« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1404/02/15

بسم الله الرحمن الرحیم

واجب مطلق و واجب مشروط/اوأمر/مباحث الفاظ

 

موضوع: مباحث الفاظ/اوأمر/واجب مطلق و واجب مشروط

خلاصه جلسه گذشته: جلسه گذشته در خصوص «واجب مطلق و واجب مشروط» سخن گفته شد. یکی از مسائل مطرح‌شده این است که این تقسیم، تقسیم اضافی و نسبی است، نه تقسیم حقیقی. یعنی واجب مطلق و واجب مشروط به‌صورت ذاتی و مستقل از قیود، یک حقیقت خارجی ثابتی ندارند، بلکه این عناوین در مقایسه با شروط مختلف مطرح می‌شوند.

المطلب الأوّل: الإطلاق و التقیيد من الأمور النسبیة و الإضافیة[1] [2] [3] [4] [5] [6] .

معنای اضافی بودن واجب مطلق و مشروط

مراد از اضافی بودن این است که هر واجبی را که ملاحظه کنیم، ممکن است نسبت به یک شرط، "مشروط" و نسبت به شرطی دیگر، "مطلق" باشد.

مثلاً:

     بلوغ از شروطی است که وجوب هر واجبی نسبت به آن، "مشروط" است؛ یعنی پیش از بلوغ، وجوبی متوجه مکلّف نمی‌شود.

     همچنین عقل و قدرت نیز از شروط عمومی تکلیف‌اند؛ وجوب نسبت به این شروط نیز "مشروط" است.

در مقابل، برخی شرایط مربوط به "وجود مأموربه" هستند، نه به وجوب آن؛ مانند وضو برای نما در این‌جا:

     نماز نسبت به وضو، واجب "مطلق" است؛ یعنی چه وضو داشته باشید و چه نداشته باشید، نماز بر شما واجب است.

     امّا نماز نسبت به بلوغ، عقل و قدرت، واجب "مشروط" است.

پس واجبات، گاهی نسبت به برخی شروط "مطلق" و نسبت به برخی دیگر "مشروط" هستند.

بررسی موردی: وجوب حجّ نسبت به استطاعت

در خصوص حجّ، نیز مسئله همین‌گونه است:

     حجّ نسبت به استطاعت، واجب مشروط است.

     نسبت به بلوغ و عقل و قدرت نیز واجب مشروط است.

     اما اگر استطاعت حاصل شد، دیگر وجوب آن مطلق می‌شود و ترک آن جایز نیست.

این نکته‌ای است که مرحوم آخوند خراسانی (صاحب کفایه) و سایر اصولیان در این مقام بدان اشاره کرده‌اند. مرحوم آخوند می‌فرماید: «والظاهر إنّه ليس لهم اصطلاح جديد في لفظ المطلق والمشروط ، بل يطلق كلّ منهما بماله من معناه العرفي ، كما أن الظاهر أن وصفي الإِطلاق والاشتراط ، وصفان إضافيان لا حقيقيان ، وإلاّ لم يكد يوجد واجب مطلق ، ضرورة اشتراط وجوب كلّ واجب ببعض الأمور ، لا أقل من الشرائط العامة ، كالبلوغ والعقل.

فالحري أن يقال : إن الواجب مع كلّ شيء يلاحظ معه ، إن كان وجوبه غير مشروط به ، فهو مطلق بالإضافة إليه ، وإلاّ فمشروط كذلك ، وأنّ كانا بالقياس إلى شيء آخر كانا بالعكس.»[7]

تفاوت استطاعت عقلی و استطاعت شرعی

در مسئله استطاعت برای وجوب حجّ، بین دو نوع استطاعت باید تفکیک کرد:

استطاعت عقلی:

     به این معنا که فرد با تلاش زیاد، و حتی تحمل مشقت‌هایی چون قرض‌ گرفتن، پیاده‌رفتن، یا کمک‌گرفتن از دیگران بتواند به حجّ برود.

     این نوع استطاعت مورد نظر شارع نیست.

2. استطاعت شرعی:

     مراد از آیه‌ی شریفه ﴿ولله علی الناس حجّ البیت من استطاع إلیه سبیلاً﴾ استطاعت "شرعی" است.

     یعنی شخص بتواند بدون زحمت‌های خارج از حد متعارف، با حفظ آبرو، بدون قرض و گدایی، مسیر حجّ را طی کند و بازگردد.

     در غیر این صورت، حجّ بر او واجب نخواهد بود.

مثال توضیحی:
اگر کسی بتواند با قرض یا گدایی یا تحقیر خود به مکّه برود، عقل شاید بگوید «ممکن است»، امّا شارع مقدس چنین استطاعتی را منشأ وجوب حجّ نمی‌داند.

 

خلاصه بحث:

    1. واجب مطلق و واجب مشروط، تقسیماتی نسبی و اضافی هستند؛ یعنی یک واجب ممکن است نسبت به شرطی مطلق و نسبت به شرط دیگر مشروط باشد.

    2. در مثال نماز:

        3. نسبت به وضو: واجب مطلق است.

        4. نسبت به بلوغ و عقل و قدرت: واجب مشروط است.

    5. در مثال حجّ:

        6. واجب مشروط به استطاعت است، امّا استطاعتی که مراد است، استطاعت شرعی است نه عقلی.

        7. استطاعت شرعی یعنی توان رفتن به حجّ بدون تحقیر نفس، قرض، یا مشقّت خارج از متعارف.

    8. نتیجه آن‌که تقسیم واجب به مطلق و مشروط، یک تقسیم حقیقی نیست بلکه نسبی است و باید هر مورد را در ارتباط با شرایط خاص آن تحلیل کرد.


logo