَّجْمِ أَ يَرْكَعُ بِهَا أَوْ يَسْجُدُ ثُمَّ يَقُومُ فَيَقْرَأُ بِغَيْرِهَا قَالَ يَسْجُدُ ثُمَّ يَقُومُ فَيَقْرَأُ بِفَاتِحَةِ الْكِتَابِ وَ يَرْكَعُ وَ ذَلِكَ زِيَادَةٌ فِي الْفَرِيضَةِ وَ لَا يَعُودُ يَقْرَأُ فِي الْفَرِيضَةِ بِسَجْدَةٍ. [10]
این روایت بر مبطلیت دلالت دارد چون فرمود مکلف برمیخیزد و فاتحة الکتاب را میخواند، و این کنایه از بطلان است یعنی باید از ابتدا نماز را شروع کند. با اینکه مکلف قبل از سوره فاتحه را خوانده و بعد سوره عزیمه را شروع کرده، اما امام علیهالسلام میفرماید دوباره برخیزد و فاتحه را شروع کند و این یعنی از ابتدا نماز با تکبیر شروع کند.
مرحوم خوئی[11] اشکال کرده که این روایت در قرب الاسناد است که در سند، عبدالله بن الحسن است که ضعیف است ولی تعبیر ذَلِكَ زِيَادَةٌ فِي الْفَرِيضَةِ در آنجا نیست. ایشان فرموده البته این روایت در کتاب علی بن جعفر نیز نقل شده و چون صاحب وسائل گفته این روایت در آنجا نیز نقل شده، پس نشان میدهد که ذَلِكَ زِيَادَةٌ فِي الْفَرِيضَةِ در آن وجود دارد.